آداب سفر (۲)

از جمله آداب سفر:

نیت صحیح و نیکو:

فرد مسلمان با نیت درست و صحیح سفرش را به عملی در جهت نزدیکی به خداوند مبدل می‌سازد. رسول خدا صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: (إنما الأعمال بالنیات، وإنما لکل امرئ ما نوى، فمن کانت هجرته إلى الله ورسوله، فهجرته إلى الله ورسوله، ومن کانت هجرته لدنیا یصیبها أو امرأهٍ ینکحها فهجرته إلى ما هاجر إلیه) یعنی: «همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجه‌ی نیت خود را درمی یابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا و رسولش را در می‌یابد و کسی که هجرتش بسوی دنیا باشد به همان میرسد یا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چیزیست که برای رسیدن به آن هجرت نموده است.» [متفق علیه]

مسافرت برای چیزی باشد که موجب خوشنودی خداوند باشد:

پیامبر صلى الله علیه وسلم فرموده است: (ما من خارج من بیته إلا ببابه رایتان؛ رایه بید ملک، ورایه بید شیطان، فإن خرج لما یحب الله اتبعه الملک برایته، فلم یزل تحت رایه الملک حتى یرجع إلى بیته. وإن خرج لما یسخط الله اتبعه الشیطان برایته، فلم یزل تحت رایه الشیطان حتى یرجع إلى بیته) یعنی: «هرکس از خانه خرج می‌شود بر در خانه‌اش دو پرچم خواهد بود. یکی به دست یک ملائکه و دیگری در دست شیطان. چنانچه فرد برای آنچه خداوند دوست می‌دارد بیرون شود، فرشته با پرچمش او را دنبال می‌کند و او تحت لوای آن فرشته خواهد بود تا وقتیکه از سفر بازمی گردد. اما چنانچه بخاطر چیزی که مایه‌ی خشم و ناخشنودی خداوند است خارج گردد، آن شیطان با پرچمش او را دنبال نموده و تا زمانی که برمی‌گردد زیر پرچم شیطان خواهد بود.» [احمد و طبرانی].

مشورت و استخاره قبل از خروج به قصد مسافرت:

با برادرانش کارهای را که قصد انجامشان را دارد درمیان نهاده و با آنان در مورد آن مشورت نماید. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ﴾ [الشورى: ۳۸] یعنی: «و کارشان در میانشان مشورت است.» درعین حال به استخاره و طلب خیر از پروردگار روی آورده و سپس کاری را می‌کند که دلش بدان آرام و قرار گیرد. از پیامبر صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: (من سعاده ابن آدم استخارته الله. ومن سعاده ابن آدم رضاه بما قضى الله له. ومن شقاوه ابن آدم ترکه استخاره الله. ومن شقاوه ابن آدم سخطه بما قضى الله له) یعنی: «از نشانه‌های سعادت آدمی استخاره و طلب خیر او از خداوند است و از نشاه‌های خوشبختی وی خرسندی اوست به قضا و قدر الهی. از علایم بدبختی بنی آدم رها نمودن استخاره است و از بدبختی‌های او ناخوشنودی به قضا و قدر خداوند می‌باشد.» [ترمذی و حاکم]

پرداخت بدهی و برگرداندن امانت‌ها:

فرد مسلمان قبل از رفتن به مسافرت، بدهی و امانت‌هایی که نزد اوست را بازپس می‌دهد. چنانچه توان بازپس دادن بدهیش را نداشته باشد، از طلبکار خویش اجازه‌ی خروج می‌طلبد و اگر به اجازه داد می‌رود وگرنه برجای خود می‌ماند. زمانیکه پیامبر صلى الله علیه وسلم به مدینه هجرت می‌نمود، حضرت علی بن أبی طالب را در مکه گذاشت تا امانت‌های مردم را به آنان بازپس دهد.

وصیت برای خانواده:

پیامبر صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: (ما حقُّ امرئ مسلم له شیء یرید أن یوصی فیه، یبیت لیلتین إلا ووصیته مکتوبه عنده) یعنی: «برای مسلمان مناسب نیست، درحالیکه صاحب چیزیست که در آن وصیت صورت می‌گیرد و او دو شب می‌گذراند، جز اینکه وصیت او در نزدش نوشته باشد.» [متفق علیه]

انتخاب همسفر:

بهتر است که همسفر خود را از بین اشخاص اهل دیانت و تقوی برگزیند تا او را در طاعت و عبادت مددکار باشد. رسول مکرم اسلام حضرت محمد صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: (الرجل على دین خلیله فلینظر أحدکم من یخالل) یعنی: «هر شخص بر دین دوستش است، پس بنگرد هر کدام تان که با چه کسی دوستی می‌کند.» [ابوداود و ترمذی] و می‌فرماید: (لو یعلم الناس ما فی الوحده ما أعلم ما سار راکب بلیل وحده) یعنی: «اگر مردم در مورد تنهائی آنچه که من می‌دانم، بدانند، هیچ سواره ای در شب تنها نخواهد رفت.» [بخاری] همچنین آن حضرت صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: (الراکب شیطان، والراکبان شیطانان، والثلاثه رَکْبٌ) یعنی: «یک سوار شیطان است و دو سواره دو شیطان‌اند و سه نفر جماعت بشمار می‌روند.» [ابوداود و ترمذی و احمد] و نیز گفته شده که: یک همسفر برگزین و آنگاه سفر کن.

فراهم ساختن توشه‌ی سفر:

آماده نمودن بار و توشه‌ی سفر و مخارجی که انشاء الله بتواند به سلامت به مقصد خود برسد، برای فرد مسلمان اهمیت بسزائی دارد.

پنج شنبه‌ها برای مسافرت بهتر می‌باشد:

کم تر اتفاق افتاده که رسول الله صلى الله علیه وسلم به جز پنج شنبه در روز دیگری به مسافرت برود. [ابوداود]رفتن به سفر در اولین ساعات روز:

رسول صلى الله علیه وسلم برای آن‌هایی که کارهایشان را در ؛از روز انجام می‌دهند دعای برکت نموده و می‌فرماید: (اللهم بارک لأمتی فی بکورها) یعنی: «بار الها! به صبحگاهان امتم برکت ده!» [ابوداود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه] وقتی آن حضرت صلى الله علیه وسلم سریه یا لشگری را می‌فرستاد، آن‌ها را در اولین ساعات روز روانه می‌ساخت. [ابوداود]

نماز قبل از سفر:

قبل از سفر فرد مسلمان سعی می‌کند تا دو رکعت نماز را بجا آورد. از پیامبر صلى الله علیه وسلم روایت شده که فرموده‌اند: (ما خلف عبد على أهله أفضل من رکعتین یرکعهما عندهم حین یرید سفرًا) یعنی: «بنده چیزی را برای خانواده‌اش بهتر از دو رکعت نماز که هنگام سفر نزد آنان می‌خواند، بجا نمی‌گزارد.» [ابن ابی شیبه]

خداحافظی از خانواده و دوستان:

انسان مسلمان موقع مسافرت از خانواده‌اش خداحافظی کرده و آنان را سفارش به نیکی و خیر می‌نماید. حضرت عبدالله ابن عمر رضی الله عنهما به مردی که قصد سفر داشت می‌گوید: بیا تا با تو خداحافظی کنم، همانگونه که رسول الله صلى الله علیه وسلم با وداع می‌نمود: (أستودع الله دینک، وأمانتک، وخواتیم عملک) یعنی: «دین و امانت وانجام اعمالت را نزد خداوند به ودیعت می‌گذارم.» [ابوداود]

دعای خانواده و دوستان برای شخص مسافر:

مسلمان برای فرد مسافر آرزوی توفیق و سلامتی می‌کنند. مردی نزد پیامبر صلى الله علیه وسلم رفت و گفت: یا رسول الله، می‌خواهم به مسافرت بروم، مرا توشه‌ای ده. فرمود: (زودک الله التقوى) یعنی: «خداوند تو را توشه‌ی تقوا دهد.» گفت: مرا بیشتر ده. فرمود: (وغفر ذنبک) یعنی: «و گناهت را بیامرزد.» گفت: پدر و مادرم فدایت بر من بیفزا. فرمود: (ویَسَّر الله لک الخیرَ حیثما کنت) یعنی: «و در هر کجائی که هستی، توفیق خیرت دهد.» [ترمذی و حاکم]

طلب دعا از مسافر:

حضرت عمر رضی الله عنه- تعریف می‌کند: از پیامبر صلى الله علیه وسلم برای حج عمره اجازه خواستم. فرمود: (أی أخی، أشرکنا فی دعائک ولا تَنْسَنَا) یعنی: «برادرکم ما را در دعای خود شریک گردان.» [ترمذی و ابن ماجه و احمد]

دعای هنگام عزیمت:

هنگام خروج از منزل بگوید: (باسم الله، توکلتُ على الله. لا حول ولا قوه إلا بالله. رب أعوذ بک أن أضل أو أُضََلَّ، أو أزل أو أُزَل أو أظلم أو أُظلم، أو أجهل أو یجهل علی) یعنی: «بنام خدا. توکل نمودم بر خدا، بار خدایا! پناه می‌جویم به تو از اینکه گمراه کنم یا گمراه شوم، لغزش کنم یا دیگری را بلغزانم، ظلم کنم یا بر من ظلم شود، کار جاهلانه ای انجام دهم و یا بر من انجام داده شود.» [ابوداود]

وقتی راه افتاد بگوید: (اللهم بک انتشرتُ، وعلیک توکلتُ، وبک اعتصمتُ، وإلیک توجهت. اللهم أنت ثقتی، وأنت رجائی، فاکفنی ما أهمنی وما لا أهتم به، وما أنت أعلم به منی، اللهم زودنی التقوى، واغفر لی ذنبی، ووجهنی للخیر حیثما توجهت) یعنی: «بار الها! به قدرت تو پراکنده گشته و بر تو توکل نمودم، و به یاری تو چنگ زده و رو بسوی تو نمودم. بارالها! دلگرمی و امید من تو هستی. پس مرا بسنده کن از آنچه مورد توجه من است و آنچه بدان اعتنا نمی‌نمایم و آنچه که تو بهتر از من از آن آگاهی. الهی! تقوی را توشه‌ی من گردان و گناهم را بیامرز و هرجا که رو کنم، مرا با خیر روبرو گردان.» [ابویعلی]

مقاله پیشنهادی

از سوی به سوی شدن در خواب شب

عَنْ عُبَادَهَ بْنِ الصَّامِتِ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلمقَالَ: «مَنْ تَعَارَّ …