صفات مکّه و کعبه در کتاب مقدّس
در کتاب مقدّس، ویژگیهای فراوانی برای مکّه و کعبه بیان شده است؛ از جمله:
- اورشلیم جدید و اورشلیم دوران مسیح و نجاتیافته و موعود؛
- صحرا یا کوههای فاران که اسماعیل و مادرشإ در آنجا زندگی کردند و الله تعالی برایشان چشمۀ آبی را به وجود آورد؛
- شهری که ابراهیم با شوق و اشتیاق به آن مینگریست؛
- ساکنانش بنوقیدار؛ از نسل سیّدنا اسماعیل هستند؛
- شهر امانتدار صادق و رئیس خلایق؛
- مجسّمه [بتی] در آن نیست؛
- مجسّمۀ سلیمان با آن همه بزرگی، در برابر خانۀ جدید، هیچ است؛
- خانۀ جدید به شکل مکعب [و چهار گوش] است؛
- در آنجا، سنگی شریف وجود دارد؛
- همچون عروس، با تاج و زیورآلات آراسته میگردد؛
- هیچ کس نمیتواند به آن ضرری برساند و ترس نزدیک به آن نمیشود؛
- در کنار کعبه، آب حیات [زمزم] به صورت مجّانی جریان دارد و مایۀ شفاست؛
- درهایش شبانهروز باز است و هرگز بسته نمیشود؛
- هر سواره [و جنبندهای] در آنجا به زانو و سجده میافتد؛
- در آنجا راهی به نام راه مقدّس وجود دارد که فرد نجس از آن عبور نمیکند؛
- شیء نجس واردش نمیشود؛
- فرزندانش بیشتر از فرزندان قدس هستند؛
- گنجایش ساکنان و داعیانش را ندارد [افراد زیادی در این مکان ساکن میشوند]؛
- فرشتگان در روبرویش سجده نموده و گرد و غبارش را پاک میکنند؛
- کوهها و تپّهها از بین میروند، امّا احسان و نعمت الهی از آنجا برداشته نمیشود؛
- ثروت دریا و امّتها به این مکان میرود؛
- مردم از راههای دور آمده و در آنجا جمع میشوند؛
- این سرزمین گنجایش شتر و گوسفندانی که از غرب و شرق -سبأ، مدین، فاران و قیدار- میآید را ندارد و مردان مأرب خادمانش هستند؛
- کوهی مبارک [عرفات] دارد که مردم به سویش میروند تا الله متعال را در آنجا عبادت کنند؛
- تمامی مردم در کنار آن خانه، از لحاظ آزادی و برای تقرّب به الله متعال با یکدیگر یکسانند؛
- نام الله بر پیشانی اهلش نوشته شده است -علامت آنان بر اثر سجده، در چهرههایشان مشخّص است-؛
- مردم در اطراف خانه، از ادرار و مدفوعکردن منع شدهاند؛
- سر مرد در آنجا لخت است و زن سرش را میپوشد و مردان محلّ بستن ازار [شکم] تا دو ران خویش را میپوشند و موهای سرشان را کوتاه میکنند [احرام و بیرونشدن از احرام].
برخی از ویژگیهای مکّه که مفسّرانِ تورات را دربارۀ این شهر حیرتزده کرده است، بیان گردید، زیرا آنان نمیخواهند حقیقت را بپذیرند. این ویژگیها همچون خورشید روشن است، امّا مفسّران تورات آنها را نادیده میگیرند و به تفسیرهای متناقضی روی میآورند؛ گاهی اوقات، گمان میکنند که این صفات دربارۀ شهری آسمانی بیان شده و در برخی موارد، ادّعا دارند که مراد از آن، اورشلیم خیالی بوده و گاهی اوقات، گمان میکنند که اورشلیم کامل مسیحیّت در دورۀ طلایی آنان خواهد بود.
این افراد نمیدانند که با آوردن توضیحات مذکور، علیه خودشان گواهی دادهاند که أورشلیم، آن قدس معروف نیست و ساکنانش بنیاسرائیل نیستند.
این گونه صبح برای فرد بینا روشن گشت و سپاس معبودی که حقیقت را آشکار ساخت.
هر کس از روشنفکران غربی که در این باره تردید نماید، باید به پخش زندۀ نماز تراویح و مراسم حج از طریق ماهواره بنگرد و ویژگیهایی که خوانده را با آنچه میبیند، مقایسه کند تا بداند که چرا الله متعال دانشمندان ملّتش را مورد خطاب قرار داده و میفرماید:
﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لِمَ تَلۡبِسُونَ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَکۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾ [آلعمران: ۷۱]
«ای اهل کتاب! چرا حق را به باطل میآمیزید و حق را کتمان میکنید درحالی که خودتان میدانید؟!»
و نیز سخن مسیح را به یاد آورد که به زنی سامری وقتی پرسید کدامیک از دو قبلۀ بنیاسرائیل بهتر است، گفت: «ای زن! بدان زمانی خواهد آمد که پروردگار نه در این کوه سامره و نه در اورشلیم، بلکه در جایی دیگر پرستش خواهد شد.» [۱]
بر این اساس، امانتداری علمی و آزادی تحقیق باعث میشود که انسان عاقل دوباره به تمامی بشارتها و اخبار دقّت نماید و به همۀ تفسیرها شک کند و در این حالت، به آسانی، قبلۀ امّت مختار و وعدهدادهشده به نصرت الهی را خواهد شناخت. ما مسلمانان امیدواریم که این قوم راهحلهای موجود را برای حلّ رموز و اسرار بشارتها و اخبار به کار گیرند تا الله متعال هرکس را که بخواهد، هدایت گرداند.[۲]
در گفتار بعدی، برخی از بشارتهایی که مطالب قبلی را تأکید و تأیید مینماید، بیان میگردد.
[۱]– یوحنّا ۴: ۲۱٫
[۲]– نک: یوم الغضب؛ قراءه تفسیریّه لنبوآت التّوراه عن نهایه دوله إسرائیل، سفر الحوالی، صص ۵۱- ۵۴؛ نمونههای موجود در مبحث پیشین و نیز در گفتار پیش رو را بررسی کن.