دوم- اشاره النص[۱]
۳۲۶- اشاره النص به معنی دلالت لفظ بر معنایی است که مقصودِ اصلی یا تبعی لفظ نیست، بلکه برای معنای موردنظر از سیاق کلام لازم است و نص با صیغه و عبارت خود بر این معنی دلالت ندارد، بلکه فقط به طریق التزام به این معنی اشاره میکند، یعنی معنایی که نص با عبارت خود بر آن دلالت میکند، مستلزم این معنایی است که به آن اشاره دارد. پس دلالت لفظ بر آن به طریق اشاره است نه با عبارت؛ و به همین دلیل هم، گاهی در تعبیر از این دلالت میگویند که: این دلالت، دلالتِ التزامیِ لفظ است بر معنایی که مقصود سیاق کلام نیست. به علاوهی این، لازم به ذکر است که دلالت اشاره گاهی پوشیده است و به تعمق و نظر و تأمل نیاز دارد، کما این که واجب هم هست که از وجود تلازم حقیقی بین معنایِ نص به طریق عباره النص و معنایِ آن به طریق اشاره النص اطمینان حاصل شود، و بلکه لازم است که تلازمِ بین این دو غیر قابل انفکاک بوده و از لوازم حقیقی باشد.
[۱]– أصول سرخسی ۱/ ۲۳۶- ۲۳۷؛ آمدی ۳/ ۹۲؛ خلاف، ص ۱۶۶ به بعد؛ محلاوی، ص ۱۰۲٫