تکفیر یک و نیم ملیارد مسلمان

و از جمله چیزهایی که به خطرناک بودن آن اعتقاد می‌أفزاید، این است که شیعه­ی امامیه تنها با ایمان به مهدی به عنوان یکی از ارکان ایمان اکتفا نمی‌کنند. بلکه از آن فراتر رفته و به کافر بودن کسانی که اعتقاد به او ندارند، تصریح می‌نمایند! در حالی که شمار آن‌ها حدودا به یک ملیارد و نیم مسلمان (سنی) می‌رسد، و اضافه بر سایر طوائف شیعه­ی امامیه مانند زیدیّه و اسماعلیّه. بنابرآن همه­ی آن‌ها مطابق اعتقاد شیعه­ی دوازده امامه کافر هستند. بلکه بدون هیچ تردیدی تصریح می‌کنند به حلال بودن خون و مال کسانی که در آن اعتقاد با ایشان مخالفت کنند، و لعن و نفرین فرستادن بر آنان را جزو واجبات خود می‌دانند، و همچنین به وسیله­ی متهم نمودنشان به دروغ و بهتان، دشنام دادنشان را بر خود واجب نموده‌اند. و اما غیبت کردن و طعنه زدن به آن‌ها را از واجب‌ترین واجبات خود می‌دانند!! در اینجا کافی است که به فتوای یک مرجع بزرگ از مراجع طائفه­ی دوازده امامه استشهاد نماییم که نزد آن‌ها ملقّب به استاد بزرگ و آیت الله العظمی است و از مراجع شیعه می‌باشد، یعنی (ابو القاسم خوئی) که رئیس حوزه­ی علمیه­ی نجف در دوران خود بوده است. و آن فتوا را در مبحث (امامت) هم مرور کردیم که اکنون قسمتی از آن را قیچی می‌کنم و در اینجا هم ذکر می‌نمایم. (خوئی) صراحتا و علنا و آشکارا می‌گوید: (مقصود از مؤمن کسی است که ایمان به خدا و پیامبرش و به ائمه­ی دوازده‌گانه(علیهم السلام) داشته باشد. که اول آن‌ها علی بن ابی طالب علیه السلام و آخر آنان قائم و حجت منتظر است؛ خداوند ظهور او را شتاب بخشد، و ما را از انصار و أعوان او قرار دهد. و هر کسی که یکی از آن‌ها را انکار کند غیبت کردنش جایز و درست است به چند دلیلی:

دلیل اول: این‌که در روایات و دعاها و زیارات ثابت گردیده که لعن و نفرین مخالفان درست و جایز است، و هچنین وجوب تبرئه از آنان و دشنام دادن و غیبت و بدگویی کردن آن‌ها به ثبت رسیده و جزء واجبات خویش می‌دانند، چون اهل بدعت و شک هستند. بلکه حتی می‌گویند شکی در کافر بودن آنان نداریم. چرا که انکار (ولایت فقیه) و (ائمه­ی معصوم) حتی اگر آن انکار و مخالفت نسبت به یکی از آن‌ها صورت گیرد، و اعتقاد و باور به خلافت غیر آنان و ایده‌های خرافی مانند اعتقاد به جبر و شبیه آن، موجب کفر و بی دینی می‌گردد. و أخبار متواتری بر تکفیر منکر ولایت و تکفیر معتقد به آن عقاید فوق الذکر و مشابه آن‌ها از ضلالت و گمراهی، دلالت می‌کنند[۱].

و اما در رابطه با حلال دانستن ریختن خونها، مصادر و مراجع معتبر شیعه لبریز از چنین فتاوایی است. شیخ یوسف بحرانی در مبحثی زیر عنوان: (حلال بودن خون و مال منکران و منتقدان امامت)، که مفصلا در بحث (امامت) آن را ذکر کردیم، می‌گوید: بدان که أخبار و گذارش از سوی أئمه-سلام الله علیهم- در مورد حلال و مباح بودن خون و مال… مخالفان و منکران (امامت)، زیاد و فراوان است. از جمله: (طوسی در روایتی صحیح از حفص بن بختری از ابی عبدالله علیه السلام نقل کرده که او گفته: مال و دارایی مخالفان را هر جا که یافتی، بردار و خمس آن را برای ما بفرست[۲]. و صدوق در کتاب (علل الصحیح) از داوود بن فرقد روایت کرده و گفته است که به ابی عبدالله علیه السلام گفتم: در مورد قتل مخالفان چه می‌گویی؟ گفت که خون آن‌ها حلال و مباح است[۳].

[۱]– مصباح الفقاهه، ۱/۳۲۳، ط۳ – ۱۳۷۱، چاپ‌خانه‌ی: غدیر.

[۲]– کتاب تهذیب الاحکام:۱۲۲:۴٫٫

[۳] الشهاب الثاقب فی بیان معنى الناصب، ص ۲۵۷، الشیخ یوسف البحرانی.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …