اتفاق در معنا و اختلاف در تعبیر

و به همین منوال است محکم و متشابهی که در قرآن آمده، و نیز آنچه از اختلاف اقوال علما بر معنای آن‌ها گفته شده است.

پس معنی کلی محکم این است که لفظ بدون نیاز به غیر، صریح بر معنایش دلالت کند. و متشابه لفظی است که احتمال دو یا چند معنی در آن برود و برای ترجیح بین معانی محتمله نیازمند مرجحی است.

بر این اساس، همه‌ی گفته‌های مفسرین یکی است هر چند که در تعبیر اختلاف داشته باشند. برخی از مفسرین این معنی کلی را توسط یکی از معناهای آن کلی تفسیر کرده‌اند، لذا گفته‌اند: محکم همان ناسخ است و متشابه همان منسوخ. یا محکم آن است که بدان عمل می‌شود و متشابه عمل به آن ترک شده است. این همان معنای ناسخ و منسوخ است اما با اختلاف عبارت. یا می‌گویند: محکمات یعنی آنچه که خدا در آن‌ها حلال و حرامش را به طور محکم بیان نموده است و متشابه یعنی آیاتی که با وجود اختلاف در لفظ از لحاظ معنا به هم شبیه‌اند. به عبارت دیگر، اختلاف الفاظ سبب تولید اختلاف در معنا می‌شود. یا می‌گویند: محکم یعنی آنچه معانی احکامش معقول است، و متشابه در مقابل آن است. یا محکم، سوره‌ی فاتحه یا سوره‌ی اخلاص است، زیرا جز توحید در آن‌ها چیزی نیست. این‌ها صرفاً از باب مثال آوردن هستند.

بقیه‌ی اقوال نیز به همان چیزهایی بر می‌گردد که ذکر کردیم، البته هر کدام از مفسرین با لفظ یا عبارتی غیر از عبارت دیگری تعبیر می‌کند.

سخن پیرامون محکم (ناسخ) و متشابه (منسوخ) نیز چنین است. لذا اگر منسوخ، ناسخش شناخته نشود، بدان عمل می‌شود، و عامل نسخ نیز تصور می‌شود که منظور عمل به آن است، پس از این ناحیه متشابه است، زیرا در بین دو اعتبار مطلوب و متروک مردد است، لذا دو معنا را در بر می‌گیرد. در مقابل، ناسخ آیه‌ی محکمی است که شبهه‌ای در آن نیست، و بلکه شبهه‌ی بقای حکم منسوخ را نیز از بین می‌برد، لذا محکم اصل و مرجع آیات متشابه (منسوخ) است، و نسخ احکام و ناسخ همزمان مُحکِم و مُحکَم است. پس ناسخ یکی از افراد و اجزای محکم است و منسوخ یکی از شاخه‌های متشابه است. لذا تفسیر محکم و متشابه به این معنی، اختلافی را در تفسیر ایجاد نمی‌کند.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ۵٢﴾ [الحج: ۵۲].

«ما پیش از تو رسولی و نبیی را نفرستاده‌ایم، مگر این که هنگامی که (آن رسول یا نبی آیات و احکام خدا را برای مردم) تلاوت کرده است اهریمن (با ایجاد وساوس و اباطیل در دل شنوندگان سست ایمان، و با پخش یاوه‌سرائی توسّط ذرّیه و دارودسته خود) در تلاوت او القاء (شبهه) نموده است (و گاهی پیغمبران را شاعر، و زمانی ساحر، و وقتی ناقل افسانه‌ها و خرافات پیشینیان جلوه‌گر ساخته است). امّا خداوند آنچه را که شیطان القاء نموده است (توسّط تبلیغ و تبیین پیغمبران و دعوت و زحمت شبانه‌روزی پیروان ایشان در همه جا و همه آن) از میان برداشته است (و شبهات و ترّهات اهریمنان انس و جان را از صفحه دل مردمان زدوده است) و سپس آیات خود را (در برابر سخنان ناروا و دلائل نابه‌جای نیرنگ‌بازان بی‌مایه و دسیسه‌بازان بی‌پایه) پایدار و استوار داشته است، زیرا که خدا بس آگاه (از کردار و گفتار و پندار شیطان و شیطان صفتان بوده و همه کارهایش از روی فلسفه و) دارای حکمت است (و لذا اهریمن و پیروان او را همیشه مهلت داده است تا به دسایس و وساوس خود بپردازند)».

خداوند متعال ازاله آنچه که شیطان القا می‌کند از قبیل شبهه‌ی باطل و احتمالات پوچ را به عنوان ناسخ آن القائات شیطانی قرار داده است و همچنین آن را به‌ عنوان محکم کردن آیاتی قرار داده‌ که شیطان می‌خواهد میان آن‌ها نفوذ کند. و این بسان گفته‌ی مشرکین می‌ماند وقتی که این آیه را شنیدند:

﴿إِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ٩٨﴾ [الأنبیاء: ۹۸].

«(ای کافران ستمگر !) شما و چیزهائی که جز خدا می‌پرستید آتشگیره و هیزم دوزخ خواهید بود. شما حتماً وارد آن می‌گردید».

گفتند: عیسی و ملائکه به جز خدا پرستش شدند، پس آن‌ها هیزم دوزخند!؟. و مادام که آن‌ها در جهنم هستند پس ما راضی هستیم که با آن‌ها باشیم. خداوند در پاسخ به آن‌ها فرموده است:

﴿إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ١٠١﴾ [الأنبیاء: ۱۰۱].

«آنان که (به خاطر ایمان درست و انجام کارهای خوب و پسندیده) قبلاً بدیشان وعده نیک داده‌ایم، چنین کسانی از دوزخ (و عذاب آن) دور نگاه داشته می‌شوند».

پس خداوند آنچه را که شیطان به لابه‌لای این آیه نفوذ داده بود، به وسیله‌ی آیه‌ی محکم بعدی نسخ نمود.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …