و در فرازی دیگر از خطبه هایش می آید:
(یا معشرالناس! انه قد تذلّت الجوزاء و ذکَتِ الشَّعری و ااقلعت السماء و ارتفع الوباء و قلَّ الندّی و طاب المَرعی و وضعت الحوامل و درجت السَّخائل و علی الراعی بحسنِ رعیته حُسُن النظر، فَحَیَّ لکم علی برکه الله إلی ریفکم، فنالوا من خیره و لینه و خرافِهِ و صیده، و أریعُوا خیلکم و أسمنوها وصونوها، و أکرموها، فانها جُنَّتکم من عدوکم، و بها مغناکم و انفالکم و ایتوصوا بِمن جاورتموه من القبط خیراً، و ایاکم والمشمومات والمعسولات، بانهن یُفسدن الدَّین و یُقصَّرنَ الهمم). «ای مردم! همانا جوزاء طنّازی و عشوه گری می کند و از خار زار بوی تند و معطر متصاعد می گردد و ابرها از باریدن فرو نشسته اند و (وبا) رخت بر بسته و شبنم اندک شده و چراگاه مطبوع و دلپذیر گشته و آبستنان زاییده اند و بره ها بالیده و بزرگ شده اند. و بر والی است که با رعیت نیک انجام، خوش رفتار نیکو سیرت باشد. از این رو در کنف برکات و احسانات خدایی به روستاهایتان بتشابید و از ثمرات و شیر بره ها و از صید و شکارهایش بهره جوئید. و اسبان را در پرورشگاه نگاه دارید و فربه سازید و از آنان نگهداری کنید و رفق و گرامی شان دارید چون آنان سپرهای شما در برابر دشمنانتان هستند و به مدد آن غنایم و ره آورد نبردهایتان، حاصل می گردد. و با همسایگان قبطی خود به نیکی و حسن همجواری بر آیید. و از مُشک و روایج تند و غذاهای آمیخته با عسل پرهیز بجویید زیرا که مایه ی نساء دین و سستی و دون همتی اند»
کسی که با دقت و امعان این خطابه را بخواند در ضمن این که رسایی، بیان روشن و ایجاز به کار رفته در آن و وضوح اهدافش را لمس و احساس می نماید، به اهتمام و دغدغه ی خاطر عمرو بن عاص (رض) بر رعیت و رهنمون ساختن و تشویق به فضایل و اهتمام وی بر دو ناحیه ی اجتماعی و اقتصادی شهروندان، وقوف و آگاهی کامل خواهد یافت. این صحابی به حق، دولتمردی به تمام معنای کلمه بود. فاکتورها و شاخصه های این دولتمرد که در خلال وا داشتن مردم به مأمورات و بازداشتن از منهیّات و احساس مسؤلیت در قبال توجیه و ارائه ی راهنمائیهای صحیح و راهگشا به مسلمانان که در دنیا و عقبای شان به کار می آید، کاملا هویداست.
یکی از نمونه خطابه های بلیغ و پر محتوای عمرو بن عاص (رض) در نبرد و در جنگ صفّین روی داد. معاویه بن ابوسفیان خواست در صفّین سخن براند. عمرو بن عاص (رض) به وی گفت: «بگذار من سخن بگویم. اگر خواسته ات را براورده ساختم، نیک کرده ام و اِلا پس از من سخن بگوی». معاویه (رض) به او اجازه داد. لذا عمرو طی کلماتی موجز اما پر معنا، به ایراد سخنرانی پرداخت: (قدَّموا المُستَلئهَ و أخَّروا الحسُّر کونوا مِقَصَّ الشَّارب أعیرونا أیدیکم ساعه قد بلغ الحقُّ مَفصِلَهُ، إنما هو ظالم، أو مظلوم)
«منتقد و سرزنش پذیر خود را جلو بفرستید و تأسف خوردگان را به کنار نهید . همچون قیچی سبیل باشید. مدتی دستهایتان را به عاریه دهید (دست فرو دارید) حق به مفصل خود رسیده (به فرجام و نتیجه ی خود نزدیک گردیده)، و با روشن گشتن حق، ستمکار یا ستمدیده نمودار می گردد».
تا کنون در موقعیتی نظیر این سخن با بیانی آشکار و روشن تر و عبارتی فصیح و استوارتر و کلامی موجزتر و استدلالی صحیح تر همانند این خطابه، که تمام عرصه و زمینه ها و جوانب یک رویداد را در ضمن کلماتی قابل شمارش، در بر گرفته باشد، نیافته ام.
مقاله پیشنهادی
فضیلت مهاجران و انصار
الله متعال میفرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …