نتیجه این بلند همتی، زحمتکشی، و کثرت سفرها حافظۀ فطری این بود که ایشان یک میلیون حدیث را در حافظه خود محفوظ داشتند. با توجه به وسعت علم و کثرت حفظ، از تفقه، حسن استنباط، و ذکاوت امام شافعی بینهایت متأثر بودند و میگفتند «ما رأت عینای مثله». امام احمد اصول اجتهاد را از امام شافعی/ آموختند و این استعداد را از امام اخذ نمودند و بلآخره از مجتهدان نامدار امّت شدند، که فقه تدوین شده توسط وی تاکنون در عالم اسلام زنده است و امام شافعی/ نیز ایشان را ستوده و قدردان وی بودند. امام شافعی هنگامی که به بغداد میرفت گفت: «خرجت من بغداد و ماخلفت بها اتق و افقه من ابن حنبل»؛ «من از بغداد بیرون میروم در حالی که در این شهر جانشینی متقیتر و فقیهتر از ابن حنبل ندیدم».
امام احمد در سن ۴۰ سالگی تقریباً سال ۲۰۴هجری تدریس حدیث را آغاز نمود و این دلیل کمال اتباع سنّت بود که ایشان در چهل سالگی عمرش که همان سن نبوت است در همان سن اشاعت علم حدیث را آغاز کردند[۱].
از همان اوایل تدریس حدیث، انبوه کثیری از شنوندگان و طلاب در حلقۀ درس وی جمع میشدند. از بعضی روایات نقل است که تعداد شرکت کنندگان درس ایشان پنج هزار نفر بود که پانصد نفر آنها سخنان وی را مینوشتند جلسات درس ایشان بینهایت با وقار و منظم بود، هیچ کس در این جلسات جرأت شوخی و انجام حرکات نسنجیدهای که خلاف متانت حدیث باشد، نداشت. غربا را از امرا و اهل دنیا ترجیح و اعزاز بیشتری میدادند.
علامه ذهبی از المَروَذی نقل میکند که گفته است: «لم ار انفقیر فی مجلسه اعز منه فی مجلس ابن عبد الله کان مائلاً الهیم مقصراً عن اهل دنیا وکان فیه حلم ولم یکن بالعجول بل کان کثیرالتواضع تعلوه السکینه والوقار اذا جلس مجلسه بعد العصر لا یتکلم حق یسأل»[۲].
ترجمه: «من غربا و فقرا را در مجلس امام احمد به قدری عزیز دیدم که در هیچ جلسهای ندیدم که ایشان به غربا توجه داشتند و از امرا دوری میکردند. و دارای صفات حلم و بردباری بودند. در انجام کار عجله نداشتند بینهایت متواضع و شکسته نفس بودند، طمانینه و وقار در بهرهاش نمایان بود. بعد از عصر در جلسهای که مینشستند تا شخصی سؤال نمیکرد چیزی نمیگفتند».
[۱]– «ابن حنبل» محمد ابوزهره ص۱۳ و ۲۴٫
[۲]– حلیه الاولیاء ج۹ ص۱۶۵٫