از این قبیل، هزاران روایت دروغ وجود دارد که همهی آنها به این شیوهی ساده لوحانه بخاطر عمل کمی ثواب زیادی را بیان نمودهاند، که گاها برای بعضی از عبادات بزرگ مانند نماز هم چنین چیزی نمیبینیم! بدون تردید این امر، فاسد کنندهی اعتقاد است، زیرا در نهایت منجر به سبک و خوار شمردن عمل به شریعت و نفی هدف و حکمت خالق میگردد. بلکه وجود این احادیث واهی بجایی میرسند که شخص انجام تکالیف دیگر را بر خود ساقط میکند، چرا که او گمان میبرد با انجام اعمال کم و آسان، ثواب عظیمی بدست خواهد آورد که دیگر او را بینیاز خواهد کرد!
جدای از اینکه در این احادیث جعلی و دروغ الفاظ رکیک و سخیف و خلاف عقل و معارض با قرآن نیز فراوان وجود دارد. این امر هم ناشی از متناقض بودن اهداف جاعلان است، مثلا کسانی که در مدح ملت عرب حدیث جعل کردهاند، با کسانی که جعل نمودهاند معاویه بهترین مردم است اهداف متفاوت و متمایزی داشتهاند، و همینطور بقیه، چنانکه آنکسانی ابوحنیفه را چراغ امت قرار دادهاند همانها هم شافعی را که امت بر امامت او اجماع دارد را از ابلیس بر امت محمد ج مضرتر معرفی کردهاند!
و بدینصورت این احادیث ضعیف و واهی هرچند که در حوزهی فروع دین باشند و مربوط به اصول دین و عقاید نباشند، باز موجب طعن در پیامبر اسلام و نسبت دادن تناقض به وی میشود و هریک از آنها نیز خود منجر به طعن در عقیده و تشویش در اسلام میگردند، که نتیجهی نهائی همهی این خدعه و نیرنگها مشوه نمودن چهرهی اسلام و منصرف کردن مردم از تمسک به دین والتزام به آن است.
اگر ما بخواهیم خرافات و دروغهایی که به پیامبر ج نسبت داده شده را تحقیق و جستجو کنیم این مقال مجال آن را به ما نمیدهد. برای توی مؤمن محقق کافیست که بر بعضی از کتابهایی که در باب احادیث جعلی و دروغ تدوین گردیدهاند اطلاع حاصل نمایی تا عمق فتنه وبلایی که از ناحیهی این دروغها بر عقیدهی مردم وارد آمده را بدانی.
بدون تردید اولین ضررهای عقیدتی نشأت گرفته از احادیث جعلی، حلال دانستن دروغ بر پیامبر صلی الله علیه وسلم میباشد که آنهم کفر است. پس به این شیوه حدیث موضوع و ضعیف تماماً مصیبت و فتنه است، حال آن روایت در باب عقاید باشد و یا در فضایل اعمال و غیره، نتیجهی نهائی این است که هر حدیث موضوع و ضعیف، لطمهای به اسلام وارد ساخته و نقطه ای سیاه بر چهرهی پاک و سفید آن قرار میدهد و نه تنها نخواهد توانست سعادت انسانها را تضمین کند، بلکه خود مایهی انحراف پیروانش خواهد شد و اینجاست که خطر احادیث ضعیف و موضوع در دین و مذهب نمایان میگردد و در افکار و اندیشههای پیروان خود خطور نموده و بدعتی را در اسلام بوجود میآورد که با سنّتی مبارزه و آن را کنار میزند.
اما هر ملتی را که خداوند عزوجل بر آن لطف و رحمت خویش را مبذول داشته باشد، پس نگهبانانی را برای زدودن گرد وغبار خرافات و اباطیل در میانشان قرار میدهد تا همواره از حق و حقیقت پیروی کنند و دینشان را از گزند خرافات و انحراف محفوظ گرداند. و بدون شک آن نگهبانان، کسی جز اصحاب حدیث و محدثان و حدیث شناسان متبحر نیستند، چنانکه از سفیان ثوری/ نقل است که میگفت: «الملائکه حراس السماء وأصحاب الحدیث حراس الأرض»؛ ملائکه نگهبانان آسمان هستند و اصحاب حدیث هم نگهبان زمین هستند. و به حقیقت اگر خداوند متعال چنین نگهبانانی را برای سنت پیامبرش ج در هر عصر و زمانی مهیا نمیکرد، بدون شک دین راه تحریف و انحراف را در پیش میگرفت، همانگونه که اکنون در میان بعضی از فرقهها و مذاهب مبتدع شاهد انحرافات عقیدتی و خرافات فراوانی هستیم که قسمت اعظم آن خرافهها و انحرافات، ناشی از وجود همین احادیث ضعیف و موضوع و اطمینان پیروان آن مذاهب به آنها میباشد، و از طرفی عدم بلوغ و رشد کافی علم الحدیث و نبود عالمانی حدیث شناس متبحر در میان آنها موجب شده است تا آن اباطیل بعنوان حق و حقیقت در میانشان ثابت و امری مسلم تلقی شود تا جائی که اگر کسی بخواهد با آن اباطیل مبارزه کند، نه تنها از وی نمیپذیرند بلکه متروک و مطرود خواهد شد.