آیا خواندن قنوت در نماز صبح درست است؟

آیا خواندن قنوت در نماز صبح درست است واینکه چرا در صحیح مسلم و بخاری حدیثی است دال بر اینکه پیامبر  صلى الله علیه و سلم تا وقتی که زنده بودند در نماز صبح قنوت می خواندند و اکنون محدثان اسناد این حدیث را ضعیف می دانند ؟ و آیا امام شافعی دلیلی داشته که می گوید سنت است که خوانده شود؟ آیا شیخین در این مورد هر دو اشتباه کرده اند؟ لطفا توضیح دهید.

الحمدلله،

حدیثى که برخى از علماء به سنت بودن قنوت در نماز صبح استدلال میکنند عبارت است از حدیثى که از انس ابن مالک از سه طریق وارد شده است و تمام آنها ضعیف میباشند، و هیچکدام از آنها نه در صحیح بخارى آمده و نه در صحیح مسلم.

حدیث اول:

عن أبی جعفر الرازی عن الربیع بن أنس عن أنس بن مالک رضی الله عنه ( أَنَّ النَّبِىَّ صلى الله علیه وسلم قَنَتَ شَهْرًا یَدْعُو عَلَیْهِمْ ثُمَّ تَرَکَهُ ، وَأَمَّا فِى الصُّبْحِ فَلَمْ یَزَلْ یَقْنُتُ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْیَا ).

این حدیث را عبد الرزاق در “المصنف” (۳/۱۱۰) و دارقطنی در “السنن” (۲/۳۹) ابن أبی شیبه در “المصنف” (۲/۳۱۲) بطور مختصر، بزار (۵۵۶ – در کشف الأستار) و أحمد در “المسند” (۳/۱۶۲)، و طحاوی در “شرح معانی الآثار” (۱/۱۴۳) و حاکم در “الأربعین” و بیهقی در “السنن” (۲/۲۰۱) روایت کرده اند.

و أبو جعفر الرازی اسمش عیسى بن ماهان الرازی است، که بسیارى از اهل علم او را ضعیف دانسته اند.

أحمد بن حنبل گفت: او در حدیث قوى نیست.

یحیى بن معین گفت: حدیثش را مینویسد ولى اشتباه میکند.

عمرو بن علی گفت: در او ضعف هست، ولى از اهل صدق هست، و حفظش ضعیف هست.

أبو زرعه گفت: شیخى است که هم و غمش زیاد است.

نسائی گفت: قوى نیست.

ابن حبان گفت: از اشخاص معروف احادیث منکرى را روایت میکند، و دوست ندارم که به روایاتش استدلال کنم مگر اینکه اگر مطابق روایات اهل اعتماد باشد.

العجلی گفت: قوى نیست.

این مواضیع به اختصار از کتاب ” تهذیب التهذیب (۱۲/۵۷) نقل شد.

حدیث دوم:

عن طریق إسماعیل المکی وعمرو بن عبید عن الحسن عن أنس ( قنت رسول الله صلى الله علیه وسلم وأبو بکر وعمر وعثمان – وأحسبه قال : رابع – حتى فارقتهم ) .

این حدیث را طحاوی در “شرح معانی الآثار” (۱/۲۴۳) و دارقطنی در “السنن” (۲/۴۰) و بیهقی در “السنن الکبرى” (۲/۲۰۲) روایت کرده اند.

و إسماعیل بن مسلم المکی و عمرو بن عبید المعتزلی هر دوى آنها ضعیف هستند، و به احادیثش استدلال نمیشود، و اقوال علماء در مورد آنها عبارتند از:

در مورد إسماعیل بن مسلم المکی در “تهذیب التهذیب” (۱/۳۳۲) آمده است که:

أحمد بن حنبل گفت: حدیش منکر است.

ابن معین گفت: معتبر نیست.

علی بن المدینی گفت: حدیثش را نباید نوش.

أبو حاتم گفت: احادیثش ضعیف و مخلوط هستند. به او گفته شد، آیا این شخص نزد تو از عمرو بن عبید محبوبتر است؟ گفت: هر دوى آنها ضعیفند.

نسائی گفت: احادیثش متروک هستند.

ابن حبان گفت: ضعیف هست و از اشخاص معروف احادیث منکر روایت میکند و اسانید حدیث را واژگون میکند.

و عمرو بن عبید المعتزلی احادیثش متروک هست و بر حسن دروغ میبست، و در مورد از در “تهذیب التهذیب” (۸/۶۲) امده است که :

ابن معین گفت: معتبر نیست.

عمرو بن علی : احادیثش متروک هستند و از بدعتى هست.

أبو حاتم گفت: : احادیثش متروک هستند.

نسائى گفت: معتبر نیست، و احادیثش نوشته نمیشوند.

حدیث سوم:

عن دینار بن عبد الله خادم أنس عن أنس ( ما زال رسول الله صلى الله علیه وسلم یقنت فی صلاه الصبح حتى مات ) .

شیخ ألبانی رحمه الله در “السلسله الضعیفه” (۳/۳۸۶) گفت:

” خطیب در “کتاب القنوت” این حدیث را روایت استخراج کرده، و ابن الجوزی آنرا او را شنیع دانست، زیرا ابن حبان در مورد دینار (راوى این حدیث) گفت: از انس روایات موضوع ذکر میکند و جائز نیست که در کتب ذکر شود مگر از باب توبیخ و انکار ”

و گروهى از علماء حکم این حدیث را ضعیف دانسته اند، که نباید به آن استدلال شود، که برخى ازاین علماء مانند:

ابنُ الجوزی در “العلل المتناهیه” (۱/۴۴۴) و ابن الترکمانی در “تعلیقه على البیهقی” و ابن تیمیه در “مجموع الفتاوى” (۲۲/۳۷۴) و ابن القیم در “زاد المعاد” (۱/۹۹) و حافظ ابن حجر در “التلخیص الحبیر” (۱/۲۴۵)  و از متأخرین شیخ الألبانی در “السلسله الضعیفه” (۱/۱۲۳۸) ضعف این حدیث را بیان کرده اند.

بنابراین علمائى که به این احادیث استدلال کرده اند که قنوت نماز صبح سنت هست، احتمال دارد از صحت این احادیث اگاهى نداشته اند، لذا به سنت بودن آن حکم کرده اند، ولى بعدا که معلوم شد این احادیث ضعیف بوده اند، باید راه حق را در پیش گرفت هر چند مخالف مذهبمان باشد، پس راه درستر آنست که در نماز صبح قنوت خوانده نشود زیرا حدیث صحیحى در اینمورد نیست، و قول راجح در مورد قنوت صبح قول ابو حنیفه و احمد بن حنبل میباشد که سنت نیست و نباید خوانده شود، زیرا وارد نشده است که پیامبر صلى الله علیه و سلم تا آخر عمرش قنوت صبح را میخوانده است، بلکه هنگام مصیبت مدتى (مثلا یکماه) در نماز هاى فرض بنجگانه قنوت میخواندند ولى پس از آن ترک میکردند.

ولى اگر کسى قنوت را بر اساس تبعیت از مذهبش بخواند اشکالى ندارد زیرا از اجتهاد ائمه بوده است و نباید این اختلافات فقهى موجب جدال و نقاش و تفرقه گردد، بلکه هر کدام از ائمه بر اساس اجتهادش ماجور هست و نباید در این مسائل فقهى اجتهادى دیگران را وادار و ملزم به مذهب خود کرد، ولى اگر براى کسى قول راجحتر (مانند این بحث) برایش آشکار شود، بهتر است آنرا بگیرد و تقلید مذهبش را کنار گذارد.

والله اعلم

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …