بدان آنچه که از باطن موجود زنده بیرون آید و از آن جدا شود دو نوع است: اول چیزی که معده آن را به تحلیل نبرده و تغییر نداده است، مانند آب دهن و عرق و امثال آنها که حکم آن از نظر پاکی و ناپاکی حکم حیوانی را دارد که از آن جدا شده است، پس اگر حیوان خود پاک باشد آن چیز پاک است و اگر حیوان ناپاک باشد آن چیز ناپاک است.
دوم چیزی که معده آن را به تحلیل برده و تغییر داده است، مانند ادرار و مدفوع و خون و قی. اینها همه وقتی از حیوانی جدا شوند که حلال گوشت نیست به اجماع همه علما نجس و ناپاکند، و از حیوانات حلال گوشت نیز به قیاس بر آنها نجس و ناپاکند، چون اینها تغییر کرده و به تحلیل رفته و مورد نفرت طبعند. و برای نجاست و ناپاکی ادرار به حدیث اعرابی استدلال شده است که در مسجد النبی ادرار کرد و پیامبر صلی الله علیه وسلم دستور داد سطلی آب بر آن بریزند.
و همچنین بر حدیث مربوط به دو قبر که پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار آنها گذشت و گفت: هر دو در عذاب هستند.
«وَأَمّا أَحَدُهُما فَکانَ لا یَستَبرِئُ مِنْ بَولِهِ» (رواه مسلم)
«و اما یکی از آنها خود را از ادرار پاک نمیکرد».
و اما این که در روایت آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم دستور داد به کسی که ادرار شتران را بنوشد این برای مداوا بود، و مداوا به نجس و ناپاک جایز است وقتی که چیزی پاک جای آن را نگیرد.
و اما این که پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است:
«لَم یَجعَلِ اللهُ شِفاءَ أُمَّتِی فِیما حَرُمَ عَلَیها».
«خداوند شفای امت مرا در چیزی قرار نداده است که بر وی حرام باشد».
گویند: تنها به شراب ارتباط دارد. و در روایتی آمده است که (آن خود درد است نه درمان». و اما دلیل نجاست مدفوع علاوه بر اجماع، سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم است که گفت:
«إِنَّما تَغْسِلُ ثَوْبَکَ مِنَ البَوْلِ وَالغائِطِ وَالمَذِی وَالقَیئِ».
«بیگمان تو باید جامهات را وقتی که با ادرار و مدفوع و مذی (ودی) و قی آلوده شد بشویی». (احمد و دارقطنی و بزار آن را روایت کردهاند). که این بر ناپاکی مذی و قی نیز دلالت میکند. مذی آبی است سفید و رقیق و لزج که به وقت مراودههای عاشقانه و نظر و نگاه کردن بیرون آید بدون شهوت، و اما دلیل نجاست و ناپاکی مدفوع حیوان آنست که چون برای استنجاء پیامبر صلی الله علیه وسلمدو سنگ و یک تکه مدفوع خشک حیوان آوردند، مدفوع خشک حیوان را دور انداخت و گفت: ناپاک است. و اما دلیل نجاست و ناپاکی «ودی» سخن عایشه ک است که گفت:
«وَأَمَّا الوَدِیُّ فَأِنَّهُ یَکُوْنُ بَعْدَ البَوْلِ فَیَغْسِلُ ذَکَرَهُ وَأُنثَیَیهِ وَیَتَوضَّأُ وَلا یَغْتَسِلُ». (رواه ابن المنذر).
«و اما ودی که بعد از ادرار کردن میآید شخص باید آلت و خایه هایش را بشوید و وضو بگیرد و لازم نیست که غسل کند».
ودی آب سفید تیره و غلیظی است که بعد از ادرار یا حمل چیزی سنگین از آلت بیرون آید.
و اما دلیل ناپاکی خون، سخن خدا صلی الله علیه وسلماست که میگوید:
﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَهُ وَٱلدَّمُ﴾ [المائده: ۳].
«گوشت مردار و خون بر شما حرام شده است».
و چون پیامبر صلی الله علیه وسلمخطاب به زنی گفت: «خونت را بشوی و نمازت را بگذار».
و در پاکی یا ناپاکی منی اختلاف است. برخی به ناپاکی آن رای داده و گفتهاند: کلمه غسل در روایت آمده است:
«کانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلمیَغسِلُ المنِیَّ ثُمَّ یَخرُجُ إِلَی الصَّلاهِ فِی ذلِکَ الثَّوبِ».
«پیامبر صلی الله علیه وسلم منی را میشست سپس با همان لباس برای نماز بیرون میرفت». و مذهب امام شافعی و اصحاب حدیث و گروهی فراوان از جمله: علی و سعد بن أبی وقاص و ابن عمر و عایشه بر آنست که آب منی پاک است، (و این صحیحترین دو روایت از احمد نیز میباشد که ابوداود بدان قائل است). و به سخن عایشه ک استدلال کردهاند:
«لَقَدْ رَأَیْتُنِى أَفْرُکُهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلمفَرْکًا فَیُصَلِّى فِیهِ».
«من خود لباس و جامه پیامبر صلی الله علیه وسلمرا دیده ام که منی خشک شده بر آن بوده آن را با دست حک کرده و از بین برده ام بدون این که آن را بشویم و پیامبر صلی الله علیه وسلمدر آن نماز میخواند».
و در روایت دیگر آمده است که:
«کانَتْ تَحُکَّ المنِیَّ مِنْ ثَوْبِ رَسُول اللهِ صلی الله علیه وسلم ثُمَّ یُصَلِّی فِیهِ». (متفق علیه).
«منی خشک شده بر جامه پیامبر صلی الله علیه وسلم را میکند، و ایشان در همان لباس نماز میخواند».
این روایت متفق علیه اصحاب صحاح است. اگر منی نجس و ناپاک بود پاک کردن آن با دست کفایت نمیکرد. پس روایتی که در آن غسل جامه از منی آمده است بر مندوب و مستحب بودن و اختیار نظافت حمل میشود، آن وقت بین دلایل تعارضی پیش نمیآید. و بین منی مرد و زن فرقی نیست. و اما منی غیر آدمی تابع حیوان است که اگر حیوان ناپاک باشد منی آن هم ناپاک است واگر حیوان پاک باشد منی آن هم پاک است.