شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «مصیبتها و بلاها نعمتاند؛ چون گناهان را پاک میکنند و انسان را به صبر و پایداری وادار میکنند و در نتیجه به انسان به خاطر این مصیبتها، پاداش داده میشود. همچنین بلاها و مصیبتها انسان را به رو کردن به خدا و ذلت و خواری برای او و روی گردانی از مخلوق و دیگر مصلحتهای عظیم میکشاند. پس ذات بلا و مصیبت موجب پاک کردن گناهان میشود و پُرواضح است که این امر از عظیمترین نعمتها میباشد هرچند کسی که دچار بلا و مصیبت میشود، گناهکارترین انسان باشد؛ زیرا حتماً باید خداوند، عذاب او را به وسیلهی بلاها و مصیبتهایی که دامنگیرش میشود، از او کم کند. بنابراین، مصیبتها برای عموم مردم رحمت و نعمت عظیمی میباشد مگر اینکه انسان به سبب بلا و مصیبت دچار گناهان عظیمتری از گناهان قبلی شود که در این صورت، بلا و مصیبت به خاطر اینکه به دینش ضرر میرساند، برایش شر است.
چون برخی از مردم وقتی دچار فقر یا بیماری یا گرسنگی میشوند، بیتابی، بیقراری، نارضایتی، نفاق و بیماری قلب، یا کفر آشکار، یا ترک بعضی از واجبات و ارتکاب بعضی از محرمات که موجب زیانرساندن به دینش میشوند، به آنها دست میدهد. پس برای اینان، سلامتی و دور بودن از بلا و مصیبت بهتر از پیامدهای مصیبت است نه بهتر از خود مصیبت. همان طور که هر کس، مصیبت و بلا او را به صبر و طاعت وا دارد، این مصیبت برای او یک نعمت دینی است. پس ذات مصیبت کار پروردگار بوده و رحمتی برای مردم است و خدای متعال به خاطر آن، ستوده و ستایش میشود. حالا اگر این مصیبت با طاعت و صبر همراه باشد، برای صاحبش نعمت دوم است و اگر با مصیبت ، گناه همراه باشد این چیزی است که احوال مردم در آن گوناگون است همان طور که احوالشان هنگام در امان بودن گوناگون است. پس هرکس دچار بلا و مصیبت شود و صبر پیشه کند، این صبر نعمتی برای او در دینش است و پس از آنکه گناهانش پاک میشود، برایش رحمت است و به خاطر ستایش و تمجید پروردگارش به سبب این نعمت، درود و رحمت خدا برایش حاصل میشود. چون خدا میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَهٞۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١۵٧﴾ [البقره: ۱۵۷]. «آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان خدایشان شامل حال آنان میگردد، و مسلّماً ایشان راهیافتگان هستند». پس بخشش گناهان و والا رفتن درجات برایش حاصل میشود و این از بزرگترین نعمتهاست. بنابراین، صبر بر هر کسی که دچار بلا و مصیبت میشود، واجب است و هرکس صبر واجب را به جای آورد، این نعمت و رحمت برایش حاصل میشود». سخن ابن تیمیه به طور خلاصه در این باره به پایان رسید.[۱]
فرمودهی: (وإذا أراد الله بعبده الشرّ أمسک عنه) یعنی عقوبت گناهش را به تأخیر میاندازد.
دربارهی عبارت: (حتی یوافی به یوم القیامه) عزیزی میگوید: «یعنی او را در دنیا به خاطر گناهانش مجازات نمیکند تا اینکه در روز آخرت در حالی میآید که گناهان زیادی مرتکب شده و آن وقت به سزای اعمال خود میرسد».[۲]
میگویم: این از چیزهایی است که بنده را از صحت و سلامتی همیشگی و مستمر میترساند که مبادا خوشیها و چیزهای پاکیزهاش در همین دنیا زود به او داده شود. خدای متعال به عقوبت و مجازات دشمنانش در این دنیا راضی نیست همان طور که به ثواب و پاداش دوستانش در این دنیا راضی نیست، بلکه ثواب دوستانش را چنین قرار داده که آنان را در جوار خود در بهشت اسکان دهد و از آنان خوشنود شود؛ همان طور که میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ۵۴ فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ۵۵﴾ [القمر: ۵۴-۵۵]. «قطعاً پرهیزگاران در باغها و کنار جویباران بهشتی جای خواهند داشت. در مجلس راستینی (که یاوهسرایی و بزهکاری در آن جایی ندارد در) پیشگاه پادشاه بزرگ و توانایی (که آفریدگار و خداوندگار همهی کائنات است)». به همین دلیل وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم از بیماریها سخن گفت، مردی گفت: ای رسول خدا، بیماریها چیست؟ به خدا قسم، هرگز بیمار نشدهام. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «قُم عنا، فلست منا»: «از پیش ما برخیز، چون تو از ما نیستی». ابوداود آن را روایت کرده است.[۳] این جمله، قسمت پایانی حدیث است.
و اما گفتهاش: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إن عظم الجزاء . . . تا آخر حدیث»، قسمت آغازین حدیثی دیگر است، اما از آنجا که ترمذی با یک اسناد از یک صحابی، این دو حدیث را روایت کرده، مؤلف آن دو حدیث را همچون یک حدیث قرار داده است.
از جمله فواید حدیث مذکور این است که بلا و مصیبت برای مؤمن برخلاف تصور بسیاری از مردم از نشانههای خیر و رحمت است. از دیگر فواید حدیث فوق الذکر ، ترس از سلامتی همیشگی که مبادا نشانهی شر باشد و یادآوری دربارهی امید به خدا و حسن ظن نسبت به خدا در چیزهایی که برای انسان مقدر نموده و برای او ناخوشایند است، میباشد. در این باره خداوند میفرماید: ﴿وَعَسَىٰٓ أَن تَکۡرَهُواْ شَیۡٔٗا وَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡ﴾ [البقره: ۲۱۶]. «لیکن چه بسا چیزی را دوست نمیدارید و آن چیز برای شما نیک باشد».
مؤلف میگوید: (وقال النبی: «إن عظم الجزاء مع عظم البلاء، وإن الله تعالی إذا أحب قوماً ابتلاهم، فمن رضی فله الرضا، ومن سخط فله السخط») حسنه الترمزی:
(پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «همانا بزرگی جزا و پاداش با بزرگی بلا و مصیبت همراه است، و خدای متعال هرگاه گروهی را دوست بدارد، آنان را به مصیبتی گرفتار مینماید. هرکس به این مصیبت راضی باشد، خدا هم از او راضی است و هرکس از آن ناراضی باشد، خدا هم از او ناراضی است». ترمذی آن را حسن دانسته است).
ترمذی این حدیث را روایت کرده و لفظش چنین است: قتیبه برای ما نقل کرد و گفت که: لیث از یزید ابن ابی حبیب از سعد بن سِنان از انس برای ما حدیث نقل کرد و گفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إذا أراد الله بعبده الخیر . . . . تا آخر حدیث». سپس گفت: با این اسناد از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمودند: «إن عظم الجزاء . . . تا آخر حدیث». سپس ترمذی میگوید: این حدیث از این طریق، حسن غریب است. ابن ماجه نیز آن را روایت کرده[۴] و سیوطی صحیحش دانسته است[۵].
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– مجموع الفتاوی ۱۷/۲۶-۲۷٫
[۲]– السراج المنیر اثر عزیزی ۱/۸۸٫
[۳]– ابوداود در سننش شمارهی ۳۰۸۶، بیهقی در شعب الإیمان شمارههای ۷۱۳۰ و ۹۹۱۶، ابن ابی خیثمه و ابن سکن- آن گونه که در «الإصابه»، ۳/۶۰۶ آمده- بغوی در «شرح السنه»، ۵/۲۵۰- ۲۵۱ و دیگران از عامر رامی روایتش کردهاند. اسناد این روایت، ضعیف است.
[۴]– ترمذی در سننش شمارهی ۲۳۹۶، ابن ماجه در سننش شمارهی ۴۰۳۱، ابن عدی در «الکامل» ۳/۳۵۶، قضاعی در مسندش ۱۱۲۱ و بغوی در «شرح السنه» ۵/۲۴۵ آن را از انس بن مالک رضی الله عنه روایت کردهاند. این حدیث به کمک شواهدش، صحیح بوده و ترمذی دربارهاش میگوید: «این حدیث از این طریق، حسن غریب است».
[۵]– نگا: فیض القدیر ۱/۲۵۸٫