جستجوی علم و دانش دارای آدابی است که بر هر طالب علمی لازم است که بدان پایبند باشد، از جمله:
اخلاص:
جویندهی دانش باید که نیت خویش را برای خداوند متعال پاک و خالص گرداند. انسان نباید به قصد خودنمایی و نفوذ یا مجادله با ابلهان بدنبال کسب علم برود. پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: (إنما الأعمال بالنیات، وإنما لکل امرئ ما نوى) یعنی: «همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجهی نیت خود را درمیابد.» [متفق علیه]
پیامبر صلى الله علیه وسلم از نخستین کسانی که روز قیامت در آتش دوزخ افکنده میشوند چنین خبر میدهد: (رجل تعلَّم العلم وعلَّمه وقرأ القرآن، فأُتی به فعرَّفه (الله) نعمه فعرفها، قال: فما عملتَ فیها؟ قال: تعلمتُ العلم وعلمته، وقرأتُ فیک القرآن. قال الله له: کذبت، ولکنک تعلَّمتَ لیقال: عالم. وقرأت القرآن لیقال: هو قارئ. فقد قیل. ثم أمر به فسُحِبَ على وجهه حتى أُلْقی فی النار) یعنی: «و مردیست که علم آموخته و تعلیمش داده و قرآن خوانده و او آورده میشود و نعمتهایش را به او میشناساند و او هم میشناسد و میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: علم آموختم و آن را تعلیم دادم و برای رضایت تو قرآن خواندم.
خداوند میفرماید: دروغ گفتی، لیکن علم آموختی تا گفته شود که عالمی و قرآن خواندی تا گفته شود، قاری هستی، (و چنان هم) گفته شد. سپس در مورد وی دستور داده میشود و او برویش کشانده شده و به دوزخ انداخته میشود.» [مسلم]
فراگرفتن علم مفید:
رسول الله صلى الله علیه وسلم در دعاهایش میفرماید: (اللهم إنی أعوذ بک من علم لا ینفع، وعمل لا یرفع، ودعاء لا یسمع) یعنی: «پروردگارا! من از علمی که نفع نمیرساند، و عملی که مقبول واقع نمیشود، و دعائی که قبول نمیگردد، به تو پناه میجویم.» [احمد و ابن حبان و حاکم]
به گفتهی شاعر:
ما أکثـر العلـم ومــا أوسعــه |
من ذا الـذی یقــدر أن یجمعـه |
|
إن کنـتَ لا بـد لـه طـالــبًا |
محاولا، فالتمــسْ أَنْفَعَــــــــه |
معنی شعر:
«چه بیکران دریای دانش است و چه ژرف بحر علم کسی هست که تواند این بیکرانه را همه گردآورد؟ چون طالبی و نیست چارهای جز کسب علم ای عزیز، پس در جستجوی دانشی ره گیر و رو کو بهترین سودت دهد.»
وقت گذاشتن و پایبندی بر فراگرفتن علم:
پیشینیان گفتهاند: «العلم لا یعطیک بعضه حتى تعطیه کُلَّک». یعنی: «بخشی از دانش را نمیتوان گرفت تا کل خویش را ندهی.» سلف صالح برای دانش وقت گذاشته و خود را برای آن وقف مینمودند. طالب علم پیوسته بدنبال کسب علم است چون دانش بسیار و عمر کوتاه است.
گویند: «اطلبوا العلم من المهد إلى اللحد (الموت)». یعنی: «ز گهواره تا گور دانش بجوی!»
به قول شاعر:
کُلَّمَا أدَّبَنی الدَّهْرُ أَرَانی نَقْصَ عَقْلی |
وَکَلَّمَا ازددتُ عِلْمًا زَادَنِی عِلمًا بجَهْلی |
معنی شعر:
«هر بار که این زمانه مرا چیزی آموخت، نقصان عقلم را به من نشان داد
و هربار که دانشم افزوده گشت، افزود آگاهیم را بر جهل خویشتن.»
پاک ساختن درون خویش از اخلاق ناپسند:
علم نافع و سودمند نوری است از جانب خداوند که آن را در قلب بندگان پارسای خویش میافکند نه در قلبهای بدسرشتان و زشت کرداران. بنابراین بر انسان مسلمانی طالب علم و دانش واجب است که از حسادت، ریاکاری، خودبینی و دیگر اخلاق ناپسند دور باشد.
تحصیل علم در خردسالی:
از پیامبر صلى الله علیه وسلم روایت شده که فرموده است: (أیما ناشئ نشأ فی طلب العلم والعباده حتى یکبر أعطاه الله تعالى یوم القیامه ثواب اثنین وسبعین صدِّیقًا) یعنی: «هر کودکی که در طلب علم و عبادت رشد کرده و بزرگ شود، خداوند به او ثواب هفتاد و دو صدیق را میدهد.» [طبرانی]
گفنهاند که: «طلب العلم فی الصغر کالنقش على الحجر». یعنی: «فراگرفتن دانش در کودکی همچون نقشی است که بر سنگ حک شود.» اشخاص مسن نباید از فراکیری دانش خجالت بکشند. نقل میکنند که قبیصه بن مخارق -رضی الله عنه- نزد پیامبر صلى الله علیه وسلم آمد. پیامبر صلى الله علیه وسلم از او پرسید: (ما جاء بک؟) یعنی: «چه باعث شده که بیایی؟» گفت: «سن من بالا رفته و استخوانهایم نرم شدهاند و آمدهام تا چیزی را به من بیاموزی که خداوند بدان مرا منفعت دهد». پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (ما مررتَ بحجر ولا شجر ولا مَدَرٍ إلا استغفرَ لک یا قبیصه، إذا صلیت الصبح، فقل ثلاثًا: سبحان الله العظیم وبحمده، تُعَافَی من العمی والجذام والفالج (نوع من الشلل). یا قبیصه، قل: اللهم إنی أسالک مما عندک، وأَفِضْ على من فضلک، وانشر على من رحمتک، وأَنْزلْ على من برکتک) یعنی: «بر هیچ سنگ و درخت و کلوخی نگذشتی مگر آنکه برای تو ای قبیصه طلب آمرزش نمایند. وقتی نماز صبح را خواندی سه بار بگو: «سبحان الله العظیم وبحمده» از گزند نابینایی و جذام و فلج شدن بدور باشی. و ای قبیصه بگو: «اللهم إنی…» یعنی: «بارالها! من از آنچه نزد تو است میخواهم، بر من از لطف خود ببخشای و از رحمت خود بر من بگستر و برکتت را بر من فرو فرست». [احمد]
کار و کسب مانع تحصیل علم نیست:
بسیاری از صحابه رضوان الله علیهم کار میکردند و وقتی از سر کار بازمی گشتند بقیهی روزشان را به کوشش در فراگیری علم میگذراندند و شبها را برای فراگرفتن علوم قرآن و حدیث بیدار میماندند.
از ابوسعید -رضی الله عنه- روایت شده که تعریف میکند: «به نبرد میپرداختیم و یکی دو نفر را برای حدیث و فرمایش پیامبر صلى الله علیه وسلم بجا مینهادیم. وقتی از جنگ بازمی گشتیم احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را برای ما بازگو مینمودند و ما نیز آنها را بازگو نموده و میگفتیم: صلى الله علیه وسلم فرمود. [ابن عساکر] بنابراین میتوان طلب علم و کار و کسب و بهره گرفتن از دادههای خداوند را با هم یکجا گردآورد.
صبر و تحمل:
انسان مسلمان خود را به صفت صبر و شکیبایی بر دشواری فراگیری علم آراسته مینماید. صبر توشهی مؤمنان است که آنان را در برخورد با تمام رنج و دردهای زندگی یاری میدهد. گفتهاند که: «من لم یتحمَّل ذُلَّ التعلم ساعه بقی فی ذل الجهل إلى قیام الساعه». یعنی: «آنکه ساعتی ذلت تحصیل علم را تاب نیاورد تا قیامت باقی عمرش را در خواری نادانی خواهد ماند.»
