برخی اختلافات، از نوعِ تنوع و گوناگونی است که باید آن را بارور کرد و در این موارد همکاری و تعامل نمود. و نباید سعی شود این نوع اختلاف سلیقه ها را ملغی نمود. زیرا با رشد و تکامل میتوان به هدف دست یافت.
برخی اختلافات هم، ضد و نقیض یکدیگر هستند که گنجایش دارد و قابل تحمل است. بر ماست که همانند سلف صالحمان تحمل کنیم و دوستیها و محبّتمان را از بین نبریم و بر دوستی خود پایبند بوده و در هنگام اختلاف به علما رجوع کنیم.
بعضی اختلافات هم از نوعی است که با هم در تضاد هستند اما نمی توان آن را تحمل کرد. اینجا واجب است با بدعتها، گمراهی ها و سخنان باطلی که مخالف قرآن و سنت است، وارد کارزار شد و درمانش کرد. باید با روش و برنامه ی اهل سنت و جماعت جمع شده و مفصلاً برای نشر آن وارد عمل شد. لذا می طلبد که این برنامه را محقَّق نموده و مفصلاً در بحثهای عقیدتی، عبادات، معاملات، اخلاق، دعوت و دیگر روشهای تغییر، آن را مشخص نماییم. البته در این مسیر باید به روش سلف صالح و منهج و برنامه ی آنان تمسک جست. این کار بهترین وسیله برای نزدیک نمودنِ صفوف مسلمین به یکدیگر و وحدت کلمه است[۱]. برای رسیدن به این مهم باید مخلصانه، جدی و با پشتکارِ زیاد کوشید.
احادیث مرفوع و آثار صحابه و تابعین که از ایشان به نیکی پیروی کرده اند، دلالت دارد راههایی که الله از پیروی آن نهی نموده است، بدعتها، شک و شبهه ها، خواسته های حرام، مذاهب و مشرب های فکری منحرف از حق و سایرِ ادیان باطل است.
عبد الله بن مسعود ا میگوید: رسول الله با دست خویش خطی کشید و فرمود: « هذه السبل لیس منها سبیلٌ إلا علیه شیطان یدعو إلیه». ثمَّ قرأ* وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ*: (بر سر هر راهی از این راهها شیطانی وجود دارد که به سوی آن فرا میخواند). سپس این آیه را خواند: و این است راه راست من؛ پس، از آن پیروى کنید. و از راههایی که شما را از راه وى پراکنده مىسازد پیروى مکنید. اینهاست که [الله] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید[۲])[۳].
لذا راه نجات و محفاظت کننده ی از اختلاف و پراکندگی، پایبندی به کتاب الله و سنت است. همچنین کشتیِ نوح است که هر که بر آن نشست نجات یافت. و هر کس از آن باز ماند، هلاک شد.*فماذا بعد الحق إلا الضلال*: (بعد از حق جز گمراهی، چیست)؟ حق یکی است و آن هم روشن و درخشان. و باطل، زیاد است و شاخه شاخه. و آن تکراری است و تاریک. پس حق را بشناس؛ اهلش را خواهی شناخت. باطل را نیز بشناس، خواهی فهمید چه کسی آن را آورده است. حق را هر کس به تو ارمغان داد بپذیرش؛ و باطل را به صاحبش برگردان هر کس که می خواهد باشد. راه هدایت را برگزین، اندک بودن رهروان به تو زیانی نمیرساند. مواظب راههای گمراهی باش و از زیادی هلاک شوندگان فریب مخور[۴].
[۱] . الضوابط الشرعیه ص ۱۹۵- ۱۹۶، تألیف سعید عبدالعظیم حفظه الله.
[۲] . انعام /۱۵۳٫
[۳] . احمد و نسایی با اسناد صحیح.
[۴] . همان. ص ۱۴٫