در جلسهای دیگر ضمن یادآوری حالات اصحاب کرام و تفسیر آیاتی از سورۀ فرقان که در وصف مؤمنین هستند چنین فرمود: «هنگامی که به گوش مؤمنین نخستین (صدر اسلام) این دعوت خداوند رسید آنها بلافاصله تصدیقش کردند در اجابتش لبیک گفتند و یقین در عمق قلوبشان جا گرفت. دل و دماغ، تن و نگاه ایشان در مقابل هیبت و عظمت خداوندی تسلیم شد و به خدا هر زمانی که من آنها را میدیدم به روشنی درک میکردم که حقایق دین و فرامین غیبی را گویا با چشم سر دیدهاند و در بحث و مباحثه با سخنان بیهوده سر و کاری نداشتند، زیرا که پیام خداوندی به ایشان رسیده بود و ایشان آن را پذیرفته بودند و خداوند متعال نیر فضایل آنها را در قرآن مجید به نحو احسن ترسیم فرموده است، آنجا که میفرماید ﴿وَعِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِینَ یَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا﴾ [الفرقان: ۶۳]. «بندگان رحمان کسانی هستند که در روی زمین با عجز و تواضح راه میروند». در آیت کلمه هون به کار رفته و هون در لغت عربی به معنی نرمی سکینه و وقار میباشد و به دنبالش میفرماید: ﴿وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا۶٣﴾ [الفرقان: ۶۳]. و زمانی که مردم نفهم و جاهل با ایشان صحبت میکنند در جواب میگویند سلام. یعنی ایشان حلیم و ضابط نفس میباشند و در بحث جاهلانه و بیمورد دخالت نمیکند و اگر کسی دیگر با زور چنین بحثی را آغاز کند باز هم در حلم و وقارش تغییری پیدا نمیشود. ایشان با بندگان نیک خدا در بحثهای دینی روزها را به شب میرسانند و شبها را به کارهای نیک به پایان میرسانند چنانچه خداوند متعال به دنبالش، از آنها چنین یاد میکند: ﴿وَٱلَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَقِیَٰمٗا۶۴﴾ [الفرقان: ۶۴]. «و کسانی که شبها را با سجده و قیام به پایان میبرند». واقعاً ایشان مدتها بر پا میایستند و جبینشان را بر خاک میمالیدند و به سجده میافتادند و به گونههایشان سیل اشک جاری بود، اینکه چشمشان همیشه از خوف خدا اشکبار بود آخر باید علتی داشته باشد و اینکه تمام شب اصلاً نمیخوابیدند انگیزهای داشت که شبانه روز از ترسش لرزان بودند و خداوند فرموده: ﴿وَٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَۖ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا۶۵﴾ [الفرقان: ۶۵]. «کسانی که میگویند پروردگارا ما را از عذاب جهنم محفوظ بدار همانا عذابش بلای بزرگ جان است». در آیه کلمه غرام به کار رفته و مصیبتی که بر انسان وارد آمده زایل گردد آن را در عربی غرام نمیگویند، بلکه غرام مصیبتی است که تا قیامت انسان از شرش نجات پیدا نکند؛ قسم به خدایی که جز وی معبود دیگری نیست این بندگان خدا (در قول و عمل) صادق و پخته ثابت شدند و هر چه که گفتند بر آن عمل کردند اما متأسفانه شما فقط در آرزوهایی گرفتار هستید. ای مردم در این آرزوها گرفتار هستید. ای مردم از این آرزوهای بیجا دست بر دارید، زیرا خداوند متعال هیچگاه هیچ بندهای را به محض آرزو نمودن نه دنیا داده است و نه آخرت[۱].
حضرت امام حسن بصری/ در پایان این سخنرانی فرمود (همچنان که در پایان همه مواعظ میفرمود: از نظر وعظ و نصیحت کمبودی نیست، اما دلها هم باید زنده باشند. کمالات ایشان در فصاحت و بلاغت، و در تبحر علمی و تأثیر سخن، محدود نبود، بلکه در زمان خویش در حقگویی، بیباکی، جرأت و شجاعت نیز ممتاز بودند. در دربار خلیفۀ وقت – یزید بن عبدالملک – از خلیفه پوست کنده انتقاد میکرد. روزی در حین درس، شخصی سؤال کرد، درمورد فتنههای این زمان (شورش یزید بن المهلب ابن الاشعث) نظر شما چیست؟ فرمودند: نه با این همکاری کنید نه با آن یک، مرد شامی پرسید و نه با امیر المؤمنین هم؟ ایشان به محض شنیدن خشمگین شده دست بلند کرده فرمودند: آری نه با امیر المؤمنین نه با امیر المؤمنین[۲].
شمشیر حجاج بن یوسف ثقفی و خونخواریش معروف است، اما زبان بصری/ در زمان وی نیز از اظهار حق بسته نشد و در مورد او نیز هیچ موقع بر خلاف عقیده خویش سخنی بر زبان نمیآورد (یعنی ستایش نمیکرد).
[۱]– قیام الیل ص ۱۲ تألیف محدث محمد بن نصر مروزی شاگرد امام احمد بن حنبل.
[۲]– طبقات ابن سعد ج ۷ ص ۱۱۸ و ۱۱۹٫