سلفیت، جهان شمول است و نگاهِ جزئی و کریشه ای به دین، مردود است

نظرات و تفکرات جزئی که مسلمانان در قرن های معاصر آن را ساخته اند، بر نقصِ فهمِ صحیح از اسلام و پایبندی کامل به آن تأثیر گذاشته است.

  مسلمانانِ صدر اسلام نگاه کلی و عمومیِ صحیحی بر تمام جوانب اسلام داشتند. به همین منظور یک پارچه و یک دست بوده و از هم جدا نمی شدند. سپس متأخرین آمدند و برخی جنبه های دینی را از بعضی دیگر جدا کرده و کنار گذاشتند. متکلمین، مسئول و متولّی جنبه ی اعتقادی شدند. معاملات و عبادات را فقها عهده-دار شدند. اخلاق و سلوک را صوفیان بر عهده گرفتند. هر گروه به جنبه ای که معتقد بودند، در آن غلو و زیاده روی کردند. و هر کدام با بخشی که در موردش تفحص و پژوهش می کردند، به گوشه ای خزیدند. لذا عمل کلی و عمومی به اسلام ضایع شد و از دست رفت. با این رویکرد، ارتباط زنده  و پویا و تأثیر متبادل، بین جوانب متعدد اسلام، نابود گشت. رویکردی که منجر به تشتت و از هم گسیختگی فکری و روحی مسلمان شد.

  با گرایش هر گروه به غلو و افراطی که در منهج خود با آن تعامل داشتند، در مسیری که به آن پایبند بودند از فهم صحیحِ اسلام منحرف شدند.

  نتیجه ی نهایی این بود که به اسلام حقیقی آگاهی نداشتند؛ و از دیگر جوانبِ آن برداشتی نادرست داشتند. وضعیت در دیگر جماعت های دعوت هم همین گونه است. هر گروه به قیمتِ رها کردن جزئیات دیگر، جزء یا مجموعه ای از اجزاء اسلام را عهده دار شده است، تا نقطه ی شروع و مقصدش همان  اجزاء باشد.

  بعضی از دعوت ها با مبارزه علیه ظواهرِ فسق، فجور، فحشا و ناهنجاری های اخلاقی و غیره، جنبه ی اصلاح اجتماعی را برگزیدند. لذا جمعیت های خیریه، به نشان هم دردی و عطوفت با فقرا، مساکین، ایتام و بیوه زنان، پدیدار گشت. گروه های دیگری جنبه ی سیاسی، حکمرانی و اصلاحِ مفاسدِ حکام و حکومت ها را در دستور کار خویش قرار دادند. دعوت های دیگری هم با جنگ با مظاهر شیفتگی دنیا، و تلاش برای آن به تربیت و تهذیب روح پرداخته و پارسایی و غزلت نشینی را برگزیدند.

  هر گروه، جزئی از اجزاء را گرفته و در آن افراط و غلو نموده و افرادش در دایره ی تنگ و محدود علم وعمل باقی ماندند. گاهاً هواپرستان و کج اندیشانِ فاسد که به دنبال شهرت و تعریف و تمجید بودند هم، با آنان در هم  آمیختند.

  نتیجه ی این کار: کناره گیری از دایره ی عامِ دعوت جهان شمولِ اسلامی است. بین وضعیت آنان و وضعیت سلفِ صدر اسلام که صحابهش بودند، در فهم ایشان از اسلام و عمل به آن، فاصله ی زیادی است. صحابهش فهمی بسیار عمیق و شامل و فراگیر داشتند. بر این اساس امروزه نیاز مبرم داریم به این که اسلام و دعوت و عمل به اسلام را در شکلی دور از زشتی و شبهه عرضه نماییم. صورتی کامل و فراگیر که تمام جوانب و جزئیات را به صورت مرتبط با هم، در برگیرد. این صورت و شکل، جدید و ابداعی نیست. بلکه از دیرباز وجود داشته است. در قرآن کریم می خوانیم: *یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ*: (اى کسانى که ایمان آورده‌اید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید) . عبادت الله ﻷ شامل رکوع و سجده است. عبادت از افعال خیر و نیک محسوب می شود. لیکن ابتدا امر به صورت عام و سپس به شکل خاص آمده است. که بسیار ظریف در کنار رکوع و سجده، اشاره به انجام تمام خیر و نیکی ها و تمام عبادات دارد. یعنی عمل به تمام اعمال اسلامی. اللهأ می فرماید: *یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً*: (اى کسانى که ایمان آورده‌اید، همگى به اطاعت [الله] درآیید، و گامهاى شیطان را دنبال مکنید که او دشمن آشکار شماست) . ابن عباس ا و دیگران گویند: *ادخلوا فی السِّلم* یعنی ورود به اسلام و *کافه* یعنی همگی. مجاهد : گوید: به تمام اعمال نیک و خیر عمل نمایید. این دستوری است از جانب الله ـ به اهل ایمان، تا به تمامِ اسلام عمل نمایند.

ابن کثیر : می گوید: الله بندگان مؤمنش را که رسول الله را تصدیق کرده اند امر می کند تا به تمام دست گیره های اسلام و قوانینش دست آویزند و به تمام دستوراتش عمل نمایند. و تا می توانند از تمام ممنوعیت ها دست بر دارند.

  آلوسی : می گوید: معنای آیه این است که کاملاً وارد اسلام شوید. هیچ کاری را که به ظاهر و باطن شما مربوط است، رها نکنید، مگر این که اسلام تمام آن را دربرگرفته باشد. و جایی برای غیر اسلام باقی نگذارند.

  ونیز می گوید: گویند این خطاب خاصِ مسلمانان است. و منظور از (السِلم) شعبه های ایمان است؛ و (کافه) از نظر إِعرابی، برای السِّلم ، حال قرار می گیرد. یعنی: ای مسلمانان و ای مؤمنان در تمام شعبه های ایمان به محمد ص اقتدا کنید و هیچ یک از احکامش را رها نکنید.

  ((یعنی با تمام زندگی تان؛ به گونه ای که هیچ چیز از تحت سلطه ی الهی خارج نماند؛ و ذره ای از اجزاء زندگی از دایره ی نفوذ وی خالی نماند. مبادا در بخشی از زندگی تان از عبودیت کامل الهی تهی بمانید و خود را صاحب اختیار بدانید که هر برنامه و روش و هر حالتی که خواستید را انتخاب کنید؛ یا تابع نظام و قوانینِ وضعی جدیدی باشید که می پسندید.))

  شمولیت تنها یک کلمه برای تلفظ نیست. و تنها یک ادعای خیالی هم نیست. بلکه هنگام اجرا و تطبیق، حقیقتی واقع خواهد بود. چه بسیارند جماعت هایی که ادعای شمولیت و فراگیر بودن دارند، اما رفتارشان با ادعایشان در تضاد است.

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …