مکروه آن است که ترکش اولی و بهتر از انجامدادن آن است،[۱] یا آنچه که شارع ترک آن را به صورت غیر حتمی و غیر الزامی از مکلّف طلب کرده است، مانند این که مثلاً صیغه در نفس خود دال بر کراهت باشد یا این که یکی از صیغههای نهی باشد و قرینهای آن را از معنای «تحریم» به معنای «کراهت» برده باشد. مورد اول، مانند این حدیث که میفرماید: «إِنَّ اللّهَ یَکْرَهُ لَکُمْ قِیلَ وَقَالَ، وَکَثْرَهَ السُّؤَالِ، وَإِضَاعَهَ الْمَالِ»، «خدای متعال بگو مگو و سؤالهای زیاد (در مواردی که نباید مطرح شود) و حیف و میل و ضایعکردن مال را برای شما مکروه میداند» و این حدیث که میفرماید: «أَبْغَضُ الْحَلَالِ إِلَى اللَّهِ الطَّلَاقُ»، «طلاق مبغوضترین حلال در نزد خدای متعال است». مورد دوم، مانند این آیه که میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَسَۡٔلُواْ عَنۡ أَشۡیَآءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُمۡ﴾ [المائده: ۱۰۱]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از مسایلی سؤال نکنید که اگر فاش و آشکار شوند، شما را ناراحت و بدحال کنند». قرینهای که آن را از معنای تحریم به معنای کراهت برده است، قسمت دوم خود آیه است که میفرماید: ﴿وَإِن تَسَۡٔلُواْ عَنۡهَا حِینَ یُنَزَّلُ ٱلۡقُرۡءَانُ تُبۡدَ لَکُمۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهَاۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٞ١٠١﴾ [المائده: ۱۰۱]، «و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار میشود، خداوند از آنها عفو کرده است، و خداوند آمرزندهی بردبار است».
حکم مکروه، این است که فاعل آن گناهکار نمیشود، اما مورد ملامت قرار میگیرد و تارک آن اگر آن را به خاطر خدا ترک کرده باشد، مورد مدح قرار گرفته، ثواب میبرد.
[۱]– المحلاوی، ص ۲۵۰٫