پله به پله رفتن برای فراگیری علم:
فرد طالب علم باید قبل از تعمق در علوم آموزش را از اولویتها و مقدمات آن علوم شروع نماید که دانستن آن اولویتها و مقدمات به راهنماییهای معلمان بازمی گردد. به این ترتیب انسان مسلمان سعی در یادگیری دیگر علوم داشته و میکوشد که هیچکدام را وانگذارد.
یحیی بن خالد به پسرش چنین میگوید: سعی کن به هر نوع دانشی پرداخته و از ان چیزی بیاموزی. چون انسان با چیزی که نمیداند دشمن است و من دوست ندارم که با بخشی از علم دشمن باشم.
تخصص:
هرگاه که فرد خواست تا در علم خاصی تخصص پیدا کند، باید از میان علوم والاترین، سودمندترین آنها و چیزی را که بیشتر از بقیه با علاقه و استعدادش سازگار میباشد را برگزیند.
گویند: «اگر خواهی که دانشمند گردی از یک چیز هرچه هست بدان و چنانچه خواستی فرهیخته شوی از هرچیز چیزی را بیاموز».
حفظ همراه با فهم و تدبر:
پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: (نضَّر الله امرءًا سمع منَّا حدیثًا فحفظه حتى یبلِّغه غیره، فربَّ حاملِ فقهٍ إلى من هو أفقه منه، ورُبَّ حاملِ فقهٍ لیس بفقیه) یعنی: «شاد دارد خداوند شخصی را که از ما چیزی را شنیده و آن را چنانچه شنیده تبلیغ کند. چه بسا دانش را برای کسی ببرد که از وی داناتر باشد و چه بسا که حاملان فقه که خودشان آن را درنمی یابند.» [ترمذی]
در این حدیث به اهمیت حفظ نمودن علم اشاره شده است. همچنین امام شافعی میفرماید:
عِلْمِـی مَـِعـی حَیثُمَا یمَّمْتُ یَتْبَعُنـــی |
قَلْبِـی وِعَـاءٌ لَـه لا بَطْــنَ صُنْدُوقِ |
|
إِنْ کُنْتُ فِی البَیتِ کَان العِلمُ فِیهِ مَعِـــی |
أو کنتُ فی السُّوق کَان العِلْمُ فی السُّوقِ |
معنی شعر:
«دانشم همراه من است قصد هرکجا که کنم، قلب من ظرفی است برایش و شکم خالیست، چون در خانه ام دانشم با من همانجاست، یا چون به بازارم دانش من نیز در آنجاست»
یادداشت برداری:
گفتهاند: «دانش منوط به نوشتن است». و گویند: «علم چون شکاری است و نوشتن بند آن است». بنابراین باید دانش را با بند نگاه داریم تا فراموشمان نشود و آنچه را مینویسیم را برگزینیم. همچنین گفته شده که: «نزد عالم سه کس مینشیند: کسی که هر چه میشنود فرامی گیرد، شخصی که نمینویسد و تنها گوش میسپارد و آنکه برمیگزیند و او بهتر از بقیه است.
مطالعه و تکرار و تمرین:
معاذ بن جبل رضی الله عنه میگوید: دانش بیاموزید که فراگیری آن خشیت خداوند، طلب آن عبادت، مطالعهی آن تسبیح، جستجوی آن جهاد، آموزش آن به کسانی که نمیدانند صدقه و بخشش آن به اهلش باعث نزدیکی است.
زمانبندی برای یادگیری:
مسلمان در تمام امور زندگیش با نظم و زمانبندی وارد عمل میشود، به زمانبندی و اختصاص دادن وقت و انرژی مناسب برای کسب علم و آگاهی اهمیت ویژهای قائل میباشد.
نبودن حیا در علم:
خداوند متعال میفرماید: ﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ۴٣﴾ [النحل: ۴۳] یعنی: «پس اگر نمىدانید از پژوهندگان کتابهاى (آسمانى) جویا شوید.»
حضرت عایشه رضی الله عنها فرموده است: بهترین زنان، زنان انصار هستند که شرم و حیا آنان را از آموختن دین بازنمی دارد. انسان مسلمان آنچه را میخواهد بداند میپرسد و شرم و حیا او را از پرسش کردن بازنمی دارد. دانش گنجینه ایست که کلیدش پرسید است.
تلاش برای کسب علم:
جابر بن عبد الله رضی الله عنهما میگوید: حدیثی را که مردی از رسول الله صلى الله علیه وسلم شنیده بود به من رساندند. شتری خریدم تا به قصد دیدنش مسافرت کنم. یک ماه در راه بودم تا به شام رسیدم و توانستم او، یعنی عبد الله بن أنیس -رضی الله عنه-، را پیدا کنم. به دربان گفتم: به او بگو که جابر بر در است. گفت: ابن عبد الله؟ گفتم: آری. آنگاه او بیرون آمد در حالی که با شتاب جامهاش را به خود میپیچید و مرا در آغوش گرفت و من نیز او را در آغوش گرفتم. سپس گفتم: حدیثی در مورد قصاص از تو به من رسیده که از رسول الله صلى الله علیه وسلم شنیدهای، ترسیدم قبل از آنکه آن را از تو بشنوم تو بمیری یا من بمیرم. آنگاه عبد الله بن أنیس حدیث را برایش بازگفت. [احمد و طبرانی]
از عبید الله بن عدی روایت شده که میگوید: حدیثی که نزد علی بود به من رسید و ترسیدم که اگر او فوت کند نتوانم از کس دیگری آن را بشنوم. راه افتاده و در عراق به نزد او رفتم. [خطیب]
ابن مسعود میگوید: چنانچه بدانم کسی که با شتر میتوانم به او برسم از آنچه بر محمد صلى الله علیه وسلم فروفرستاده شده داناتر است، بسویش میشتافتم تا علمی به علم خویش بیافزایم. [ابن عساکر]
شعبی میگوید: چنانچه مردی از دورترین نقطهی شام به دورترین نقطهی یمن سفر نماید تا یک کلمه حکمت را بشنود، گمان ندارم که سفرش بیبهره بوده است.
عمل به علم:
خداوند سبحان کسانی را که به علم خویش عمل نمیکنند را نکوهش کرده و آنان را به درازگوشانی که بارکتاب بر پشت دارند تشبیه مینماید و چیزی از آنها سر در نمیآورد. خداوند باری تعالی میفرماید: ﴿مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰهَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ﴾ [الجمعه: ۵] یعنی: «مثل کسانى که [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مکلف گردیدند] آنگاه آن را به کار نبستند همچون مثل خرى است که کتابهایى را برپشت مىکشد.»
باز خداوند متعال میفرماید: ﴿۞أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَکُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡکِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ۴۴﴾ [البقره: ۴۴] یعنی: «آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را فراموش مىکنید با اینکه شما کتاب [خدا] را مىخوانید آیا [هیچ] نمىاندیشید.» مسلمان به یقین میداند که او خود مسئول چیزهایی است که در زندگی پیش میفرستد. پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: (لا تزولُ قدما عبد یوم القیامه حى یسأل عن عمره فیم أفناه، وعن علمه فیم فعل، وعن ماله من أین اکتسبه وفیم أنفقه، وعن جسمه فیم أبلاه) یعنی: «در روز قیامت تا لحظهای گامهای بنده میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه فنا نموده و از علمش که در آن چه کرده و از مالش که از کدام راه آن را بدست آورده و به کدام راه صرفش نموده و از جسمش که آن را در کدام راه پیر کرده است.» [ترمذی]
احترام گذاشتن به معلم:
معلم بر دانش آموزانش احترام ویژهای دارد.
احمد شوقی، شاعر عرب، چنین سروده است:
قُـمْ للمُعَلـِّـم وَفِّــه التَّبْجِیـــــلا |
کَــادَ المعَلـِّــمُ أَنْ یکُــونَ رَسُــولا |
|
أَرَأَیـتَ أَفضَــلَ أَوْ أَجَلَّ مـِـنَ الـذَّی |
یبنـی وینْشِـئُ أنفُسًــا وعُقـُــــولا |