محالات ده‌گانه (۲)

پس ماجرای صدقه دادن انگشتر  اگر درست باشد درباره‌ی فضیلت علی رضی الله عنه است و بس. اما اگر درست نباشد و ثابت نشود، وضعیت چگونه باید باشد؟ چون روایتی که راجع به این موضوع بدان استدلال شده، به خاطر منقطع بودن سندش در بعضی طرق، و مجهول بودن راویانش در بعضی طرق دیگر، و متهم بودن راویانش به دروغ یا متصف بودنشان به ضعف در بعضی طرق دیگر، صحیح نیست.

این موضوع به چند دلیل نیازی به مطرح کردن ندارد، از جمله این دلایل:

همانا وجود روایت صحیح یا ضعیف در این موضوع هیچ ارزشی ندارد، زیرا اصول دین به وسیله‌ی روایات اثبات نمی‌شوند، پس نیازی به کار بردن تمام توان در غیر جای خودش نیست، و هر کس می‌خواهد در این‌باره مطمئن شود، به تحقیق این روایت در جای خود مراجعه کند[۱]. دلایل ساختگی و جعلی بودن این روایت روشن است؛ اولین دلیلش این است که هیچ‌گاه زکات بر علی رضی الله عنه به خاطر فقیر بودنش واجب نبود.

تعارض این روایت با روایات مشابه خود یا قوی‌تر از آن در خود منابع امامیه.

مثال برای تعارض این روایت با روایت مشابه خود: تعارض آن با روایتی که کلینی روایتش کرده که سبب نزول این آیه، صدقه دادن پیراهنی است که قیمت آن هزار دینار می‌باشد و پیراهن غیر انگشتری است.

کلینی با سند خود از ابوعبدالله علیه السلام درباره‌ی این فرموده‌ی خداوند: ﴿الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ۵۵﴾ روایت کرده که وی گوید: امیر المؤمنین علی علیه السلام در حال خواندن نماز ظهر بود و پس از خواندن دو رکعت، در هنگام رکوع، جامه‌ای که قیمت آن هزار دینار بود بر تن داشت، گدایی آمد و گفت: سلام بر تو ای دوست خدا! و ای کسی که به مؤمنان از خودشان اولی‌تری! بر این مسکین صدقه ده. آن‌گاه علی آن جامه را به طرف آن مسکین انداخت و اشاره کرد که آن را بر دارد. سپس خداوند متعال این آیه را نازل فرمود[۲].

مثال برای تعارض این روایت با روایت قوی‌تر از خود: این روایت با آنچه کلینی بیان داشته که زکات بر پیامبر  صلی الله علیه و سلم و امام واجب نیست، تناقض دارد؛ کلینی با سند خود از ابوبصیر و او هم از ابوعبدالله علیه السلام روایت کرده که ابوبصیر گوید: به ابوعبدالله گفتم: آیا زکات بر امام واجب نیست؟ ابوعبدالله گفت: ای ابومحمد! راجع به امر محالی در حق امام سؤال نمودی. مگر نمی‌دانی که دنیا و آخرت از آن امام است، هر جا که بخواهد آن را قرار می‌دهد و به هر که بخواهد می‌دهد، و این امر از جانب خدا برای امام جایز است. ای ابومحمد! همانا امام شبی را به سر نمی‌برد در حالی که خداوند حقی را بر گردنش داشته باشد و آن را بخواهد[۳].

کلینی بر این روایت تعلیق آورده و می‌گوید: به همین خاطر در مال پیامبر  صلی الله علیه و سلم و امام، زکات واجب نیست.

پس وقتی که بر امام زکات نیست، پس چگونه علی رضی الله عنه در حال رکوع زکات می‌دهد؟!

خلاصه، این روایت در بهترین شرایطش این است که ظنی الثبوت است، و عقیده‌ای که اصلی از اصول دین است، با آن روایت ثابت نمی‌شود. و خداوند با این فرموده‌اش پیروی از ظن را در مسایل عقیدتی مذمت و نکوهش کرده، آنجا که می‌فرماید:

﴿وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا٢٨﴾ [النجم: ۲۸].

«و آنان به آن هیچ علمى ندارند. و جز از ظن و گمان پیروی نمی‌کنند، و ظن و گمان هم (در بخش اعتقادات، به کسی سودی نمی‌رساند، و انسان را) بی‌نیاز از حق نمی‌گرداند».

[۱]– می‌توان به کتاب «الحجج الدافعات لنقض کتاب المراجعات»، اثر ابو مریم اعظمی، ج ۱، ص ۱۲۴ و ما بعد آن مراجعه شود.

[۲]– أصول الکافی، کلینی، ۱/۲۸۸٫

[۳]– همان، ۱/۴۰۹٫

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw