دربارهی فرمودهی: ﴿فَعَسَىٰٓ أُوْلَٰٓئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ﴾ ابن ابی طلحه به نقل از ابن عباس گوید: همانا آنان، هدایت یافتگاناند. مانند این آیه: ﴿عَسَىٰٓ أَن یَبۡعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا﴾ [الإسراء: ۷۹]. «باشد که (در پرتو این عمل) خداوند تو را به مقام ستودهای (و مکان برجستهای در دنیا و آخرت که موجب ستایش همگان باشد) برساند (و مقام شفاعت کبری را به تو ارمغان دارد)». هر کلمهی «عسی» که در قرآن آمده حتماً به وقوع میپیوندد.
این آیه دربردارندهی این مطلب است که هر مسلمانی مساجد را به وسیلهی عبادت خدا آباد کند، از زمرهی مؤمنان میباشد. همان طور که در حدیثی آمده است: «إذا رأیتم الرجل یعتاد المسجد فاشهدوا به بالإیمان». «هرگاه مردی را دیدی که به مسجد خو گرفته، به ایمان او شهادت بدهید»؛ چرا که الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ﴾ [التوبه: ۱۸]. «تنها کسی حق دارد مساجد خدا را (با تعمیر یا عبادت) آبادان سازد که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد». احمد، ترمذی و حاکم این حدیث را روایت کردهاند[۱].
دربارهی آیهی: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِیَ فِی ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَهَ ٱلنَّاسِ کَعَذَابِ ٱللَّهِۖ وَلَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمۡۚ أَوَ لَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٠﴾ [العنکبوت: ۱۰]. «و از مردم کسانی هستند که میگویند: «به الله ایمان آوردیم» و چون در راه الله اذیت و آزار ببینند، اذیت و آزار مردم را مانند عذاب الله میشمارند و اگر پیروزی و فتحی از سوی پروردگارت فرا رسد، میگویند: ما با شما بودیم. آیا الله به آنچه در سینههای جهانیان است، آگاهترنیست؟» العنکبوت: ١٠. که مؤلف آن را آورده ابن کثیر میگوید: «الله تعالی از گروهی خبر میدهد که با زبانشان ادعای ایمان میکنند ولی هنوز ایمان در قلب شان خوب جای نگرفته است چون این گروه هرگاه در دنیا دچار مصیبت و سختیای شوند معتقدند که این مصیبت و سختی به خاطر خشم خدا نسبت به آنان است از این رو از دین اسلام بر میگردند. ابن عباس گوید: «منظور از فتنهی او این است که هرگاه در راه خدا دچار اذیت و آزار شد از دین خدا بر میگردد»[۲].
(برگرفته ارکتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– امام احمد در «المسند» ۳/۶۸و۷۶، عبد بن حُمید در مسندش ص (۲۸۹، المنتخب) و دارمی در سننش ۱/۳۰۲، ترمذی در سننش شماره های ۳۰۹۳ و ۲۶۱۷، ابن ماجه در سننش شمارهی ۸۰۲، ابن خزیمه در صحیحش شمارهی ۱۵۰۲، ابن حبان در صحیحش شمارهی ۱۷۲۱، حاکم در «المستدرک» ۱/۲۱۲ و ۲/۳۳۲ و دیگران از طریق دراج أبی السَّمح از ابوهیثم از ابوسعید خدری رضی الله عنهآن را روایت کردهاند. ترمذی آن را حسن و ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم آن را صحیح دانستهاند. ذهبی در دنبالهی این حدیث میگوید: در اسناد این حدیث درّاج وجود دارد که احادیث منکر و ناشناختهی زیادی را روایت میکند. مُغُلطای در شرح سنن ابن ماجه میگوید: «این حدیث ضعیف است». نگا: فیض القدیر ۱/۳۵۸٫
[۲]– تفسیر ابن کثیر ۳/۴۰۶٫ گفتهی ابن عباس را ابن جریر در تفسیرش ۲۰/۱۳۲ و ابن ابی حاتم در تفسیرش ۹/۳۰۳۸ روایتش کردهاند که سندش خیلی ضعیف است.