بکار بردن لفظ “سید” به معنی “آقا” و “سرور” برای پیامبر صلی الله علیه وسلم بستگی دارد:
اول: اگر این لفظ در داخل صلوات بعد از تشهد باشد، صحیح نیست و بلکه بدعتی در دین است.
علما فرموده اند که هرگاه نام پیامبر صلی الله علیه وسلم ذکر شد، در آنصورت صلوات بر ایشان واجب است و برخی گفته اند که اگر مجلسی ذکر نام ایشان شد، حداقل یکبار صلوات فرستادن واجب است. همچنین مستحب است که در ابتدا و انتهای دعا صلوات فرستاده شود.
الفاظ متعددی در مورد صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده است که از جمله ی آنها می توان به لفظ زیر اشاره نمود:
« اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی إِبْرَاهِیْمَ وَعَلی آلِ إِبْرَاهِیْمَ، إِنَّکَ حَمِیْدٌ مَجِیْدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَی إِبْرَاهِیْمَ وَعَلَی آلِ إِبْرَاهِیْمَ، إِنَّکَ حَمِیْدٌ مَجِیْدٌ.»( بخاری، مسلم)
شیخ ناصرالدین البانی رحمه الله در کتاب خود (صفه الصلاه) چنین می نویسد: ” در هیچ یک از موارد یاد شده (در مورد الفاظ صلوات) واژه «سید» نبود. برخی از متأخران در این باره اختلاف نظر دارند که اکنون مجال بررسی کامل آن نیست. در اینجا عقیده حافظ ابن حجر عسقلانی را در این باره میآوریم [به اعتبار اینکه وی یکی از علمای بزرگ شافعی و جامع علوم حدیث و فقه است] چون نزد متأخران شافعی مذهب خلاف تعلیم پیامبر تداول یافته است. حافظ محمدبن محمد غرابیلی (۷۹۰-۸۳۵ هـ) / از ملازمان ابن حجر بود. وی میگوید: از ابن حجر درباره کیفیت صلوات بر پیامبر در نماز یا غیر نماز (واجب یا مستحب) سوال شد که آیا آوردن عنوان سیادت برای وی درست است یا نه؟ بطوری که بعضی میگویند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی سیدنامُحَمَّدٍ» یا «علی سید الخلق» و یا «علی سید ولد آدم» یا اینکه مختصر و کوتاه باید گفت: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ»؟ کدامیک بهترند: آوردن لفظ سیادت به خاطر اینکه صفت پیامبر صلی الله علیه وسلم است، یا نیاوردنش به سبب نبودن آن در روایات؟
ابن حجر چنین پاسخ داد: اتباع و پیروی از آنچه مأثور وروایت شده بهتر است. نباید گفت که شاید ترک آن به سبب تواضع از جانب پیامبر بوده است. چنانکه وقتی نام وی برده میشد عبارت (صلی الله علیه وسلم) را بر زبان نمیآورد. در حالی که امت حضرت به گفتن صلوات به هنگام برده شدن نام وی، تشویق شده است. به نظر ما اگر این کار بهتر میبود صحابه و تابعین آن را انجام میدادند، ولی چیزی در این باره در متون نیافتهایم با آنکه بسیاری چیزها از آنان روایت گشته است. امام شافعی بیش از همه، پیامبر را بزرگ میداشت. در آغاز کتابش که اساس پیروان مذهب اوست میگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ» و ادامه میدهد که «کلما ذکره الذاکرون وکلما غفل عن ذکره الغافلون» که گویی وی ادامه دادن آن را از حدیث صحیحی استنباط کرده که میگوید: «سبحان الله عدد خلقه» در حدیث صحیحی آمده که حضرت رسول صلی الله علیه وسلم، ام المؤمنین را دید که تسبیح زیاد میکرد و آن را طول میداد، به وی فرمود: «بعد از تو کلماتی را در تسبیح گفتهام که اگر با تسبیحت مقایسه شود از آن سنگین تر خواهد بود». حضرت دعاهایی این چنین جامع را دوست میداشت. قاضی عیاض در کتاب «الشفاء» بخشی را درباره چگونگی صلوات بر پیامبر نوشته است و در آن آثار مرفوعهای را (آثاری که سلسلهوار به شخص میرسند) از گروهی از صحابه و تابعین آورده که در هیچ یک از اقوال آنان کلمه «سیدنا» نیامده است… نووی میگوید: درست آن است که چنین گفته شود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی إِبْرَاهِیْمَ». گروهی از متأخران در مورد کیفیت این دو صلوات این ایراد را گرفتهاند که در آنها چیزی وجود ندارد که بتواند فضیلت یکی را بر دیگری از حیث نقل ثابت کند، اما از جهت معنی افضلیت مورد نخست آشکار است. نکته مسلم در کتب فقهی این است که هر کس این مسئله را مطرح نموده هیچ یک لفظ «سیدنا» را نیاورده. اگر افزودن این کلمه شایسته میبود، چنان از همه پنهان نمیماند که آن را مهمل بگذارند. در هر حال خیر در اتباع از سنت است، والله اعلم. میگویم: این قایل نبودن حافظ ابن حجر رحمه الله به عدم مشروعیت گفتن «سید» در صلوات بر پیامبر، به خاطر تبعیت از امر پیامبر صلی الله علیه وسلم میباشد. حنیفه نیز قایل به همین مسئلهاند.”
دوم: اگر این لفظ در خارج از صلوات بکار رود، صحیح است. مثلا کسی بگوید : “پیامبر صلی الله علیه وسلم سید و سرور ماست” یا بگوید: “سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم” جایز است. و این لفظ شایسته و حق ایشان است، چنانکه خود می فرمایند: «أَنَا سَیِّدُ وَلَدِ آدَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا فَخْرَ» «من سید و سرور فرزندان آدم در روز قیامت هستم (با این وجود) من فخر نمیفروشم». ترمذی
و حتی ثابت شده که صحابه یکدیگر را با لفظ “سید” خطاب قرار داده و آنرا در مورد یک بکار برده اند، چنانکه ععمرابن خطاب رضی الله عنه گفت: (أَبُو بَکرٍ سَیِّدُنَا وَأَعتَقَ سَیِّدَنَا : یعنی بلال بن رباح) بخاری (۳۷۵۴).
یعنی: ابوبکر سید ماست و سید ما را آزاد کرد: یعنی بلال بن رباح حبشی (را خرید و آزاد نمود).
پس اگر استعمال این لفظ در حق صحابه جایز باشد، به طریق اولی در حق اشرف ملوقات یعنی پیامبر صلی الله علیه وسلم جایز است.
اما بکار بردن لفظ “سعید” چه در صلوات و چه خارج آن از سلف وارد نشده و اصلا افاده معنایی نمی دهد و لذا جایز نیست.
اما در کل بهترین لفظ برای خطاب قرار دادن پیامبر صلی الله علیه وسلم اینست که بگوییم: “رسول الله” صلی الله علیه وسلم یا “پیامبر خدا” چرا که صحابه ی بزرگوار رضی الله عنهم اکثرا اینگونه پیامبر صلی الله علیه وسلم را صدا می کردند.
والله اعلم