اختلافات امروز مسلمین حول سه محور است

برخی اختلافات، از نوعِ تنوع و گوناگونی است که باید آن را بارور کرد و در این موارد همکاری و تعامل نمود. و نباید سعی شود این نوع اختلاف سلیقه­ ها را ملغی نمود. زیرا با رشد و تکامل می­توان به هدف دست یافت.

 برخی اختلافات هم، ضد و نقیض یک­دیگر هستند که گنجایش دارد و قابل تحمل است. بر ماست که همانند سلف صالحمان تحمل کنیم و دوستی­ها و محبّتمان را از بین نبریم و بر دوستی خود پای­بند بوده و در هنگام اختلاف به علما رجوع کنیم.

بعضی اختلافات هم از نوعی است که با هم در تضاد هستند اما نمی­ توان آن را تحمل کرد. این­جا واجب است با بدعت­ها، گمراهی­ ها و سخنان باطلی که مخالف قرآن و سنت است، وارد کارزار شد و درمانش کرد. باید با روش و برنامه­ ی اهل سنت و جماعت جمع شده و مفصلاً برای نشر آن وارد عمل شد. لذا می­ طلبد که این برنامه را محقَّق نموده و مفصلاً در بحث­های عقیدتی، عبادات، معاملات، اخلاق، دعوت و دیگر روش­های تغییر، آن را مشخص نماییم. البته در این مسیر باید به روش سلف صالح و منهج و برنامه­ ی آنان تمسک جست. این کار بهترین وسیله برای نزدیک نمودنِ صفوف مسلمین به یک­دیگر و وحدت کلمه است[۱]. برای رسیدن به این مهم باید مخلصانه، جدی و با پشت­کارِ زیاد کوشید.

  احادیث مرفوع و آثار صحابه و تابعین که از ایشان به نیکی پیروی کرده­ اند، دلالت دارد راه­هایی که الله از پیروی آن نهی نموده است، بدعت­ها، شک و شبهه ­ها، خواسته­ های حرام، مذاهب و مشرب­ های فکری منحرف از حق و سایرِ ادیان باطل است.

  عبد الله بن مسعود ا می­گوید: رسول الله با دست خویش خطی کشید و فرمود­: « هذه السبل لیس منها سبیلٌ إلا علیه شیطان یدعو إلیه». ثمَّ قرأ* وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ*: (بر سر هر راهی از این راه­ها شیطانی وجود دارد که به سوی آن فرا­ می­خواند). سپس این آیه را خواند: و این است راه راست من؛ پس، از آن پیروى کنید. و از راه‌هایی که شما را از راه وى پراکنده مى‌سازد پیروى مکنید. این­هاست که [الله] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید[۲])[۳].

لذا راه نجات و محفاظت کننده­ ی از اختلاف و پراکندگی، پای­بندی به کتاب الله و سنت است. همچنین کشتیِ نوح است که هر که بر آن نشست نجات یافت. و هر کس از آن باز ماند، هلاک شد.*فماذا بعد الحق إلا الضلال*: (بعد از حق جز گمراهی، چیست)؟ حق یکی است و آن هم روشن و درخشان. و باطل، زیاد است و شاخه شاخه. و آن تکراری است و تاریک. پس حق را بشناس؛ اهلش را خواهی شناخت. باطل را نیز بشناس، خواهی فهمید چه کسی آن را آورده است. حق را هر کس به تو ارمغان داد بپذیرش؛ و باطل را به صاحبش برگردان هر کس که می­ خواهد باشد. راه هدایت را برگزین، اندک بودن رهروان به تو زیانی نمی­رساند. مواظب راه­های گمراهی باش و از زیادی هلاک شوندگان فریب مخور[۴].

 

[۱] . الضوابط الشرعیه ص ۱۹۵- ۱۹۶،  تألیف سعید عبدالعظیم حفظه الله.

[۲] . انعام /۱۵۳٫

[۳] . احمد و نسایی با اسناد صحیح.

[۴] . همان. ص ۱۴٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …