مستی، وقتی مباح است که فرد از روی اضطرار یا به اکراه مواد مستکننده را مصرف کرده باشد و یا به خاطر عدم علم به مستکننده بودن چیزی، با مصرف آن مست شود و یا دارویی را مصرف کند و مست گردد و چیزهایی از این قبیل.
کسی که بدین شکل مست میشود، در حکم کسی است که در اغما قرار دارد. و در زمانِ مستی مکلّف به ادای چیزی از حق الله نیست و فقط بر وی لازم است که بعد از به هوش آمدن، آنها را قضا کند، اگر قضای آنها برای وی حرجی به دنبال نداشته باشد، یعنی زمانِ مستی طولانی نگردد، چنان که در حکم اغما نیز اشاره شد. همین طور عبارات وی صحیح نبوده، بر تصرفات قولیاش هیچ اثری مترتب نمیشود؛ اما در تصرفاتِ عملیِ وی، در آنچه که در حق الناسِ مالی باشد، آثار افعالِ او بر آن مترتب میگردد و در مورد ضمانت نفس یا مالی که تلف کرده است، مورد مؤاخذه قرار میگیرد، زیرا نفس و مال افراد محفوظ و مصون است و به خاطر هیچ عذری هدر نرفته، عصمت آنها ساقط نمیشود.
فرد مست به خاطر افعال و جرایم خود مؤاخذهی بدنی نمیشود، زیرا مجازات بدنی زمانی اِعمال میشود که فرد آن کارها را با داشتنِ عقل و تمییز انجام داده باشد و حال آن که فرد مست فاقد عقل و تمییز است.