امام مسلم از صهیب رضی الله عنه روایت کرده است که پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم گفت: «عجباً لأمر المؤمن أن أمره کله خیر، و لیس ذلک لأحد إلا للمؤمن إن أصابته سرّاء شکر، فکان خیراً له، وإن أصابته ضراء صبر فکان خیرا له».
«کار مؤمن تعجب برانگیز است! زیرا همه کارهای او خیر است و جز مؤمن کسی چنین ویژگیی را ندارد. اگر به خوشی برسد شکرگزار است و اگر به او زیانی وارد شود صبر میکند پس همه اینها برای او خیر است».
فوائد انسان مسلمان به بشر محدود نمیگردد بلکه به حیوانات نیز میرسد همانطور که (قول مشهور) عمر بن خطاب رضی الله عنه میفرماید: «اگر الاغی در عراق بلغزد گمان میکنم خداوند از من سؤال میکند. ای عمر چرا راه را برایش هموار نکردی».
این احساس از آثار ایمان به خدا و روز آخرت و احساس مسئولیت و امانتداری است و انسان آن را در حالی حمل کرد که آسمانها و زمین و کوهها از آن ترسیدند زیرا در آن از هر کار کوچک و بزرگی سؤال میشود و به خاطر آن محاسبه و مجازات میگردد. اگر خیر باشد پاداش نیک و اگر شر باشد پاداش بد دریافت خواهد کرد. {یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا} (آل عمران: ۳۰).
«روزی که هر کس آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده میبیند و دوست میدارد کاش بین او و اعمال بدش فاصله زیادی میبود. {ووُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَاوَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلا کَبِیرَهً إِلا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا} (کهف: ۴۹).
«و کتاب (اعمال هر کس در دستش) نهاده میشود و بزهکاران را میبینی که از دیدن محتوای آن ترسان و لرزان میشوند و میگویند: ای وای بر ما این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده مگر آنرا برشمرده است و کردار خود را حاضر و آماده میبینند و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند».
اما کسی که به خدا و روز آخرت و حساب و کتاب آن ایمان ندارد تلاش میکند تا تمام مقاصدش را در دنیا محقق سازد، او نفس زنان به دنبال متاع دنیا است و حریصانه آنرا جمع میکند وشدیداً مانع رسیدنش به مردم است او دنیا را بزرگترین غم و نگرانی و تنها هدف دانش خود قرار داده است. او همه چیز را به نفع خود مقایسه میکند و به هیچ کس غیر از خود اهمیت نمیدهد و توجه نمیکند مگر زمانی که در این زندگی کوتاه و محدود سودی برای او به ارمغان آورد.
او در زمین حرکت میکند و حد و مرز او تنها زمین و زندگی کوتاه آن است بدین دلیل موازین و معیارهای او متفاوت است و مدام به نتائج منفی میرسد زیرا او از عالم پس از مرگ دور شده است.
{بلْ یُرِیدُ الإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ * یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ} (قیامه: ۵-۶).
«بلکه انسان میخواهد در پیشروی خود فسق و فجور کند (بدین خاطر) او سؤال میکند روز قیامت کی میآید».
این تصور جاهلی محدود و تنگ باعث خونریزی، سرقت اموال، غارت و راهزنی میشود چونکه آنان همانطور که قرآن حالشان را به تصویر میکشد به روز قیامت و جزا و پاداش آن ایمان ندارند.
{وقَالُوا إِنْ هِیَ إِلا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ} (انعام: ۳۹).
«و گفتند حیاتی جز زندگی دنیا وجود ندارد و ما (هرگز) مبعوث نخواهیم شد».
همانطور که یکی از آنان گفته است: «زندگی تنها تولد از مادر و مدفونشدن در زمین است». قرنها پشت سر هم میگذرند وتعجب اینکه انکار بیشتر و بزرگتر میشود و میبینیم که شیوعیت و مارکسیسم غیر از عالم ماده همه چیز را انکار میکنند. به خدا و روز آخرت ایمان ندارند و زندگی را مادی محض میدانند و میگویند غیر از ماده محسوس هیچ چیز دیگری وجود ندارد. زعیم بزرگ آنان مارکس ملحد میگوید: خدایی وجود ندارد و زندگی تنها ماده است لذا آنان مانند حیواناتند هدف از خلقت خود و معنی زندگی را درک نمیکنند یعنی آنان سرگردان و فانیاند و اگر با هم تفاهمی داشته باشند بخاطر ترس از مجازات قانون است.
این نوع انسانها حریصترین فرد بر زندگی دنیا هستند زیرا به حیات بعد از مرگ ایمان ندارند همانطور که خداوند در وصف مشرکین قوم یهود و امثال آنان میفرماید: {ولَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاهٍ وَمِنْ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنْ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ} (بقره: ۹۶).
«و آنان را حریصترین مردم بر زندگی (دنیا) خواهی یافت حتى طمعکارتر از مشرکان (لذا) هر یک از آنان دوست دارد هزار سال عمرکند در حالی که اگر این عمر به او داده شود. او را از عذاب بدور نمیدارد و خداوند نسبت به اعمال آنان بینا است».