اهداف خبر از امور غیبی گذشته
با بررسی قصّههای قرآنی و اخبار امّتهای پیشین، در مییابیم که هدف اصلی این نوع از اخبار غیب، اثبات صداقت پیامبر صلی الله علیه وسلم است. در بسیاری مواضع، قرآن کریم با اشاره به مطابقت آنچه بیان نموده با آنچه در کتابهای پیشین آمده، موضوع مذکور را اثبات مینماید، چنانکه در آیۀ زیر میخوانیم:
﴿وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾ [یونس: ۳۷]
«و چنان نیست که این قرآن از جانب غیر الله متعال [و] به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق [کنندۀ] آنچه پیش از آن است، بوده و توضیحى از آن کتاب است که تردیدى در آن نیست [و] از پروردگار جهانیان است.»
خبر از امور غیبی گذشته، اهدافی فرعی نیز دارد؛ مانند:
اطمیناندادن به ایشان که یقین کنند روش پیامبران و رسولان پیشین را در پیش گرفتهاند و بدانند که سرزنش و دشمنی و سرکشی مشرکان، یکی از قوانین الهی در تمامی اقوام و ملّتهاست، چنانکه الله أ میفرماید:
﴿وَکُلّٗا نَّقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَکَۚ وَجَآءَکَ فِی هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَهٞ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ﴾ [هود: ۱۲۰]
«و ما هریک از اخبار پیامبران را بر تو بازگو کردیم تا بوسیلۀ آن، دلت را استوار گردانیم. و در این [قرآن] برای تو حقیقت، و برای مؤمنان موعظه و تذکّری آمده است.»
بوسیلۀ درس و پندهایی که در قصّههای پیشینیان مطرح میشود؛ همچون اخلاص و توکّل در قصّۀ ابراهیم، نیکی و وفاداری و اطاعت در قصّۀ اسماعیل و صبر و تحمّل در ماجرای ایّوب.
ت- توسعه و رشد احساسات شریف و باارزش
چنانکه الله تعالی در قصّۀ یوسف میفرماید:
﴿لَقَدۡ کَانَ فِی قَصَصِهِمۡ عِبۡرَهٞ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ مَا کَانَ حَدِیثٗا یُفۡتَرَىٰ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَهٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ﴾ [یوسف: ۱۱۱]
«یقیناً در داستانهایشان عبرتی برای خردمندان است. این [قرآن] سخنی نبود که [به دروغ] بافته شود، بلکه تصدیقکنندۀ کتابهایی است که پیش از آن بوده و بیانکننده [و شرح] هرچیز و هدایت و رحمت برای گروهی است که ایمان میآورند.»
و نیز میفرماید:
﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَرۡیَهِۢ بَطِرَتۡ مَعِیشَتَهَاۖ فَتِلۡکَ مَسَٰکِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡکَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِیلٗاۖ وَکُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِینَ﴾ [القصص: ۵۸]
«و چه بسیار قریهها [و آبادیها] یی را که بر اثر فزونی نعمت، مست و مغرور شده بودند، هلاک کردیم! پس این خانههای [ویران شدۀ] آنان است، که بعد از این افراد فقط [افراد] اندکی در آنها سکونت کردند و ما وارثشان بودیم.»
ث- آشکارساختن نوعی از اعجاز بیانی قرآن کریم
گاهی اوقات، یک قصّه چندین بار تکرار میگردد و در هر مرتبه، مسائل و امور جدیدی احساس میشود و اصل ماجرا حفظ گشته بدون اینکه تناقضی در وقایع و اتّفاقاتش روی داده باشد و این مطالب با اسلوبی اعجازآور که در توان بشر نیست، بیان میگردد.[۱]
[۱]– نک: مباحث فی إعجاز القرآن، صص ۲۳۸- ۲۳۹؛ الرّسل والرّسالات، صص ۱۷۴- ۱۷۸٫