مندوب نامهای دیگری نیز دارد، چون: سنت، نافله، مستحب، تطوع، احسان و فضیلت که همهی این الفاظ دارای معنایی نزدیک به هم هستند و به معنای مندوب اشاره دارند، یعنی انجام آن راجح است بدون آن که الزامی در کار باشد[۱].
مندوب، نوع واحدی ندارد، بلکه به چندین مرتبه تقسیم میشود:
بالاترین آن، آن چیزی است که رسول خدا ج آن را همواره انجام دادهاند و جز در موارد نادری آن را ترک نکردهاند؛ مانند دو رکعت نماز مستحبی قبل از نماز صبح. این نوع از مستحبات، سنّت مؤکده نامیده میشوند و تارکِ آنها مورد ملامت قرار میگیرد، اما مجازات نمیشود. مثال دیگرِ آن، نکاح برای کسی است که در شرایط عادی است و توانایی ازدواجکردن دارد و نیز، از مثالهای آن، اذان است که یکی از شعایر اسلام است که مربوط به یک مصلحت دینی عمومی هستند و سهلانگاری در مورد آن جایز نیست و به همین دلیل، اگر اهل جایی بر ترک آن اتفاقنظر پیدا کردند، به انجام آن وادار میشوند.
بعد از این مرتبه، سنّت غیر مؤکد قرار دارد که اموری است که رسول خدا ج بر انجام آن مداومت نداشتهاند، مانند انجام چهار رکعت نماز قبل از نماز ظهر و مانند صدقهی تطوع برای کسی که بر انجام آن قادر است در آن وقت که آن کسی که به وی صدقه میشود، در حالت اضطرار و نیاز شدید قرار نداشته باشد.
مرتبهی سوم از مندوب، آن است که فضیلت و ادب و سنّت زواید نامیده میشود، مانند اقتدا به رسول خدا ج در امور عادی و روزمره که از رسول خدا ج به عنوان یک انسان سر میزد، مانند آداب غذا خوردن و نوشیدن و خوابیدن؛ اقتدا به رسول خدا ج در چنین مواردی مستحب است و بر تعلّق و دلبستگی مقتدی به ایشان دلالت دارد، اما تارک این امور مستحق سرزنش و عتاب نیست، زیرا جزء امور دینی نیستند و در جایگاه عبادات نمیباشند، بلکه در شمار عادات هستند.
[۱]– مندوب را به آن دلیل به این اسم نامیدهاند که شارع مکلّفان را به آن فرا خوانده است. دلیل نامگذاری آن به مستحب هم این است که شارع آن را دوست دارد. دلیل نامگذاری آن به نفل نیز این است که این امور ندبی، اموری مازاد بر فرایض هستند و موجب حصول ثواب اضافهای میشوند. دلیل نامگذاری آن به تطوع هم این است که فاعل آن به صورت تبرعی آن را انجام میدهد و دلیل نامگذاری آن به فضیلت نیز این است که انجام آن بهتر از ترکش است. رد المحتار، ابن عابدین ۱/ ۹۱ به بعد.