- عَنْ أَبِی الْأَحْوَصِ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: أَتَیْتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم فِی ثَوْبٍ دُونٍ، فَقَالَ: «أَلَکَ مَالٌ؟» قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «مِنْ أَیِّ الْمَالِ؟» قَالَ: قَدْ آتَانِی اللَّهُ مِنَ الإِبِلِ، وَالْغَنَمِ، وَالْخَیْلِ، وَالرَّقِیقِ، قَالَ: «فَإِذَا آتَاکَ اللَّهُ مَالًا فَلْیُرَ أَثَرُ نِعْمَهِ اللَّهِ عَلَیْکَ، وَکَرَامَتِهِ».[۱]
ابو اَحوَص از پدرش نقل میکند که گفت: با لباسهایی نامرتب نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم رفتم. فرمود: «آیا مال داری؟» گفتم: بله. فرمود: «چه داری؟» گفتم: الله به من شتر، گوسفند، اسب و برده عطا کرده است. فرمود: «وقتی الله به تو مالی عطا کرده است، چنان کن که آثار احسان و نعمت پروردگار بر تو دیده شود».
- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رضی الله عنه قَالَ: أَتَانَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَرَأَى رَجُلًا شَعِثًا قَدْ تَفَرَّقَ شَعْرُهُ فَقَالَ: «أَمَا کَانَ یَجِدُ هَذَا مَا یُسَکِّنُ بِهِ شَعْرَهُ»، وَرَأَى رَجُلًا آخَرَ وَعَلْیِهِ ثِیَابٌ وَسِخَهٌ، فَقَالَ: «أَمَا کَانَ هَذَا یَجِدُ مَاءً یَغْسِلُ بِهِ ثَوْبَهُ».[۲]
جابر بن عبدالله رضی الله عنه میگوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم نزد ما آمد و مردی را دید که موهایش ژولیده و نامرتب است. فرمود: «آیا چیزی نمییابد تا موهایش را با آن تمیز و مرتب نماید؟» و مردی دیگر را دید که لباس چرکی بر تن داشت، فرمود: «آیا آبی نمییابد تا لباسش را بشوید؟».
[۱] – صحیح؛ ابوداود حدیث شماره ۴۰۶۳ و نسایی حدیث شماره ۵۲۲۴ با لفظ ابوداود
[۲] – صحیح؛ ابوداود حدیث شماره ۴۰۶۲ و نسایی حدیث شماره ۵۲۳۶ با لفظ ابوداود