آیا توسل به طور کلی نزد اهل سنت مطرود است و نمی شود محمد و آل محمد را مایه آبرو و وسیله به سوی درگاه الهی قرار داد؟

توسل بطور کلی مطرود نیست؛ بلکه ما هم توسل جایز داریم و هم توسل حرام و شرک آمیز.

اما باید توجه نمود که توسل جایز اینگونه نیست که ما در این دنیا به شخص مرده ای توسل جوییم؛ بلکه توسل جایز عبارتست از:

۱- توسل به اسماء و صفات الهی (مثلا کسی به صفات الهی چنین توسل می کند: خداوندا تو رحیم و رئوف هستی، پس از گناهان من درگذر … یا: خداوندا تنها تو شفا دهنده هستی پس مرض مرا شفا بده) حال در اینجا به صفات رحمت و رئوف و شافی خداوند متعال توسل شده است.

دلیل این نوع توسل اینست چون خداوند متعال می فرماید: «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا»( اعراف ۱۸۰).

یعنی: «و برای خداوند نامهای نیکوست پس به وسیله آنها او را بخوانید».

۲- توسل به اعمال صالح خود (مثلا کسی عبادتی را خالصانه برای خدا انجام می دهد و سپس به آن توسل می جوید؛ فرض کنید شخصی نماز می خواند و در برابر گناهان صبور است او چنین توسل می کند: بار الها من این نماز را تنها برای رضایت تو ادا کردم پس مرا ببخش و ثواب اعمالم را چند برابر کن). دلیل این نوع توسل اینست چون خداوند متعال می فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ» (بقره ۱۵۳). یعنی: ای افرادی که ایمان آورده‏اید! از صبر (و استقامت) و نماز، یاری جوئید.

همچنین می توان چنین توسل جست: خداوندا بخاطر ایمانی که به تو دارم، محبتی که به تو دارم، به خاطر تبعیت از پیامبرت مرا ببخش.. زیرا ایمان و محبت به خدا و پیروی از پیامبر صلی الله علیه وسلم همگی جزو اعمال صالحه هستند و مانند نماز و صبر دارای ثواب هستند و لذا می توان به آن اعمال صالحه توسل جست.

و دلیل بر مشروعیت آن این سخن الله تعالی است که می‌فرماید: «الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران ۱۶). «کسانی که می گویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش دور بگردان».

و می فرماید: «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ» (آل عمران ۵۳). «پروردگارا ما به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از فرستاده ات تبعیت نمودیم پس ما را از شهادت دهندگان بنویس».

۳- توسل جستن به خداوند به وسیله دعای شخص صالح و زنده و حاضر که امید به اجابت دعای او می رود مانند اینکه مسلمانی پیش مردی می رود که در او نیکوکاری، تقوا و محافظت و ماندگار در طاعت و عبادت پروردگار را می بیند از او می خواهد که به سوی پروردگارش دعا نماید که خداوند در سختی اش گشایشی قرار دهد و کارش را آسان نماید.

دلیل بر مشروعیت این نوع دعا، این است که صحابه رضی الله عنهم از پیامبر صلی الله علیه وسلم درخواست می کردند که برایشان بطور عموم و خصوص دعا کند. مثلا در صحیحین از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است که در مورد خصلت مومنانی که بدون حساب وارد بهشت می شوند فرمود:«هُمْ الَّذِینَ لَا یَسْتَرْقُونَ وَلَا یَتَطَیَّرُونَ وَلَا یَکْتَوُونَ وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ فَقَامَ عُکَّاشَهُ بْنُ مِحْصَنٍ فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنْهُمْ فَقَالَ أَنْتَ مِنْهُمْ»«ایشان کسانی هستند که درخواست رقیه نمی کنند{ دعا خواندن برای بهبودی را رقیه می گویند}، فال بد نمی زنند، از داغ کردن پرهیز می نمایند{ نوعی طبابت است} و تنها بر خدا توکل می کنند. عکاشه بن محصن بلند شد و گفت: ای رسول خدا از خدا بخواه که مرا از آنها قرار دهد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: تو از جمله آنها هستی».(صحیح بخاری (۵۷۰۵) ، وصحیح مسلم (۲۱۸) .)

و این نوع از توسل در زمان حیات از او درخواست دعا کرده می شود اما بعد از مرگش جایز نیست زیرا جزو عمل برای او به حساب نمی آید.

و اینها توسلهایی بودند که جایز و مشروع هستند، اما توسل جستن به یک انسان مدفون در قبر – با هر رتبه و جایگاه و مقامی که باشد- ممنوع و حرام است و جزو اسباب شرک می باشد.

اما توسل جستن به مقام و جایگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم و یا دیگر اولیاء و صالحین (مانند آنکه کسی چنین توسل جوید که: خداوند به حق مقام و منزلت پیامبر و یا علی و یا حسین و یا ابوبکر؛ فلان مصیبت را از من دور کن و یا گناهم را ببخش یا مرضم را شفا بده) این نوع توسل دو حالت دارد:

۱- کسی بدون رفتن بر سر قبر و مزار آنها اینگونه دعا کند؛ در اینصورت او دچار شرک نشده است چون مستقیما خدا را به دعا خوانده است؛ ولی مرتکب حرام و بدعت شده است زیرا عمل او مشروع نبوده و هیچ دلیلی از کتاب و سنت بر جواز این نوع توسل وارد نشده است و قطعا اگر این امر جایز می بود پس پیامبر صلی الله علیه وسلم به یارانش می فرمود که بعد از مرگ من چنین دعا کنید و به مقام من توسل جویید و یا اکنون می توانید به مقام ابراهیم علیه السلام و دیگر انبیاء توسل کنید. پس چون جواز آن صادر نشده لذا انجام آن نامشروع بوده و حرام و بدعتی در دین است.

اگر جایز می بود خدا آنرا از طریق قرآن یا سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم بیان می فرمود و ما ایمان داریم که خداوند متعال فراموشکار نیست: « وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا» (مریم ۶۴). یعنی: و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نیست).

و هر عملی که امر و دستور پیامبر خدا بر آن نباشد آن عمل مردود است:

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» «هرکس در دین ما چیزی را که جزء آن نیست ایجاد کند باطل است».متفق علیه

و می فرماید: «إِیَّاکُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ کُلَّ مُحْدَثَهٍ بِدْعَهٌ وَکُلَّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ» «از نوآوری در کارهای دین بپرهیزید که هر نوآوری بدعت و هر بدعتی گمراهی است».(رواه الإمام أحمد فی المسند (۱ / ۴۳۵) ، والدارمی فی السنن (۱ / ۷۸) ، والحاکم فی المستدرک (۲ / ۳۱۸) وقال صحیح الإسناد ووافقه الذهبی ).

بنابراین این نوع توسل چون بدعت است و جواز شرعی ندارد، نباید انجام شود هرچند که هیچ شکی در مقام و منزلت انبیاء و اولیاء وجود ندارد.

۲- کسی نزد قبر آنها (انبیاء و اولیاء) برود و چنین دعا و توسلی را انجام دهد؛ که در اینصورت حرمت آن بیشتر از حالت اول است و راهی را برای شرک بر خود باز کرده است، زیرا او به گمان باطل خود چنین می پندارد که حضور رساندن نزد قبر او در اجابت دعایش تاثیر دارد! و این ممکن است به شرک بیانجامد.

ولی مادامیکه مستقیما خدا را به دعا می خواند و صاحب قبر را واسطه نکرده، او مشرک نیست ولی مرتکب گناه و حرام و بدعت شده است.

نکته: اگر شخصی بر سر قبری حاضر گردد و صاحب قبر را واسطه ی بین خود و الله تعالی نماید، این عمل شرک اکبر است. (مثلا بگوید: ای فلانی نزد الله برایم دعا و شفاعت کن تا فلان مشکلم برطرف شود و یا فلان مرضم بهبود یابد). زیرا آنها دیگر مرده اند و توانایی رفع حاجات مردم و رساندن پیام مردم را به خدا ندارند و هیچ دلیلی برای جواز آن وارد نشده است.

در سوره فاطر الله تعالی به این نکته اشاره می کند که آن کسانیکه به غیر از الله تعالی به فریاد و طلب حاجات خوانده می شود، در روز قیامت از آنها  درخواست کنند گان برائت می کنند .این اعلام برائت حتما خاص انسانها یا ملائک است و لازمه برائت اینست که آنها موجوداتی زنده بودند و بعدا مرده اند و سپس توسط محبانشان به فریاد خوانده شده اند:

«إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ» ﴿فاطر ۱۴﴾.

یعنی:« اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمی‏شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمی ‏کنند و روز قیامت‏شرک شما را انکار می‏کنند و [هیچ کس] چون [خدای] آگاه تو را خبردار نمی‏کند (۱۴)».

و حتی بایستی اشاره کرد که مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم هم بتها را  که نماینده ی اولیای صالح قوم شان بودند- واسطه می کردند و از آنها می خواستند تا نزد خدا برایشان شفاعت کنند: چنانکه قرآن بدان اشاره کرده و می فرماید: «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی»سوره الزمر آیه ۳٫

یعنی:« ما آنها را عبادت نمی کنیم فقط آنها ما را به الله نزدیک می کنند و پیام ما را بدانها می رسانند».

ولی با این وجود الله تعالی دلیل آنها را برای واسطه قرار دادن بتها نپذیرفتند و به رسولش دستور دادند که با آنها بجنگند تا از اینکار دست بردارند.و تا زمانیکه از این کار دست برندارند جزو مشرکان خواهند بود.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …