برگرفته از ” روش عملی تزکیه در پرتو قرآن و سنت”
تألیف: دکتر عمر سلیمان عبدالله الاشقر
ترجمه: رسول ابوالمحمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
سخن مترجم
مقدمه مؤلف
بحث یکم: اهمیت تزکیه نفس ها
امراضی که قلب به آنها مبتلا میشود:
۱- مرض شبهه (شک و بدگمانی)
۲- مرض شهوت
بحث دوّم: چشماندازی از روش اسلام در اصلاح نفس بشری
سخن مترجم
الحمد لله
یکی از مواردی که تمام صاحبنظران مسلمان و دعوتگر بر آن اتفاق نظر دارند، آن است که اساس و ریشه رسالت تمام انبیاء یکی است و آن عبارت است از:
داشتن اخلاص و توحید در عبادت برای خداوند
و کاشت بذر اخلاق نیکو و پسندیده در نفس.
دلیل اثبات دو اصل فوق آیات زیر است که هر پیامبری پس از مبعوث شدن در میان قومش آن را ابلاغ نموده است.
﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓ﴾ [الأعراف: ۵۹].
«ما نوح را به سوی قوم خود فرستادیم او بدیشان گفت: ای قوم من! پس تنها خدا را بپرستید».
﴿وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ ۶۵﴾ [الأعراف: ۶۵].
«هود را هم به سوی قوم عاد که خودش از آنان بود روانه کردیم، هود به قوم عاد گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید جز او معبودی نیست».
﴿وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥ﴾ [الأعراف: ۸۵].
«شعیب را هم به سوی اهل مدین که خود از آنان بود فرستادیم بدیشان گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبودی نیست».
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢۵﴾ [الأنبیاء: ۲۵].
«ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادیم، مگر اینکه به او و حی کردهایم که: معبودی جز من نیست پس فقط مرا پرستش کنید».
﴿کَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِیکُمۡ رَسُولٗا مِّنکُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِنَا وَیُزَکِّیکُمۡ وَیُعَلِّمُکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَهَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمۡ تَکُونُواْ تَعۡلَمُونَ ١۵١﴾ [البقره: ۱۵۱].
«و همچنین پیغمبری را از خودتان در میانتان برانگیختیم که آیات (قرآن) ما را بر شما تلاوت میکند و شما را پاکیزه میدارد و به شما کتاب و حکمت را میآموزد و به شما چیزی یاد میدهد که نمیتوانستید آن را بیاموزید».
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩﴾ [النازعات: ۱۸-۱۹].
«بگو: آیا میل داری از آنچه در آن هستی رها و پاک گردی و تو را به سوی پروردگارت رهبری کنم تا تو اندیشناک و بیمناکگردی».
با توجه به آیات مذکور و آیات فراوان دیگری که در این باره نازل شده است، متوجه زیر ساخت دعوت انبیاء میشویم و میبینیم که در برنامه دعوت الهی آنان:
بعد از دعوت به توحید،
تزکیه نفس، مدار نجات و هدایت انسان تلقی شده است.
به همین خاطر کلمه «تزکیه» و مشتقات آن ۵۲ بار در قرآن، چه در سورههای مکی و چه در سورههای مدنی تکرار گردیده است.
همه آنها هم بیانگر دو نکته مهم است: پاکی از آلودگی و آمادهشدن برای رشد و نموّ در مسیر تعالی و کمال چون بندگی – که فلسفه خلقت است – بدون تزکیه ممکن و مقدور نمیباشد.
دو بُعدیبودن انسان و قرارگرفتن در میان دو بینهایت – کمال و سقوط – نیازمند تربیت نفس و تزکیه درون است.
کلمه «تزکیه» در آیه:
﴿هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ﴾ [النازعات: ۱۸].
که معنی تطهیر و پاکی است، مقدمهای برای کمال و آمادگی در مسیر کمال است. چنانچه در آیه:
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَهٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیۡهِمۡ﴾ [التوبه: ۱۰۳].
«ای پیامبر، از اموال آنان زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را از رذائل اخلاقی پاک داری».
چنین است کلمه تزکیه در آیه:
﴿غُلَٰمٗا زَکِیّٗا﴾ [مریم: ۱۹].
﴿نَفۡسٗا زَکِیَّهَۢ﴾ [الکهف: ۷۴].
نیز بیانگر پاکی در مرحله اول و فراهم نمودن زمینه رشد در مرحله ثانی میباشد.
حتی اخذ زکات، که یکی از ارکان اسلام میباشد، ضمن تسلیم و اطاعت و بندگی مرد مسلمان در مقابل خالق، به عبارتی: قرارگرفتن انسان در آزمایشگاه تطهیر و تزکیه است. چون یافتن صفای قلبی، تنها با سیرابشدن از دریای ایمانی و اتصال به پروردگار امکانپذیر نیست. میدان این عمل قلب مؤمن است: قلبی که مرکز تجلّی هدایت خدای تعالی و نقطه اتصال به پروردگار است. قلب تزکیه یافته، برای خود و جامعه منشأ خیر میباشد.
فلسفه احکام و عبادت هم در راستای ساختن انسان است و این کار تنها در سایه «تزکیه» فراهم میگردد.
به همین خاطر «استاد عمر اشقر» در این رساله کوچک و پرمحتوا، با ارائه روشی در سایه قرآن و سنّت راهکار و روش تزکیه نفس را این چنین بیان کرده است:
۱- حلاوت ایمانی و بهرهمندی از شیرینی ایمان.
۲- قطعنمودن ریشههای فساد که قلب و عقل را نابود میسازد.
۳- تجدید ایمان، چون ایمان همانند لباس کهنگیپذیر است.
۴- داشتن علم و معرفت نسبت به آیات و تفکر در آیات آفاق و انفس.
۵- شناخت و معرفت نعمتهای الهی و به کارگیری علم در میدان عمل.
۶- توبه و بازگشت از گناه و انجام عمل صالح.
﴿وَإِنِّی لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ ٨٢﴾ [طه: ۸۲].
۷- ذکر موت، قبر، حشر، جهنّم و بهشت برای نفسهایی که دست از سرکشی و طغیان برنمیدارند.
به امید اینکه با مطالعه این رساله کوچک و تدبّر در آیات قرآنی و بهکارگیری روشهای هفتگانه ارائهشده در درون بیداردلان انقلابی ایجاد شود، ما هم از خدا میخواهیم که تربیت و تزکیهنفس را به خوانندگان عزیز عنایت فرماید و ما را هم از نعمت هدایت بهرهمند فرماید.
آمین!.
مقدمه مؤلف
حمد و سپاس سزاوار خدایی است که ما را به اسلامِ مقدس راهنمایی نمود و به سبب نورهای هدایتگر خود، به ما ارزش بخشید و دینش را عامل تزکیه قلبها قرار داد و به نورهای خود نفسها را منور گردانید.
درود و سلام بر برگزیدهای که برای جهانیان مایه رحمت است تا آیات پروردگار را بر ما بخواند و ما را «تزکیه» دهد، و کتاب و حکمت را به ما بیاموزد. پس رحمت و برکات خدا بر او، و همچنین بر یاران برگزیده و آل نیکوکارش و کسانی باد که به نیکویی از آنان پیروی کرده و میکنند.
بهترین چیزی که همّت های عالی و نفسهای پسندیدهرو به سوی آن میگذارند، تهذیب ارواح و تزکیه آنها است تا آنها را از آلودگیهای شرک، گناه و معصیت نجات داده وبا علوم، گفتار و رفتارهایی که موجب مبارکی روح و روان میشود به یاری آنها بشتابد.
این هم مسؤولیت سنگینی است که همواره گریبانگیر دعوتگران و مصلحین بوده است. اولین کسانی هم که این وظیفه سنگین را بر دوش گرفته، پیامبران خدا بودهاند و بدین ترتیب نفسهای خود را به وسیله دین خدا به کاملترین شیوه تزکیه دادهاند و به فرموده قرآن:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَکَّىٰ ١۴ وَذَکَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ ١۵﴾ [الأعلی: ۱۴-۱۵].
«قطعاً رستگار میگردد کسی که خویشتن را پاکیزه دارد و نام پروردگار خود را ببرد و نماز بگزارد و فروتنی کند».
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَکَّىٰهَا ٩﴾ [الشمس: ۹].
«کسی رستگار و کامیاب میگردد که نفس خویشتن را پاکیزه دارد».
خداوند شاهد و گواه است که در میان بندگانش، پیامبران وانبیاء برای تثبیت اهداف او در اوج قلّه بندگی و عبودیت بودهاند. همچنین پیامبران بخاطر امر خداوند برای انجام وظیفهای که جهت آن مبعوث شدهاند به تزکیه دیگران اقدام کردهاند.
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَهٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیۡهِمۡ﴾ [التوبه: ۱۰۳].
«(ای پیغمبر!) از اموال آنان زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را پاک داری، وایشان را بالا ببری… ».
﴿کَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِیکُمۡ رَسُولٗا مِّنکُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِنَا وَیُزَکِّیکُمۡ وَیُعَلِّمُکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَهَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمۡ تَکُونُواْ تَعۡلَمُونَ ١۵١﴾ [البقره: ۱۵۱].
«و همچنین پیغمبری را از خودتان درمیانتان برانگیختم که آیات ما را بر شما میخواند و شما را پاکیزه میدارد و به شما کتاب (قرآن) و حکمت را میآموزد و به شما چیزی یاد میدهد که نمیتوانستید آن را بیاموزید».
﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ إِذۡ بَعَثَ فِیهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَهَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ١۶۴﴾ [آلعمران: ۱۶۴].
«یقیناً خداوند بر مؤمنان منّت نهاد و تفضّل کرد، بدانگاه که در میانشان پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت که بر آنان آیات او را میخواند وایشان را پاکیزه میداشت و بدیشان کتاب و فرزانگی میآموخت، هر چند که پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند».
حال که تزکیه نفس کار مهم پیامبران باشد، پس میتوان گفت: تزکیه از چنان اهمیتی برخوردار است که هر مسلمان و به ویژه مربیان، دعوتگران و مسلمانان باید به آن عنایت خاصی داشته باشند، چرا که نفسهای تزکیهیافته، حال و گفتار و رفتار خود را اصلاح میکنند و هر چند بکوشیم نفس آلوده را اصلاح کنیم، کاری از پیش نمیبریم و تنها موفقیتی که نصیب میشود یک نوع اصلاح ظاهری جسمی است که تنها زردی و پژمردگی آن را از بین میبرد بدون آنکه از درد و سرّ بلای آن فهمیده شود و اگر بیماری و مرضی که در اعماق جان بیمار نهفته است معالجه شود، همه آن ظواهر نیز محو و نابود میشوند.
مثال عینی و بارزی که این مدعا را به اثبات میرساند تغییر حالت انسانهای شرور و فاسد است. به عبارت دیگر در اثر جاافتادن ایمان در روح و روان اینگونه افراد، روح و دل آنها نیز تزکیه یافته و به انسانهای نیکوکار و صالحی تبدیل میشوند.
این است که بیشتر فعالیتهای اصلاحی در کشورهای اسلامی بیتأثیر است، زیرا مصلحین و اصلاحگران، روش و شیوه اصلاح را نمیدانند. زمانی که نفس، با ایمان و نور قرآن تزکیه یافت وبا گفتار پسندیده و عمل صالح خود را پاک کرد، اصلاح یافته و درست میشود.