در قرآن کریم کلمه ی «الخلف» تنها در یک مدلول به کار رفته است و به کسی اطلاق می شود که جانشین پیش از خود شده باشد.[۱]
خداوند متعال می فرماید: «وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنکُم مَّلَائِکَهً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ» (زخرف: ۶۰) «و اگر میخواستیم به جای شما فرشتگانی قرار میدادیم که در (روی) زمین جانشین (شما) باشند.» فرشتگان عصیان و نافرمانی نمی کنند لذا جانشینان نیکی خواهند بود.
و حکایت خداوند از موسی علیه السلام چنین است که می فرماید: «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی»: (اعراف: ۱۴۲) «جانشین من در میان قوم من باش». و جانشین پیامبر جز در خیر و خوبی نمی باشند.
از این رو رابطه ی سلف با خلف در قرآن کریم از دو جهت است:
الف) بر همان راه و روش سلف بودند.
ب) از نظر زمانی پس از آنها بودند.
و این مساله یادآور اصل بزرگی می باشد و آن اینکه: «هرکس پس از سلف بوده و بر راه و روش آنها، از جمله خَلَف است. و کسانی که از نظر زمانی پس از سلف بودند اما بر راه و روش نیکوی آنها نبودند، همان خلف با سکون لام می باشند.»
[۱] – تفسیر التسهیل، ص: ۱۹، حرف الحاء، تفسیر معانی اللغات.