لذا واجب است بعد از اینکه سنّت جمع، مورد بررسی، شرح و تحقیق و امتحان قرار گرفت، در آراء و نظرات مذاهب مختلف مبتنی بر تبدیل و اصلاح کردن مجدداً مورد بازبینی و تجدید نظر قرار بگیرند. ولی متأسفانه تعصب هر قومی نسبت به مذهب و امام خود و اینکه دوست ندارند که از سخنان امامشان برگردند و همچنین بخاطر اینکه از لحاظ علمی ضعیف هستند، تمامی این مشکلات مانع از این این میشود که بسیاری از مسائل موجود در هر مذهبی که باطل بودن آنها مشخص شده و دلیل آنها ضعیف و مختل گردیده، مجدداً مورد بازبینی و بازنگری قرار گیرند.ما آلان در ابتدای شروع نهضتی فراگیر و وسیع و گسترده هستیم و بر ما است که آنچه را که قرون متاخره انجام ندادهاند، ما انجام دهیم، و برای مردم مذهب فقهی اسلامی واحد مبنی بر صحیحترین دلایل و ارجعترین اقوال و گفتهها در رابطه با مذاهب مسلمانان، مخصوصاً مذاهب اربعه(حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی)، ایجاد کرده و ارائه نمائیم.و بعضی از دعوتگران بزرگ مسلمان به داشتن همچون فکری آگاه بودهاند، وبرای تحقق و اجرای چنین برنامه ای پیشنهادهای تئوری و عملی ارائه دادهاند همانگونه که شیخ حسن البنّا – رحمه الله – زمانیکه کتاب «فقه السنه» «سید سابق» به او داده شد از آن تعریف کرد و آن را کتابی خوب و مناسب پنداشت و مشخص است که این کتاب راهی را طی میکند که ما به سوی آن دعوت میکنیم، ولی در اجرا کردن و تطابق دادن آن یکسری اشکالات وجود دارد و مشخص است که این کتاب در بین جوانان مسلمان با فرهنگ و روشنفکر به خوبی منتشر شده، و بسیاری از آنان را کتابی خوب و مفید یافته اندو هیچ گونه معارضه و ضدیت واعتراضی در آن ندیدهاند، که مورد بررسی و تذکر قرار گیرد، لازم به ذکر است که خواسته ما نیز از مسیری که مؤلف این کتاب (سید سابق) طی کرده است، خارج نمیشود و هیچگونه مخالفتی با منهج و راه روش او ندارد، بعضی وقتها صداهای نترس و با جرأت، مردم رابه طرف آنچه که ما دعوت میکنیم: دعوت کردهاند از جمله آنچه را که علامه الشوکانی و در کتاب خود «القول المفید» درباره دلایل اجتهادو تقلید، گفته است و صدیق حسن خان، در کتاب خود بنام«الروضه الندیه» و همچنین آنچه را که شیخ محمد الخضری در کتاب خود بنام «تاریخ التشریع الاسلامی» و از جمله اینها همچنین آنچه را که استاد بدران ابوالعینین بدران«استاد شریعت اسلامی را در دانشکده حقوق دانشگاه اسکندریه و بیروت در کتاب «تاریخ الفقه الاسلامی» و غیره کسان زیادی بدین موضوع با نهایت جرأت اشاره کردهاند. و از آن جائیکه خداوند –عزوجل – مسلمانان و پیامبر خود را جزء به تبعیت از کتاب (قرآن) و سنت (احادیث رسول اکرمص ملزم نکرده است و آنان را به تبعیت کردن از عالم یامجتهد مشخصی دستور نداده بلکه دستور داده به کسانی که در مورد مسائل شریعت جاهل و ناآگاه هستند از کسانی که اهل علم بوده و آگاهاند، سئوال کنند، و بر هر مسلمانی واجب است که احکام دین خود را از هر امام مجتهدی یاد بگیرد و تمامی امامان و مجتهدان شایستگی این را دارند که از آنان درباره مسائل شرعی فتوی و نظر بخواهیم و از آنان تبعیت و پیروی کنیم، همگی آنان برای امت اسلامی و مسلمانان، جای بسی افتخار هستند و ثروت عظیم و گنجینه ای مهم برای مسلمانان بودهاند لذا بهتر آن است که با آنان دوست باشیم و. به آنان اقتدا کنیم. و از تمامی اینان مسائل علمی و فقهی و شرعی اسلامی را یاد بگیریم بدون اینکه نسبت به هیچکدام از آنان بر دیگری، تعصب داشته باشیم و خود را مقید به یکی از آنان غیر دیگری نکنیم. و از آن جائیکه راه و روش امامان مجتهد و علماء محقق همگی واحد بوده و آن به رجوع به کتاب و سنت و استنباط احکام شرعی از این دو منبع، ختم میشود وهر کدام از این علماء محقق و امامان مجتهد پیروان و شاگردان و متعلمان خود را تا زمانی به تبعیت از آراء و نظرات شان سفارش کردهاند که موافق کتاب و سنت باشد، آن را ترک کرده و رّد کنند، و در هر مذهبی، علمای محقق بسیار زیادی در هر مسئلهای که ضعف دلیل آن ظاهر شده است، با نظر و رأی امام خود مخالفت کرد و در این رابطه مذهب کسانی را اختیار کردهاند که دلیل آن ارجع تر و قوی تر است. و از آن جائی که بسیاری از علماء[۱] به این موضوع اشاره کردهاند که همانا امامان مجتهد اگر زنده میماندند و بر آنچه بعد از آنان جمع و تدوین شده است، اطلاع پیدا میکردند، از تمامی اقوال وقیاسها و استنباطهایی که با احادیث صحیح رسول اکرمص مخالفت دارد، بر میگشتند.
۱- من أبرز هولاء العلماء الشعرانی فی کتابه المیزان ، فقد صرح بذلک واحتج به بکلام طویل فانظره فیه «۱/۲۶»