شبهه شیعه در مورد اسناد بخاری (۱)

در کتاب المصنف تالیف ابن ابی شیبه استاد بخاری روایت شماره ۳۲۵۳۸
قال:اصاب الناس قحط فی زمن عمر.و جاء رجل الی قبر النبی فقال:یا رسول الله استسق لامتک فانهم قد هلکوا فاتی الرجل فی المنام فقیل له:ائت عمر فاقرئه السلام.و اخبره انکم مسقیون.و قل له(عمر):علیک الکیس!علیک الکیس.فاتی عمر فاخبره فبکی عمر
پاسخ:
سند روایت چنین است:
الخبر من روایه أبی معاویه عن الأعمش، عن أبی صالح عن مالک الدار أنه قال « أصاب الناس قحط فی زمن عمر فجاء رجل إلى قبر النبی ( فقال یا رسول الله إستسق لأمتک فإنهم قد هلکوا فأتى الرجل فی المنام فقیل له: ائت عمر فأقرئه السلام وأخبره أنکم مسقون وقل له علیک الکیس الکیس. فأخبر عمر، وقال: یا رب لا آلو إلا ما عجزتُ عنه».
در زمان عمر بن الخطاب قحطی آمد ، مردی آمد کنار قبر پیامبر گفت ای رسول خدا امتت هلاک شد از خدا باران طلب کن. رسول خدا در عالم خواب به آن مرد فرمود: نزد عمر برو و از جانب من به او سلام برسان و بگو: بزودى باران خواهد آمد و بگو: کیسه سخاوت را گسترده ساز.
اولا آن مرد که چنین خوابی دیده است مجهول است.و در روایت موضوعی آمده است که سیف بن عمر التمیمی میگوید آن شخص بلال بن حارث بوده است. اما این روایت بدون سند ذکر شده است و سیف نیز کذاب است حدیث وضع میکرد و از زنادقه بود(تهذیب التهذیب ۴/۲۹۵) و (الجرح والتعدیل ۴/۲۷۸).
دوما آن مرد در خواب چنین دیده است و خواب مردم ملاک تشریع نیست و هیچ حکم شرعیی از خواب دیدن گرفته نمیشود.
سوما بیننده ی خواب ،خواب را برای عمر تعریف کرده نه توسل به قبر را. و از روایت اینطور برداشت میشود که اصلا عمر بن خطاب رضی الله عنه خبر از روفتن آن شخص نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ندارد و تنها آن مرد خوابش را برای عمر تعریف کرده است که پیامبر عمر را وصیت به گشایش و فراخ دستی میکند.
چهارما مالک الدار راوی حدیث موثق نیست.
پنجما سند روایت نیز مرسل است. خلیلی در الارشاد جلد۱ ص۳۱۶ میگوید: «إن أبا صالح سمع مالک الدار هذا الحدیث، والباقون أرسلوه». حدیث مرسل نیز ضعیف است.
ششما روایت متواتر نیست. و حدیث آحاد نزد شیعه در عقیده مقبول نیست.
هفتما این روایت با عمل اصحاب و قران و سنت مخالف است همین برای رد این روایت کافی است. اصحاب پیامبر هیچ کدام به قبر پیامبر متوسل نمیشدند و مشهور است که در هنگام قحطی باران به عباس متوسل میشدند نه به قبر پیامبر.
پس روایتی که قبر پرستان به آن استناد میکنند بسیار شدید ضعیف میباشد و نمیتواند شرک آنان را توجیه کند.
این روایت را بخاری در تاریخ الکبیر جلد ۷ ص۳۰۴ شماره ۱۲۹۵ بدون ذکر کردن آن شخص که نزد قبر میرود آورده است. « مالک بن عیاض الدار أن عمر قال فی قحط یا رب لا آلو إلا ما عجزت عنه»
پس زیاده ی وارد شده در روایات دیگر منکر است و در تعارض است با روایت موثق و صحیح تر از خودش مبنی بر توسل مردم به عباس در قحطی به جای توسل به قبر پیامبر.
در نهج البلاغه نیز از توسل به مردگان و قبر ها نهی شده است
سیدنا علی در نهج البلاغه درباره ی مردگان چنین میگوید:
«فَهُمْ جِیرَهٌ لا یُجِیبُونَ دَاعِیا، وَ لا یَمْنَعُونَ ضَیْما، وَ لاَ یُبَالُونَ مَنْدَبَهً؛ إ نْ جِیدُوا لَمْ یَفْرَحُوا، وَ إ نْ قُحِطُوا لَمْ یَقْنَطُوا، جَمِیعٌ وَ هُمْ آحَادٌ، وَ جِیرَهٌ وَ هُمْ اءَبْعَادٌ، مُتَدانُونَ لا یَتَزاوَرُونَ.» خطبه ۱۱ نهج البلاغه
یعنی: رفتگان همسایگانی هستند که هرگاه آنان را بخوانند پاسخی نمی‌دهند و ظلم و ستمی را دفع نمی کنند، و متوجه نوحه سرایی و مداحی نمی شوند، اگر در حق ایشان نیکی شود شاد نگردند، ‌و اگر قحطی شود ناامید نمی شوند، با هم هستند در حالی که تنها هستند و همسایه‌اند در حالی که از هم دورند، به زیارت یکدیگر نمی‌روند
«أصبحتْ مساکنهم أجداثاً، وأموالهم میراثاً، لا یعرفون من أتاهم، ولا یحفلون من بکاهم، ولا یجیبون من دعاهم.» خطبه ۲۳۵
یعنی: رفتگان گورشان خانه‌هایشان گشت و اموالشان به میراث رفت، کسی را که بر سرگورشان می آید نمی‌شناسند و به کسی که برایشان گریه میکند توجهی ندارند و هر کس که ایشان را بخواند جواب نمیدهند
در خطبه ای دیگر اشاره میکند که مردگان به زائران خود هیچ جوابی نمیدهند و از کسانی که بر سر قبر انها امده اند نیز بی خبر هستند:
«فَعَلَیْکُمْ بِالْجِدِّ وَالاجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالاسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ. وَلاَ تَغُرَّنَّکُمُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِیَهِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِیَهِ، الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَأصَابُوا غِرَّتَهَا، وَأَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَأَخْلَقُوا ِدَّتَهَا، أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً، لاَ یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلاَ یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ، وَلاَ یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ.» خطبه ۲۳۰
یعنی: بر شما باد به تلاش و کوشش و آمادگى و مهیا شدن و از منزلى که توشه توان برداشت، توشه اى برگرفتن. آنسان که دنیا شما را نفریبد امتهاى پیش از شما را فریفت و از میان رفتند، آنان که دنیا را دوشیدند و دستخوش غفلت و فریب آن شدند، زمان را فنا نمودند، تازه ى آن را کهنه کردند. مساکنشان گورهایشان و اموالشان میراث دیگران گردید، چنان بى خردند که نمى دانند چه کسى بر سر گورشان آمده، یا چه کسى برایشان زارى مى کند، کسى که آنها را آواز در دهد پاسخ نخواهند داد.
مجاهد دین

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …