به وجود آمدن کلام در اصول دین و نشأت گرفتن فرقه­ ها (۱)

با هم در مورد عصر رسول الله و صحابه صحبت کردیم و گفتیم که با نص صریح آیه­ی قرآن، دایره­ی دین کامل گشت و اصحاب فهم و درایت عمیقی نسبت به عقیده­ی اسلامی و اصول آن داشتند. فهم و تطبیق آن در قلوب آنان درست مانند قلب یک شخص بود. و همگی فهم یکسانی داشتند. در پرده­ی ظهور حوادث و پس از گذشت چند سال از دوران صحابه، فرقه­ها و مذاهب کلامی ظهور کردند، هریک از آنها عقاید و افکاری به وجود آوردند که هیچ­یک از اصحاب رسول الله به آن قایل نبودند. و بر افکار و نظرات خود اعتماد کردند حتی که مقصود دلایل شرعی را همین افکار و آرای خود قرار می­دادند به همین سبب اهل بدعت، به اهل هوی و هوس مشهورند زیرا از هوی و هوس پیروی می­کنند.[۱]

امام شاطبی آنها را اهل تحسین و تقبیح و کسانی که به فلاسفه و … مایل بودند بودند، توصیف نمود و به این افراد عده­ای ملحق می­شوند که از پادشاهان می­ترسیدند و در این صدد بودند که مال و یا مقامی از آنها به ایشان برسد (پس ناچار با هوی و هوس به مردم متمایل شده و آنگونه که می­خواستند، نصوص را برای مردم تاویل و تفسیر می­کردند.[۲]

یکی دیگر از دلایل به وجود آمدن بدعت­ها، جهل به لغت عرب بود و اهل بدعت مانند متکلمان کتاب الله متعال را به­گونه­ای دیگر فهمیدند.[۳]

امام شاطبی به آثار و اخبار بسیاری استناد کرده و در کتاب خود «الاعتصام» از حذیفه از ابن وضاح روایت کرده که ابن وهب آورده می­گوید: «هیچ سالی نیست مگر اینکه سال­های پس از آن بدتر از آن است. من نمی­گویم سالی پر باران­تر از سال قبل و سالی سرسبزتر از سال قبل و امیری بهتر از امیر قبل است بلکه با فوت علما و برگزیدگان شما مردمی می­آیند که مسائل دینی را با رأی و نظرات خود قیاس می­کنند و اینگونه اسلام را نابود کرده و پرده­ای بر آن می­کشند.[۴]

سخن در باب مشیئت و خواست پروردگار در مبحث دوم این کتاب در باب آرا و نظرات فرقه­ها و مناقشه­ی آنها به تفصیل خواهد آمد. اما حال می­خواهیم در یک مجال و میدان تاریخی، ثابت کنیم که چگونه بدعت­ها به وجود آمد و سپس شعبه شعبه و گروه گروه شدند و به اشکال مختلف درآمدند به­گونه­ای که برخی از علمای ما ریشه این فرقه­ها را در چهار فرقه اصلی دانسته­اند و گفته­اند: «اصل و ریشه بدعت­ها چهار گروه­اند و هفتاد و دو فرقه از آنها منشعب و جدا شده­اند که عبارتند از: خوارج، روافض (یعنی شیعه)، قدریه و مرجئه.»

[۱] – شاطبی: الاعتصام ج ۲، ص ۱۰۲- تحقیق رشید رضا- دارالتحریر سال ۱۹۷۰ م

[۲] – همان، ص ۱۰۳

[۳] – همان، ص ۱۰۲

[۴] – الاعتصام، ج ۱، ص ۵۳

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …