اثبات درجه اتّباع (۶)

در همین جا خواننده گرامی را مجدداً به توجه کردن درمعنی و مفهوم تقلید، بر می‌گردانیم و می‌گوئیم: علماء اتفاق دارند بر اینکه تقلید یعنی پیروی کردن از گفته دیگری است بدون شناخت دلیل، و این بدان معناست که مقلّد جاهل است، حتی می‌توان گفت که مقلد کور است، همانطور که از عبارت و جمله الشاطبی – رحمه الله – استنباط می‌شود. تقلید پایین‌ترین مراتب و درجات است، و این کار مسلمانان جاهل و اراذل و توده پست مردم و کسانی است که نمی‌توانند مسائل را بفهمند ویاد بگیرند، بخوانند، تفقّه کنند و چیزی را بخوانند، در این حالت برای آنان تقلید به عنوان اضطرار، جایز است همانطوریکه خوردن نعش و لاشه حیوانی که طبق دستور شرع ذبح نشده است. در وقت اضطرار جایز است. به حقیقت دکتر این استاد دانشگاه خود را در زمره انسان‌های جاهل، عامی، و اراذل وتوده پست مردم قرار داده و در حق خود بی‌ادبی و توهین، بی‌حرمتی بزرگی کرده و خود را به عنوان انسانی جاهل معرفی کرده است. در همین جا آن ضرب المثل عربی از یادآور می‌شویم که می‌گوید: «علی نفسیها جنت براقش» «تمامی این هذیان‌گوئیها بر ضد خود او تمام شد.

اگر البوطی واقعاً به وجود مرتبه و درجه اتباع اقرار می‌کرد به آن معتقد می‌بود، خود را از ین مخمصه، گرفتاری و مشکل بزرگ نجات می‌داد و برای خود شخصیت و احترام قائل می‌شد تا اینکه خود را به عنوان مردی جاهل معرفی می‌نماید، ولی خودش این را وضعیت طلب می‌کند، پس باید عاقبت رفتار خود را نیز در نظر داشته باشد. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰکِنۡ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ١١٧﴾ [آل عمران: ۱۱۷]. «وخداوند (با هدر دادن ایمانشان) بر آنان ستم ننموده است و بلکه خودشان (با ارتکاب پستی‌ها و زشتی‌ها) به خویشتن ستم روا می‌دارند».

در این حالت مجبوریم که بگوئیم: دریغا، آه افسوس، وااسفا! به حال مسلمانان، بعضی‌ها مسئولیت تدریس در دانشگاه‌ها را بر عهده می‌گیرند وبهترین یا بالاتربن درجات علمی از جمله (دکترا) را دارند، و مدرسان دینی، قضاه و حکّام توسط آنان، از دانشگاه‌ها فارغ التحصیل می‌شوند، وا اسفا، دریغا، جای بسی تاسف است. اگر این‌ها جاهل، کور، نابینا باشند در حالیکه خودشان به این وضعیت راضی بوده و افتخار هم می‌کنندو خود را سربلند می‌دانند. آیا چیزی دردآورتر ناراحت کننده تراز این هست، که دل نزدیک است که بخاطر آن‌ها پاره پاره شود، چشمها بخاطر تأسف بر چنین حالتی اشک می‌ریزد، آیا دردآورتر و ناراحت کننده تر از این چیز دیگری هست؟به نظر شما دانشجویان، دانش آموزان آنان چه خواهند بود؟ مردمی را که آنان راهنمایی و هدایت می‌کنند چه خواهند بود؟ قسم به خدا مصیبت و بلای خانمانسوز و خرد کننده‌ای است. مبالغه نکرده‌ام اگر بگویم: براستی این وضعیت و پیشامد از بزرگ‌ترین علت‌های عقب ماندگی، انحطاط، فساد و ذلت و خواری سیر قهقرایی، عقب افتادگی و پس ماندگی ما مسلمانان است و همین باعث بوجود آمدن خشم و غضب خداوند –تبارک و تعالی – بر مسلمانان و اینکه آنان را با انواع بلاها و مصیبت گرفتار کرده، شده است.رسول اکرمص نیز از این وضعیت و حال ما خیر داده می‌فرماید:

«إن الله لا یقبض العلم ینتزعه انتزاعاً من العباد ولکن یقبض العلم بقبض العلماء حتی إذا لم یبق عالم اتخذ الناس رؤوسا جهالاً فسئلوا فأفتوا بغیر علمٍ فضلوا وأضلوا[۱]» «همانا خداوند علم را از میان بندگان خود بر نمی‌دارد بلکه آن را با قبض روح علما یعنی مراندن علما از بین مردم بر می‌دارد، طوریکه هیچ عالمی باقی نماند، در نتیجه مردم رؤسای جاهل را برای خود بر می‌گزیند، از آنان سئوال کرده و آنان نیز بدون علم و آگاهی برایشان فتوی صادر می‌کنند و با این کار هم خود و هم دیگران را گمراه می‌سازند». «إنا لله وإنا إلیه راجعون».

۱- متفق علیه.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …