از جمله ایمان به خدا، صبر بر تقدیرات خداست(۱۱)

فرا خواندن خدا، تضرع و خواری به درگاه او، از بزرگترین نعمت‌هاست. این نعمت بزرگ صلاح دین است؛ چون صلاح دین در این است که تنها خدا پرستیده شود و به او توکل شود و همراه الله، اله دیگری خوانده نشود.

پس هرگاه توبه‌ای که مضمونش این است که تنها الله را بپرستی و با انجام دادن اوامر، ترک نواهی و محرمات پیامبرانش را اطاعت کنی، از جمله کسانی هستی که خدا را می‌پرستی. و هرگاه دعایی که همان درخواست نیازهایت از خداست، برایت حاصل شد و در نتیجه چیزهایی که به تو نفع می‌رساند، از خدا خواستی و از چیزهایی که به تو آسیب و زیان می‌رساند به خدا پناه بردی، این امر از بزرگترین نعمت های خدا برای توست. این نعمت‌ها زیادند و به وسیله‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها حاصل می‌شوند. وقتی این نعمت‌ها در مصیبت‌ها و سختی‌هاست، پس مستحق ترین افراد به آن، دوستان و محبوبان خدا هستند. در این صورت بر آنان واجب است که الله را شکرگزاری کنند. این مطالب را از سخنان شیخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله خلاصه کردم.[۱]

فرموده‌ی: (فمن رضی، فله الرضا) یعنی هرکس به قضا و تقدیر خدا در ابتلا و دچار شدن به مصیبت‌ها، راضی باشد، خداوند هم در جزای این کارش از او راضی است؛ همان طور که می‌فرماید: ﴿رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾ [البینه: ۸]. «خدا از ایشان راضی و ایشان هم از خدا خوشنودند». این حدیث نشان دهنده‌ی فضیلت رضا به تقدیر الله است. رضا به تقدیر این است که انسان به حکم و تقدیر خدا اعتراض نداشته باشد و از آن ناراحت و ناخوشنود نباشد و از آن بدش نیاید. پیامبر صلی الله علیه و سلم مردی را وصیت کرد و فرمود: «لا تتهم الله فی شیء قضاه لک»[۲]: «خدا را در چیزی که برایت مقرر نموده، متهم نکن». هر وقت مؤمن به قضا و قدر خدا با دیده‌ی حکمت و رحمت خدا در آن بنگرد و خدا را در قضا و تقدیرش متهم ننماید، این امر وی را به رضا می‌کشاند. ابن مسعود می‌گوید: «همانا خدا با عدل و علم خود آرامش، شادی و خوشحالی را در یقین و رضا قرار داده و اندوه و نگرانی را در شک و نارضایتی قرار داده است[۳]».

ابن عون گوید: «به قضا و تقدیر خدا در سختی و در آسانی راضی باش؛ چون این امر اندوه و نگرانی تو را خیلی کم می‌کند و بیشتر نیازهای آخرتت را برآورده می‌سازد.

بدان که بنده هرگز به حقیقت رضا نمی‌رسد تا اینکه رضای او به تقدیر خدا هنگام فقر و بلا همچون رضای او به تقدیر خدا موقع بی‌نیازی، آسایش و راحتی باشد. چگونه خدا را در کارهایت، حاکم می‌گردانی سپس در صورتی که ببینی حکم او با هواهای نفسانی‌ات نمی‌خواند، ناراحت و ناراضی می‌شوی؟! شاید آن چیزی که نفست می‌خواهد، اگر رخ دهد، چه بسا که هلاک و نابودی تو در آن باشد. و هرگاه قضا و تقدیر خدا با هواهای نفسانی‌ات، سازگار باشد، آن موقع به قضا و تقدیر خدا راضی می‌شوی. این امر به خاطر علم و شناخت کم نسبت به خدا و روز قیامت و امور غیبی است. هرگاه چنین باشی راه انصاف را نپیموده‌ای و به دروازه‌ی رضا نرسیده‌ای[۴]». ابن رجب این سخن را نقل کرده و می‌گوید: «این سخن، سخنی نیک است».[۵]

 

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– مجموع الفتاوی ۱۱/۲۵۹- ۲۶۰٫

[۲]– امام احمد در «المسند» ۵/۳۱۸، ابن أبی شیبه در مسندش، ابویعلی در مسند کبیرش، طبرانی- آن گونه که در «إتحاف الخیره » شماره های ۱-۳ آمده-، بیهقی در «شعب الإیمان» ش ۹۷۱۴، ابن عساکر در «تاریخ دمشق» ۵۲/۴۰۴ و دیگران از دو طریق از حارث بن یزید از علی بن رباح از جُناده بن أمیه از عباده آن را روایت کرده‌اند که این حدیث، حدیثی صحیح است. این حدیث، شاهدی از طریق حدیث عمرو بن عاص دارد که امام احمد در «المسند»، ۴/۲۰۴ آن را روایت کرده و در اسنادش، رشدین بن سعد وجود دارد که ضعیف است.

[۳]– هناد در «الزهد» ش ۵۳۵،  بیهقی در «شعب الإیمان» ش ۲۰۹ آن را روایت نموده‌اند و اسنادش منقطع است. طبرانی در «المعجم الکبیر» ش ۱۰۵۱۴، ابونعیم در «الحلیه» ۴/۱۲۱، قُضاعی در مسندش ش ۱۱۱۶ و بیهقی در «الشعب» به شماره‌ی ۲۰۸ آن را روایت کرده‌اند. در اسناد این روایت، خالد عمری وجود دارد که دروغگوست آن‌گونه که ابن معین و ابوحاتم اظهار داشته‌اند. نگا: الجرح و التعدیل ۳/۳۶۰٫

[۴]– ابن ابی دینا در کتاب «الرضا عن الله بقضائه»، شماره‌ی ۶۹ آن را نقل کرده است.

[۵]– نورالاقتباس فی مشکاه وصیه النبی لابن عباس (ص ۱۸۴- الجامع المنتخب) ضمن مجموعه‌ای از نامه‌های ابن رجب، با تحقیق: محمد عمری.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …