سوگند

سوگند خوردن به الله، به اسمی از اسما خداوند یا صفتی از صفات او تعالی؛

آنچه سوگند خوردن در آن مشروع است:
سوگند خوردن فقط در دعوای مربوط به حقوق اشخاص مشروع است و در این دعاوی برای حفظ حقوق خواسته میشود که سوگند یاد شود. اما در باب حقوق خداوند مانند عبادات و حدود، مطالبه ی سوگند نمیشود و چون شخصی بگوید زکات اموالم را پرداخت کردم، از او سوگند خواسته نمیشود. و کسی که منکر امری چون زنا و سرقت شود که موجب حد می باشند، از وی سوگند خوردن خواسته نمیشود. چراکه ستر و پوشاندن آن و اشاره به کنایه برای منصرف شدن از آن مستحب است.

حکم سوگند خوردن در دعوی
چون مدعی در حقی که در دست دیگری دارد از ارائه ی بینه ناتوان باشد و مدعی علیه این حق را انکار کند؛ تنها راه باقی مانده برای مدعی، سوگند خوردن مدعی علیه بر عدم وجود چنین حقی می باشد. و این فقط در مورد دعاوی مربوط به اموال و مانند آن است اما در دعاوی مربوط به قصاص و حدود جایز نیست.
سوگند پایان دهنده ی خصومت میباشد اما حق را ساقط نمیکند و در تمام دعاوی مدعی باید بینه ارائه دهد و کسی که انکار میکند، سوگند یاد میکند. و این یک اصل و قاعده در دعاوی میباشد.
بنابراین، اگر مدعی بینه ارائه داد، قاضی به موجب آن حکم میکند و اگر بینه ای ارائه ندهد از مدعی علیه که انکار کرده، خواسته میشود سوگند یاد کند؛ اگر مدعی علیه که منکر است سوگند یاد نکرد، از مدعی خواسته میشود تا سوگند یاد کند، چون زمانی که مدعی علیه از سوگند خوردن امتناع کند، جانب مدعی و ادعای وی تقویت میشود بنابراین از مدعی خواسته میشود تا سوگند یاد کند تا تاکیدی باشد برای دعوای وی و ادعایش با سوگند تقویت گردد.
و قاضی میتواند بر مبنای خوداری مدعی علیه از سوگند خوردن، قضاوت کرده و حکم را صادر کند و از مدعی سوگند نخواهد.
و نیز برای قاضی جایز است که مدعی را سوگند بدهد یا بر حسب مصلحت مدعی علیه را سوگند بدهد.
سوگند در هر سوی دعوی باعث تقویت خواهد بود چراکه اصل برائت اشخاص میباشد مگر با ارائه بینه؛ و چون بینه ای نباشد به جای آن به سوگند اکتفا میشود که بر ادعای مدعی تاکید میکند.
۱- از ابن عباس روایت است که رسول خدا فرمودند: «اگر به هرکس هرچه ادعا میکرد، داده میشد، کسانی ادعای خون و مال دیگران میکردند؛ ولی قسم خوردن بر مدعی علیه است».   
۲- از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت است که رسول خدا فرمودند: «بینه از آنِ مدعی و سوگند برای مدعی علیه میباشد».   

تغلیظ در سوگند
برای قاضی جایز است در پرونده هایی که خطر و اهمیت خاصی دارند مانند جنایتی که موجب قصاص نباشد و دعوایی که پیرامون اموال زیادی است و از این قبیل، خواستار تغلیظ در سوگند باشد. و این زمانی است که طرف خصم تغلیظ در سوگند را برای دیگری که سوگند یاد میکند، بخواهد.
و تغلیظ از نظر زمانی بعد از عصر و از جهت مکان در مسجد و در کنار منبر میباشد.
و اگر قاضی تغلیظ در سوگند را ترک کند، مصیب خواهد بود و کسی که از تغلیظ در سوگند خوداری کند، درواقع از سوگند خوردن صرفنظر نکرده است و هرکس برای او به الله سوگند یاد میشود باید راضی باشد.
خداوند متعال میفرماید: «یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَهُ بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّهِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَأَصَابَتْکُم مُّصِیبَهُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَهِ فَیُقْسِمَانِ بِاللهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِی بِهِ ثَمَناً وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَکْتُمُ شَهَادَهَ اللهِ إِنَّا إِذاً لَّمِنَ الآثِمِینَ» (مائده: ۱۰۶)
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون مرگ یکی از شما فرا رسد در موقع وصیت باید از میان شما دو نفر عادل را گواه بگیرید یا اگر مسافرت کردید و مصیبت مرگ به شما رسید (و مسلمانی را نیافتید) دو نفر از غیر خودتان را به گواهی بطلبید و اگر (هنگام ادای شهادت در صدق آنها) شک کردید آن دو را بعد از نماز نگاه دارید تا به الله سوگند بخورند که: ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم اگر چه خویشان‌مان باشند و شهادت الله را کتمان نمی‌کنیم که در این صورت از گناهکاران خواهیم بود».

مشروعیت سوگند
سوگند خوردن در حق مدعی علیه مشروع شده است چه مسلمان باشد یا از اهل کتاب؛ بنابراین اگر مدعی بینه ای نداشته باشد، به خدا سوگند یاد میکند.
۱- از ابوهریره روایت است که از رسول خدا شنیده که فرمودند: «بدترین مردم کسی است که دورو باشد که با یک چهره نزد گروهی و با چهره ی دیگر نزد گروه دیگر میرود».  
 ۲- از ام المومنین عایشه روایت است که رسول خدا فرمودند: «بدترین مردم نزد خداوند متعال شخصی ستیزه جو و لجوج است».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …