یازده چیز نماز را باطل میکند:
۱- سخن گفتن عمد به گونهای که صلاحیت خطاب با آدمیان داشته باشد خواه این سخن عمد به مصلحت نماز تعلق داشته باشد، مانند اینکه بگوید: «بر پا نایست یا بنشین» و خواه در جهت مصالح نماز نباشد، چون در صحیحین و غیر آنها آمده است به روایت از زید بن ارقم که گفت: ما در نماز سخن میگفتیم و هرکس با دوستش حرف میزد تا این آیه نازل شد:
﴿وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِینَ ٢٣٨﴾ [البقره: ۲۳۸].
«(ساکت و آرام با خشوع و خضوع و حضور قلب) در پیشگاه خدا بایستید».
و به دنبال آن به ما دستور داده شد که سکوت کنیم و از سخن گفتن در نماز نهی شدیم.
(و در صحیحین و غیرآنها از ابن مسعود روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت):
«إِنَّ فِی الصَّلاهِ لَشُغْلاً».
«نماز خواندن خود مانع سخن گفتن است، یعنی کاری است که با سخن گفتن سازگار نیست باید دل به نماز مشغول باشد»..
و پیامبر صلی الله علیه وسلم به معاویه بن حکم سلمی که در نماز جواب عطسه کسی را داده بود گفت:
«إِنَّ هذِهِ الصَّلاه لا یَصلُحُ فیها شَیْئٌ مِنْ کَلامِ الناّسِ إِنَّما هِیَ التَّسْبِیحُ وَالتَّکْبِیرُ وَقَراءَهُ القُرْآنِ» (أخرجه مسلم).
«به راستی در این نماز هیچ چیز از سخنان مردم، شایسته گفتن نیست بیگمان نماز عبارت است از تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن».
اگر کسی از روی فراموشی و نسیان یا به علت تازه مسلمان بودن و عدم علم به حکم نماز و حرام بودن سخن گفتن، در آن سخن گفت یا بدون قصد و اراده سخنی از وی سر زد یا خنده بر وی غلبه کرد، نمازش در همه این احوال باطل نمیشود چون مرتکب تقصیر نشده است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است:
«رُفِعَ عَن أُمَّتی اَلخطَأُ وَالنِّسْیانُ وَما استُکرِهُوا عَلَیْهِ» (رواه الطبرانی فی الکبیر).
«قلم تکلیف از امت من در حال خطا و فراموشی و چیزی که بر آن مجبور شوند و اختیاری نداشته باشند برداشته شده است».
و به علت حدیث معاویه بن الحکم که از روی ناآگاهی و عدم علم به حکم نماز سخن گفت، و پیامبر صلی الله علیه وسلم که ناظر حال او بود دستور نداد که نمازش را اعاده کند. اگر سرفه و عطسه بر کسی غلبه کند و فشار بیاورد، نمازش باطل نمیشود هرچند در این دو حال حرفی نیز بر زبانش جاری گردد، چون در آن تقصیری ندارد. در گلو صاف کردن و تنحنح کردن نیز معذور است، چون اگر چنان نکند نمیتواند یک رکن قولی نماز را که خواندن فاتحه و تحیات وتشهد است انجام دهد پس گلو صاف کردن اشکالی ندارد. اما گلو صاف کردن برای اینکه قادر به جهر خواندن باشد معذور نیست چون جهر خواندن سنت است نه فرض، دیگر سنتهای نماز هم حکم جهر را دارند پس برای قرائت سوره بعد از فاتحه و قنوت تکبیرات انتقال تنحنح و گلو صاف کردن جایز نیست، چون آنها ضرورت ندارند برای نماز به خلاف تحیات و قرائت فاتحه.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …