اختلاف و نزاع شیعه در مورد تشخیص هویت و ماهیت (مهدی) در طول تاریخ

بسیاری از مردم خیال می‌کنند که مهدی شیعه­ی دوازده امامه در تاریخ شیعه تنها یک مهدی است. و آن توهمی است که به سرعت تبخیر می‌گردد. و به ویژه هرگاه به گذشته برگردیم در می‌یابیم که تاریخ شیعه در بر‌گیرنده­ ی ده‌ها اشخاص حقیقی و وهمی است، که بر چسب (غایب شدن) و (مهدی بودن) را به آن‌ها زده‌اند!! از جمله‌ی آن‌ها:

علی بن ابی طالب، که (شیعه­ی سبئیه) ادعای غیب شدن و مهدی بودن و دوباره بر گشتن او را کرده‌اند.

کیسانیه ادعای مهدی بودن محمد بن علی بن ابی طالب کرده‌اند.

عبدالله ابو هاشم محمد بن علی بن ابی طالب.

و برخی از آن‌ها به مهدی بودن یکی از پسران محمد بن علی بدون تعیین نامش معتقد شده‌اند.

عبد الله بن معاویه بن عبد الله بن جعفر بن ابی طالب.

زید بن علی.

محمد بن عبدالله بن حسن ملقب به (صاحب نفس پاک).

محمد بن علی بن حسن ملقب به (باقر).

ناووسیه معتقد به مهدی بودن جعفر صادق هستند.

اسماعیل بن جعفر.

محمد بن جعفر ملقب به دیباج.

محمد بن اسماعیل بن جعفر.

فرقه­ ی فطحیه معتقد به وجود پسری هستند برای عبد الله بن جعفر صادق که در واقع عبدالله مذکور مانند حسن عسکری بدون جانشین فوت کرد و آن پسر را محمد نام نهاده‌اند. و علماء و فقهاء شیعه، بعد از وفات جعفر صادق بر (امامت) عبد الله، پسر بزرگ جعفر صادق، بعد از اسماعیل اتفاق نظر دارند، -که او در حال حیات پدرش فوت کرد- اما بدون فرزند! این مسئله‌ای است که شیعه­ی امامیه را دچار مشکل کرده است، و آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرده است:دست‌های از آن‌ها از امامت عبدالله بازگشت و پشیمان شده‌اند. و دسته­ی دوم به امامت موسی بن جعفر پسر کوچک جعفر معتقد شده‌اند. و اما دسته­ ی سوم قائل به وجود یک پسر وهمی و خیالی برای عبدالله هستند، که او را (محمد) نام نهاده‌اند، و ادعای پنهان شدن و ظهور او را در مستقبل می‌کنند. و علماء شیعه­ی دوازده امامیه این ادعای فطحیه را رد نمودند، و گفتند: آن‌ها از روی ناچاری و بخاطر رهایی از حیرت و راه بسته شده مجبور به وجود شخصی وهمی و خیالی روی آوردند[۱]. با این‌که‌ هر دو قائل به غیبت شخصی هستند و شخصی را غایب می‌دانند ولی در ادعایشان بر شخص غایب دعوا دارند.

اما واقفیان، به غیبت موسی بن جعفر و مهدویت او معتقد هستند. عجیب این‌که‌ قسمت اعظم اولاد موسی بن جعفر و همچنین یاران مقربش مانند مفضل ابن عمر و داود الرقی و ضریس کنانی و ابی بصیر درباره‌ی مهدویت او سخن گفته‌اند. بلکه علی ابن حمزه و علی بن عمر أعرج هر دو کتابی پیرامون (غیبتش) نوشته‌اند و برای آن، روایاتی که ادعای تواترش را می‌کنند، قرار داده‌اند. از جمله‌ی آن‌ها: روایت (هفتمین امام ما قائم (مهدی) ما است).

و موسی بن جعفر برای اینان با این استناد پاسخ می‌دهد که پیامبر  صلی الله علیه و سلم فوت کرده استو اما موسی بن جعفر زنده می‌باشد؟ بله، به خداوند قسم موسی بن جعفر جان داد و مالش را تقسیم کرد و کنیزانش را به نکاح دیگران درآورد. و به آن‌ها گفت: اینان به آنچه که خداوند متعال بر محمد  صلی الله علیه و سلم نازل کرد کافر هستند و اگر خداوند می‌خواست مرگ یکی از بنی آدم را به خاطر نیاز مردم به تأخیر اندازد، عمر پیامبر  صلی الله علیه و سلم را طولانی می‌کرد[۲]. و این دلیل، خود نیز کاملاً بر تمام عقیده‌ی اثنی‌عشری منطبق است.

محمدبن قاسم علوی.

یحیی بن عمر علوی.

محمد بن علی هادی.

حسن بن علی هادی عسکری.

محمد بن حسن عسکری.

و عده‌ای دیگر گفتند که نامشخص است و او در آینده به دنیا خواهد آمد و او فرزند علی رضی الله عنه و فاطمه رضی الله عنها است

[۱]– الشافی از مرتضی علم الهدی ص ۱۸۴/، نگا: کتاب تطور الفکر السیاسی الشیعی از احمد کاتب ص ۱۹۰٫

[۲]– معرفه الرجال از کشی ص ۳۷۹، نگا: کتاب تطور الفکر السیاسی الشیعی ص ۱۸۲٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …