گواهی فیسلوف مشهور انگلیسی «توماس کارلایل» درباره پیامبر (۲)

گواهی فیسلوف مشهور انگلیسی «توماس کارلایل» درباره پیامبر (۲)

این مطلب را فراموش نکنیم که محمّد صلی الله علیه وسلم هرگز در پیش استادی تعلیم نگرفت و در آن دوران، صنعت خط در سرزمین قوم عرب، کار نو و تازه‌ای به شمار می‌رفت -و سوگند به الله که امّی‌بودن عرب عجیب است- و محمّد از نور هیچ انسان دیگری بهره نبرد و از سرچشمه‌های افراد دیگر ننوشید، بلکه همچون تمامی پیامبران و بزرگان دیگر بود؛ همان کسانی که الله ـ آنان را در تاریکی‌های زمانه، با چراغ‌های هدایت راهنمایی کرده است.

ما محمّد صلی الله علیه وسلم را در طول زندگی‌اش، دارای اصل و خاستگاهی ثابت، با عزمی صادق و دوراندیش، بزرگوار و نیکوکار، مهربان، پاک، فاضل، آزاد، جوانمرد، کاملاً جدّی و مخلص می‌بینیم و با وجود این، بسیار نرمخو، خوش‌برخورد، خوشرو، خوش‌صحبت، همدم و بسا اوقات شوخ و بذله‌گو بود و به طور کل، چهرۀ ایشان دارای تبسّمی منوّر و برخاسته از دلی صادق داشت، زیرا تبسّم برخی از مردم همچون رفتار و گفتارشان، دروغین است.»

وی در ادامه چنین می‌آورد: «محمّد صلی الله علیه وسلم عادل، دارای نیّتی صادقانه، باهوش، دلیر، زیرک و تیزیاب، گویی که در میان دو پهلویش، چراغ‌های هر شبِ تاریکی وجود داشت، خیلی نورانی و از لحاظ فطری، مردی بسیار بزرگ بود و در هیچ مدرسه‌ای علم نیاموخته و هیچ معلّمی ایشان را آموزش نداده و بلکه بی‌نیاز از مدرسه و آموزگار بود.»

مسیحیان متعصّب و ملحد ادّعا می‌کنند که تنها هدف محمّد صلی الله علیه وسلم، شهرت و دستیابی به جاه و مقام بود.

هرگز چنین نیست، سوگند به الله که در دل این فرزند بیابان و صحرا و دوراندیش و بزرگ‌نفس و سرشار از رحمت و خیر و حکمت و هوشیار، افکاری غیر از طمع به دنیا و اهدافی غیر از درخواست جاه و مقام بود. و چرا این‌گونه نباشد درحالی که محمّد صلی الله علیه وسلم شخصیّتی استوار و بزرگ و مردی از مخلصان و افراد کوشا بود و به همین سبب، الله ـ ایشان را برگزید و قدرت داد. در شرایطی که دیگران به دنبال القاب و صفات دروغین و پست و مقام‌های باطل هستند، محمّد صلی الله علیه وسلم را می‌بینی که از دروغ و امور باطل و بیهوده به شدّت دوری می‌نماید.

پیامبر اسلام ج از لحاظ داشتن نفسی بزرگ و آگاهی به حقایق امور و موجودات، منحصر به فرد بود و بدون تردید اسرار هستی با تمامی اتّفاقات و مظاهرش در جلوی چشمان محمّد ج آشکار می‌گشت و هیچ باطلی نبود که مانع این کار شود. چنین اخلاصی قطعاً برخوردار از معنویّتی الهی و مقدّس است. زمانی که این مرد سخن می‌گفت، تمامی گوش‌ها برخلاف میل، به سخنانش گوش می‌دادند و تمامی دل‌ها بسیار متوجّه بودند و هر سخنی غیر از سخن محمّدصلی الله علیه وسلم بیهوده و بی‌فایده قلمداد می‌شد و از هر کلام دیگری دوری می‌گشت.»

تا اینکه می‌گوید: «بر این اساس، باور و ادّعای ستمگران و مستبدّان که می‌گویند محمّد ج دروغگو بود را به شدّت رد می‌کنیم و موافقت با آنان را ننگ و عار و دشنام و کاری پوچ و بیهوده می‌دانیم و باید که از آن دوری کنیم.»

همچنین می‌گوید: «دینی که قوم عرب بت‌پرست به آن ایمان آورده و با دل‌های مشتاق خویش آن را نگه داشتند، قطعاً شایسته است که حقیقت باشد و تصدیق شود.

قوانینی که این دین آورده است، قواعد منحصر به فرد و بی‌نظیری به شمار می‌رود که انسان می‌تواند به آن‎ها ایمان آورد.

این مورد روح تمامی ادیان است؛ روحی که صورت‌های مختلف و متعدّدی به خود می‌گیرد، امّا در حقیقت، یک چیز است.

با پیروی از این قوانین، انسان پیشوایی بزرگ و عامل به قوانین آفریدگار و تابع آن‎ها و نه فردی ستیزه‌جو و بیهوده‌کار که علیه این قوانین مخالفت و مقاومت نماید، می‌گردد.

بدون تردید دین اسلام علیه آیین‌های دروغین و مذاهب باطل به پا خواست و آن‎ها را نابود کرد و مستحقّ این کار بود، زیرا اسلام دینی حقیقی و واقعی است و به محض ظهورش، تمامی بت‌پرستی‌های عرب و جرّ و بحث‌های مسیحیان و هرآنچه ناحق بود؛ همچون هیزم سوخته‌ای، محو و نابود گشت.»

وی در ادامه چنین می‌آورد: «آیا این درغگویان نادان گمان می‌کنند که محمّد صلی الله علیه وسلم شعبده‌باز و حیله‌گر بود؟!

نه هرگز، هرگز، هرگز آن دلِ گرم و فروزان که مانند تنوری شعله‌ور و سوزان بود، حیله‌گر و شعبده‌باز نبوده و بلکه زندگی از دیدگاه محمّد صلی الله علیه وسلم واقعی و این هستی، حقیقتی بزرگ و جذّاب و زیبا به شمار می‌رفت.»

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …