همهی این موارد، قایلشدن به اصل سدّ ذرایع و قراردادنِ آن به عنوان یکی از ادلّهی احکام را ترجیح میدهد، زیرا اصلی است که قرآن و سنّت در مورد اعتبار آن گواهی میدهند، از جمله:
۱٫ خدای متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا وَقُولُواْ ٱنظُرۡنَا﴾ [البقره: ۱۰۴]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! (خطاب به پیامبر) مگویید: راعِنا (رعایتمان کن و ما را بپای! بلکه واژههای هممعنی دیگری را به کار ببرید) و بگویید: اُنظرنا (بر ما نظر انداز، در ما نگر، ما را در نظر داشته باش)».
خدای متعال در این آیه مؤمنانی را نهی کرده از این که بگویند: «راعنا»، با وجود آن که آنها از این قولِ خود قصد نیکی داشتند، تا منجر به مفسدهی شبیهشدن به یهودیان نگردد که از بیان این قول ناسزاگویی به رسول خدا ج را اراده میکردند.
۲٫ خوردنِ قطرهای از شراب هم حرام است تا منجر به جرعه جرعهخوردن مشروب و در نتیجه، بازکردنِ راه بر نوشیدنِ مادهی مستکننده و افتادن در محذور نگردد و به همین دلیل، در حدیث آمده است: «آنچه مقدار فراوان آن مستکننده باشد، نوشیدنِ مقدار اندک از آن نیز حرام است» و علّت این امر هم همان چیزی است که ذکر شد.
۳٫ خلوتکردنِ مرد با زن بیگانه حرام است تا منجر به محذور نشود.
۴٫ انجام عقدِ نکاح در زمان عده حرام است، گرچه آمیزش هم به زمان بعد از پایانیافتنِ عده عقب بیفتد و این، بدان خاطر است که منجر به مفسدهی آمیزش در زمان قبل از انقضای عده نشود.
۵٫ پیامبر ج از جمع بین سَلف و بیع نهی کرده است تا اقتران آن دو منجر به ربا نگردد.
۶٫ شارع، ولیِّ امر یا قاضی را از قبول هدیه از کسی که او عادت به هدیهدادن به آنان را ندارد، منع نکرده است تا هدیهدادن وی منجر به جانبداری ولی امر یا قاضی از باطل نشود.
۷٫ اگر کسی زن خود را به این قصد طلاق داد تا زن از دارایی وی ارث نبرد، به وی ارث داده میشود، تا طلاق منجر به محرومکردنِ زن از ارث نشود. این رأی جمهور فقهاست و اساسِ آن فتوایی است که برخی از مجتهدین صحابه دادهاند و رأیِ این افراد هم مبتنی بر اصل سدّ ذرایع است که نصوص قرآن و سنّت بر صحت آن گواهی دارند.
۸٫ کسی که مال گمشده را از روی زمین بلند میکند، گرچه امین است. اما رسول خدا ج به وی امر کرده که بر آن شاهد بگیرد، مبادا که بر اثر طمع آن را کتمان کند.
۹٫ شارع افراد را از انجام خواستگاری بر خواستگاریِ دیگران و سَوم بر سَوم دیگران و بیع بر بیع دیگران نهی کرده تا منجر به ایجاد دشمنی و کینهتوزی نگردد.
۱۰٫ شارع از احتکار نهی کرده و در مورد محتکر میگوید: «فقط افراد خطاکار احتکار انجام میدهند»، زیرا این کار مردم را در مورد مواد غذاییشان دچار تنگنا میکند.
۱۱٫ اگر کسی چیزی را به زکات دهد، شارع او را از خریدِ آن منع کرده است، حتی اگر هم آن چیز در بازار برای فروش عرضه شده باشد، مبادا این امر منجر به آن شود که آن زکات دهنده مال را با بهای ناچیز از شخص فقیر پس بگیرد.
۱۲٫ شارع طلبکار را از قبول هدیه از بدهکارِ خود منع کرده است، مگر این که آن را جزءِ دَینِ خود حساب کند.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …