هشت تن از پسران ابی ذؤیب هذلی در یک سال به علت طاعون جان باختند؛ در چنان شرایطی او، چه میتوانست بگوید؟ وی، تسلیم گردید و در برابر تقدیر الهی سر تسلیم فرود آورد و گفت:
وتجـلدی للشـامتین أریهم | أنی لریب الدهر لا أتضعضع |
«اظهار دلیری من برای کسانی که از مصیبت من شاد میشوند، این است که به آنها نشان میدهم که من، از بلای روزگار از پای در نمیآیم».
وإذا المنیـه انشبت أظفارها | الفـیـت کـل تمیمه لا تنفع |
«و هرگاه مصیبت و بلا، چنگال تیز کرد و فرو کوفت، میبینم که هیچ تعویذ و افسونی، سودمند نیست».
﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ﴾ [التغابن: ۱۱] «هیچ بلایی نمیرسد مگر به فرمان خدا».