بنابراین، اعتبار واجب به دو دسته تقسیم میشود:
الف. واجب مطلق
آن چیزی است که شارع انجامش را طلب کرده است، بدون این که آن را به وقت معینی مقیّد ساخته باشد و بنابراین، مکلّف میتواند آن را در هر وقت که بخواهد انجام دهد و با این انجام، ذمّهی وی مبرا میشود و به خاطر تأخیر گناهکار نمیشود، لکن شایسته است که هرچه زودتر آن را ادا نماید، چون که زمان مرگ نامعلوم است و انسان نمیداند که چه زمانی مرگ گریبانگیر وی میشود. از این نوع واجب، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– قضای روزهی ماه رمضان برای کسی که بنابر عذری مشروع افطار کرده است که چنین شخصی هر وقت بخواهد میتواند روزهی خود را قضا نماید، بدون آن که این قضا مقیّد به سال مشخصی شود؛ و البته این مذهبِ بعضی از فقها از جمله حنفیان است برخلاف غیرِ آنان.
– کفارهی واجب بر کسی که سوگند خود را شکسته است که چنین کسی هم میتواند فوراً بعد از شکستهشدن سوگندش کفار بدهد و هم میتواند مدتی پس از آن کفاره بپردازد.
– کسی که توانایی انجام حج را دارد، بر وی واجب است که حج را انجام دهد، اما وجوب انجام آن فوری نیست، بلکه زماندار است و فرد میتواند در هر سالی از عمر خود که بخواهد، آن را انجام دهد.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …