قاعده ی کلی و جامع رعایت اخلاق با مردم، در دو فاکتور اصلی خلاصه می شود: رعایت اقوال و افعال نیک در برابر آنها و خودداری از اذیت و آزار قولی و عملی آنها؛
چنانکه عبدالله بن مبارک می گوید: «اخلاق نیک عبارت است از: گشاده رویی و نیکی کردن و خودداری از اذیت و آزار».
رسول خدا فرمودند: «إِنَّ رَجُلًا لَمْ یَعْمَلْ خَیْرًا قَطُّ، وَکَانَ یُدَایِنُ النَّاسَ، فَیَقُولُ لِرَسُولِهِ: خُذْ مَا تَیَسَّرَ، وَاتْرُکْ مَا عَسُرَ وَتَجَاوَزْ، لَعَلَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ یَتَجَاوَزَ عَنَّا، فَلَمَّا هَلَکَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ: هَلْ عَمِلْتَ خَیْرًا قَطُّ؟ قَالَ: لَا. إِلَّا أَنَّهُ کَانَ لِی غُلَامٌ وَکُنْتُ أُدَایِنُ النَّاسَ، فَإِذَا بَعَثْتُهُ لِیَتَقَاضَى قُلْتُ لَهُ: خُذْ مَا تَیَسَّرَ، وَاتْرُکْ مَا عَسُرَ، وَتَجَاوَزْ لَعَلَّ اللَّهَ یَتَجَاوَزُ عَنَّا. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: قَدْ تَجَاوَزْتُ عَنْکَ »:[۱] «مردی بود که هیچ عملی انجام نداده بود. و به مردم قرض می داد و چون فرستاده ی خود را برای وصول قرض ها می فرستاد، به او می گفت: آنچه را برای مدیون میسر است، بگیر و مقداری از قرض را که برای او میسر نیست رها کن و از آن درگذر؛ باشد که خداوند از ما درگذرد (و ما را مرهون رحمت خویش قرار دهد.) چون وی مُرد، خداوند گفت: آیا هرگز عملی را انجام داده ای؟ گفت: «نه» جز اینکه غلامی داشتم و به مردم قرض می دادم. پس چون او را برای وصول قرض ها می فرستادم به او می گفتم: آنچه را برای مدیون میسر است بگیر و از مقدار باقی مانده قرض که قدرت پرداخت آن را ندارد، درگذر؛ باشد که الله از ما در گذرد. خداوند فرمود: تو را بخشیدم».
[۱] – نسائی، ابن حبان، حاکم؛ آلبانی در صحیح الجامع: ۲۰۷۸ و صحیح الترغیب: ۸۶۹ آن را صحیح دانسته است.