امام احمد بن حنبل/ در علوم دینی به علم حدیث توجه خاصی مبذول نمود و پیش از همه به خدمت قاضی ابویوسف/ حدیث را دیکته میکرد و سپس تا مدّت چهار سال در بغداد از امام حدیث هیثم بن بشیر ابن ابوحازم الوسطی (م ۷۲هجری) استفاده میکردند[۱].
در همین مدّت از محضر ائمۀ معروف حدیث، عبدالرحمن ابن مهدی و ابوبکر بن عیاش نیز استفاده نمودند. استعداد فوق العاده و پشتکار امام احمد در هدفش را از این واقعه میتوان دریافت که میگفتند: «برای شنیدن درس حدیث به حدی زود از خواب بیدار میشدم که مادرم پیراهن مرا گرفته میگفت: حداقل تا موقع اذان صبح صبر کن و بعداً که هوا روشن شد برو». پس از فراغت از درس در بغداد به شهرهای بصره، حجاز، یمن، شام و جزیره سفر کردند و در هر شهری از محدثان نامدار آن شهر استفاده کردند. در سال ۱۷۸هجری در سفر اول حجاز با امام شافعی/ ملاقات کردند و ملاقات دومش با امام شافعی/ در بغداد انجام گرفت؛ زمانی که امام شافعی اصول فقه خویش را تدوین میکردند و در این ایام امام احمد پر تجربه شده بودند. امام شافعی در مورد صحت و سقم احادیث به ایشان اعتماد کرده، فرمودند که شما حدیث صحیحی از محدثان اگر یاد داشته باشید به من بگوئید تا من همان را بگویم.
امام احمد/ برای استماع حدیث از محدث بزرگ، جریر بن عبدالحمید قصد سفر به ایران کرد و گفت اگر من ۹۰ درهم داشتم حتماً به این سفر میرفتم. همّت بلند وی را در طلب حدیث از این واقعه میتوان دریافت، در سال۱۹۸هجری به نیت حج به حجاز سفر کرد و پس از انجام حج برای استماع حدیث از عبدالرزاق ابن همام، تصمیم گرفت که به صنعای یمن سفر کند و با همکارش یحیی ابن معین این مسئله را در میان گذاشت؛ چنانچه هر دو برای این سفر هم اراده شدند.
امام در مکه، در حال طواف قدوم، با عبدالرزاق بن همام برخورد کردند، ابن معین قبلاً با ایشان آشنا بود، پس از احوالپرسی، امام احمد را به ایشان معرفی کرد و عبدالرزاق ابن همام برای احمد دعای خیر گفته، فرمود من قبلاً نیز ستایش ایشان را شنیدهام، یحیی ابن معین گفت فردا خدمت شما حاضر شده از شما استماع حدیث میکنیم، هنگامی که آن دو از هم جدا شدند، امام احمد به همکلاسش اعتراض کرد چرا از شیخ وقت گرفتید؟ رفیقش گفت شما باید متشکر باشید که خداوند متعال شما را از زحمت سفر یکماهه و خرج و هزینه هنگفتی نجات داد شیخ ابن معین را همینجا ملاقات کنید. امام احمد/ گفت من از خدا شرمندهام زیرا که برای سفر حدیث تصمیم گرفته آن را فسخ کنم و من به هر صورت این سفر را انجام داده به یمن رفته و استماع حدیث خواهم کرد، چنان که بعد از انجام مراسم حج به صنعای یمن رفته و در آنجا روایتهای امام زهری/ و این المسیب را سماعت کردند[۲].
[۱]– مناقب ابن جوزی ص ۲۵٫
[۲]– ابن کثیر و ابن جوزی.