نوسازی در مفهومِ سلفی یعنی پالایش و پاک کردن دین از هر شائبه و شبهه ای که در اذهان و رفتار مردم بوجود آمده است. تا دین در زندگی مردم دوباره به حالت زلال و روشنی روز اولش برگردد.
و منظور از تلاش دینی عملیاتی است که با آن زندگیِ جدیدِ انسان ها به کمک احکام شرعی، پوشش داده می شود. این تلاش، حرکت زنده و پویایی است که میان واقعیتِ حیاتِ بشری در هر زمان و میان آموزه های شرعی که در قرآن و سنت آمده است، پیوند و اتصال ایجاد می کند.
پس وقتی مضمون و محتوای سلفیت بازگرداندن زندگیِ بشر در تمام تغییرات و دگرگونی هایش به سوی قرآن و سنت است، نوسازی و تلاش، عناصرِ فعال برای محقق نمودن این برنامه است.
سلفیت که همان دعوت به بازگشتن به اصول اولیه ی اسلامی است، در نظر ندارد که نسخه و کپی محض و بی چون و چرای سلف باشد، بلکه به این معناست که ما روش و برنامه ی آنان در فهم و رفتار و تعاملشان با دین و زندگی را، برگزینیم. با توجه به چنین رویکردی، سلفیت یعنی هم زیستی با جهان معاصر و همراهی با پیشرفت ها و رهایی از قید و بندِ جمودِ فکری و تقلید.
پیروان گرایشِ سلفی بر این باور نیستند که درشکه و کالسکه را به عقب برگردانند و نیز پایبند تمام جوانب زندگی به روش گذشته نیستند؛ بلکه تأکید دارند با پیشرفت های فرهنگی روز باید به پیش تاخت. لیکن برای تغییر و دگرگونی چارچوبی عام طراحی می کنند که وحی الاهی آن را مدیریت می کند. وحیی که شایسته است روحِ جهان کنونی و دستور کلی آن را ترسیم نماید؛ چنانکه در عصرهای طلایی این گونه بود.
در نتیجه دشمنان دعوت سلفی به صورت خاص، و دشمنان اسلام به طور عام، پنداشتند این دعوت، دعوتی است که بر مبنای برگشت به عقب و واپس گرایی کار می کند و پیشرفت فرهنگی و مدنیّت مدرن را نمی پذیرد. وَه چه پندار غلطی! سلفیت هرگز با ترقی و شکوفایی در تعارض نیست.
سلفیت محصور در یک برهه تاریخیِ معین نیست؛ از دیرباز تا عصر حاضر امتداد دارد. از مسیرِ سلفیّت قادر خواهیم بود در عقیده ی اسلامی به برداشتی صحیح نایل آییم؛ چنان که گذشتگان نیکمان بدان دست یافتند.
اقتدا و انتسابمان به سلف ((خواهان ترّقی و رُشدی است که ما را به سطح آنان برساند، نه بازگشت به دورانی که آنان می زیستند و به وسایل و ادوات آن دوران. پس پیروی ما از ایشان، در ارزش ها و هنجارهایی است که آنان محقَّق نمودند و به خاطر آن زیستند. نه اقتدا به وسایلی که آن را به کار گرفتند)) .
پس سلفیت کاشته ای برای گذشته در زمین کنونی و معاصر نیست؛ بلکه سلفیت یعنی عمل به ارزشهای صحیح اسلامی برای اصلاح دین و دنیا.
در نتیجه چنین باوری که سلفیت “یک گذار و مرحله ی زمانی مبارکی” بوده است که در پایان سه قرن اول اسلام متوقف شد و در همان زمان ماند و کوله بارش را در همان جا زمین نهاد، ادعایی نادرست و غیر قابل قبول است. برای چنین ایده ای هیچ دلیلی وجود ندارد و شایسته نیست به آن تمسک جست. ما یقین کامل داریم که زمان به معنای کلمه، زمانِ سلفیت است و تمام سطحِ زمین مکانِ سلفیت ..