این مبحث مجالی گسترده را به خود اختصاص داده و بسیار در موردش سخن گفته شده و به سبب آن، از همان آغاز مورد اختلاف واقع شده؛ سپس در عصرهای بعدی کار بالا گرفته است. چه فراوانند متونی که نزد عدّهای از مردم به ثبوت رسیده، ولی در نزد دیگران ثابت نشده است. حال یا به این خاطر که در اصل بدان دست نیافتهاند، یا به طریقه و شیوهای به آن رسیدهاند که نزدشان حجت شمرده نمیشود؛ هر چند دیگران همان طریق را مورد اطمینان دانستهاند.
چه بسا راویانی که مورد نقد عدّهای قرار گرفته و دستهای دیگر آنان را مورد اعتماد دانستهاند، همچنین در مورد روایت حدیث از فرد (مجهول الحال یا مجهول العین)،[۱] یا کسی که شخصی مورد اطمینان از او روایت کرده، یا حدیث مرسل باشد،[۲] یا راوی بر خلاف روایتش عمل کند، یا راوی روایتش را فراموش کند، اختلافات زیادی دیده میشود. آیا همهی اینها مردود دانسته میشوند یا بعضیها رد میگردد، یا در صورت ثبوت نص نقل شده چیزی از آن مردود شمرده نمیشود؟
[۱]– راوی حدیثی نام و نشان مشخصی دارد و به آن نام و نشان هم ذکر شده است. اما از کسانی است که به ندرت حدیثی را روایت کرده است و فقط یک نفر حدیثی را از او روایت نموده است و محدثین برای معرفی کردن آنها کتابهای تحت عنوان (وحدان) تألیف کردهاند و این اشخاص را (مجهول العین) مینامند و اگر دو نفر یا بیشتر از آنها روایت کنند، اما در مورد موثوق بودن آنها سکوت کرده باشند، آنها را (مجهول الحال یا مستور) مینامند. کلید حدیث شناسی تألیف: ملا عبدالله احمدیان ص۶۲٫
[۲]– حدیثی است که در روایت آن صحابی حذف شده باشد و تابعی بگوید: قال النبی ص کذا. منبع پیشین ص ۵۵ و ۴۷٫