برای آماده شدن بهتر ذهن خوانندگان عزیز ابتدا چند شعر و حدیث در خصوص کج فهمیها و تعصبها و قضاوتهای یکجانبه میآورم و سپس به اصل موضوع میپردازیم:
روزگاری بر امت من خواهد آمد که از قرآن جز رسم، و از اسلام جز اسم آن باقی نماند. فقیهان آن زمان بدترین فقیهانند در زیر آسمان، فتنه از ایشان برمی خیزد و به ایشان باز میگردد. [نبی اکرم].
هر ندایی که تو را بالا کشید | آن نـدایـی دان کـه از بـالا رسید | |
هر ندایی که تو را حرص آورد | بانگ گرگی دان که او مردم درد |
[مثنوی مولوی، د ۲]
کسی که از خود راضی باشد، شمار ناراضیان او فراوان است. امام هادی علیه السلام.
- ﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِیلَا۠ ۶٧﴾. «و (دوزخیان) میگویند: پروردگارا، ما از سادات و بزرگان خود اطاعت کردیم پس آنها ما را گمراه کردند». [الأحزاب: ۶۷].
- ﴿وَإِذَا رَأَیۡتَهُمۡ تُعۡجِبُکَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن یَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ کَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَهٞۖ یَحۡسَبُونَ کُلَّ صَیۡحَهٍ عَلَیۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ۴﴾ [المنافقون: ۴]. «(ای پیامبر) و آنگاه که آنها (منافقین) را ببینی جسمهایشان تو را به شگفت میآورد و اگر سخن گویند گوش میدهی. گویی که چوبی تکیه داده شده هستند که هر صدایی را علیه خود و بر ضرر خود میپندارند. آنها دشمن هشتند از ایشان بر حذر باش. خدایشان بکشد چقدر از حق باز میگردند». [المنافقون: ۴]
– جنید بغدادی: در حدیث یافتم که رسول علیه السلام فرموده است: در آخرالزمان، زعیم قوم آنکس بود که بترین ایشان بود و ایشان را وعظ گوید![۱].
برحذر باش که این «دست و دهن آبکشان» خـانمانسوزتـر از سیـل فنـا میبـاشند [صائب تبریزی].
فقیه شهر به رفع حجاب مایـل نیـــست | چرا که هر چه کند حیله در حجاب کند | |
چو نیست ظاهر قرآن به وفق خواهش او | رود بـه بـاطن و تفسیـر نـاصـواب کنـد |
[ایرج میرزا].
پیش از آنکه انسان، به خود اجازه محکوم کردن دیگران را بدهد، باید مدت مدیدی را وقف سنجش صلاحیت خود کند. [مولیر ـ مردم گریز].
تحقیقی که از اول، مبنایش کج است کژوهش است نه پژوهش و متاسفانه چون پیامبر اکرم، جانشینی برای خود تعیین نکردند و شیعه مبنای اصلی و اولیه عقاید خود را بر پایه همین پندار دروغ و واهی گذاشته پس به ناچار، تمامی کتابهای او در این رابطه نیز در جاده انحراف رفته است.
شما ای فرزانگان نامدار! همگی در خدمت مردم و خرافاتهایشان میباشید. اگر خدمتگزار حقیقت بودید، کسی شما را گرامی نمیداشت. از این روی مردم، بیاعتقادی نهفته در سخنان شیوایتان را بر نمیتابند زیرا همواره برای مردم مایه شوخی و خندهای بیش نبود. انسانی که مردم چون سگ از او بیزارند کسی چون اندیشه ور آزادهای نیست که قید و بندها را دشمن میدارد. همو که از بندگی گریزان است و جویای بیغولهها. چیزی را که مردم همواره حقیقت بینی میدانند دشمن نهفته و در کمین خفتهای برای روح آزادگی بود که تیزدندانترین سگهایشان بر او پارس میکردند. همواره خواسته اید بر بندگی مردم مهر تایید بزنید و نام این خواری را حقیقت خواهی نام نهادهاید. شما ای فرزانگان نامدار.
چون درازگوشان بردبار نیرنگبازی، نمایندگی خویش را بر مردم عرضه داشتهاید. چه بسیار قدرتمندانی برای سازگار ساختن چرخ خود با گرایش مردم، درازگوشی کوچک یا فرزانهای نامدار را در پی خویش کشیدهاند[۲]. [نیچه].
ما معمولاً عقل سلیم را تنها از آن کسانی میدانیم که با نظرات ما موافقت میکنند. [لاروشفوکو ـ تفکرات].
در هر مباحثه، انسان در واقع از موضوع مورد بحث دفاع نمیکند بلکه از خودش دفاع میکند. [پلوالری].
* * *
بسیاری از نویسندگان و محققین ما در بررسی و تجزیه و تحلیل وقایع تاریخی، مرتکب اشتباهاتی از قرار زیر میشوند که متاسفانه بیشتر آنها ریشه در تفکرات احساساتی، تعصبات مذهبی، تلقینات اجتماعی و محبت بدون معرفت، دارد:
[۱]– تذکره الأولیاء: -عطار نیشابوری- ص ۴۴۸٫
[۲]– مانند علامههای درباری پادشاهان صفویه.