هرگاه آدمی نهایت سعی و تلاش خویش را جهت دستیابی به حق به کار ببرد، دیگر جای هیچ گونه سرزنشی بر او نیست، پیامبر ص میفرماید: «وقتی که حاکم و قاضی در قضاوت و حکم خود تلاش و کوشش نمایند و در این قضاوت به درستی و حق حکم کنند، دو ثواب و اجر دارند (یکی ثواب تلاش و زحمتی که کشیدهاند و دیگری ثواب تشخیص حق و حکم به آن) و اگر بعد از تلاش و زحمت به خطا و اشتباه حکم نمایند، تنها یک اجر دارند (که اجر تلاش و زحمت است)».[۱] در همین زمینه خداوند میفرماید:
﴿لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾ [البقره: ۲۸۶].
«خداوند به هیچ کس جز به اندازۀ توانائیش تکلیف نمیکند».
اسلام آئینی واقعی است و پیروانش را در فضایی از خیال پردازی و آرمان گرایی و اوهام رها نمیکند تا هر گونه بخواهند زندگی کنند. اگر توان و قدرت آدمی همین میزان است، خداوند نسبت به صداقت او در طلب حق، علم و آگاهی دارد، و هرگاه در کارهایش به حق حکم کند، دو پاداش به او تعلق میگیرد، پاداشی به خاطر تشخیص درستش و اجرای به خاطر تلاش شخص، مادام که قدرت و امکاناتش به همین اندازه باشد.
رفع این علّت امکان پذیر نیست، زیرا نمیتوان همۀ انسانها را از لحاظ عقلی همچون یک نسخۀ همانند در نظر گرفت، پس ناگزیر باید با این علت تقدیر شده، کنار آمده و با آن زیست و وجودش را انکار نکرد. این علّت به سرشت تکوین آدمی باز میگردد و اینکه بر او تکلیف شده که شرع را در حد توان خود دریافته و به تطبیق آن اقدام کرده باشد.
[۱]– لؤلؤ والمرجان، ج۲، ص۳۳۳، ترجمه ابو بکر حسن زاده.