برخی از شیوههای سلف برای حفاظت حدیث نبوی، از این قرار است:
- پایبندی به بیان سندها و نامبردن از راویان: این یکی از ویژگیهای امّت اسلام و راه شناخت منبع حدیث و جایگاه رجال آن است که با پذیرش یا ردّ آن، حکم صادر میشود. عبدالله بن مبارک w میگوید: «اسناد بخشی از دین است و اگر اسناد نمیبود، هر کس آنچه میخواست را بر زبان میآورد».[۱]
در نتیجۀ این کار، افراد بسیاری از جعل حدیث دست کشیدند، چون میترسیدند دروغشان آشکار شود و ارزش و احترامشان در نزد افرادی که آنان را بزرگ میپنداشتند، از بین برود.
- تحقیق دربارۀ احوال راویان و جایگاه و شایستگی آنان در حوزۀ نقل حدیث: هدف محدّثان از این کار، خیرخواهی برای امّت اسلام بوده، چون راویان به نقل بخش مهمّی از دین پرداختهاند و این نوع بررسی و تحقیق، غیبت به شمار نمیرود، زیرا به صلاح عموم مسلمانان است.
- پایداری در فراگیری و نقل احادیث: هر یک از آنان پس از یادگیری و یقین کامل به صحت آن، اقدام به بیان حدیث مینمود و تنها به افرادی که شایستۀ شنیدن روایات بودند، حدیث میگفتند و از بیان آن به افراد نادان و هواپرست سر باز میزدند.
در نتیجۀ این تلاشها و امثال آن، حدیث نبوی را جدا و روشن ساختند، روایات جعلی و دروغ را از دایرۀ حدیث خارج نمودند، دورغپردازان را شناختند و احوال و عیوبشان را بیان و آشکار کردند، به گونهای که این افراد [خائن] خودشان را از دید این دانشمندان بزرگ، پنهان میکردند. سفیان ثوری wمیگوید: «الله تعالی هیچ یک از حدیثسازان دروغین را پنهان و ناشناخته باقی نگذاشت».
به ابن مبارک wگفته شد: این احادیث جعلی است؟ او پاسخ داد: دانشمندان بزرگی برای [شناخت و روشنساختن صحت و یا عدم صحت] این احادیث وجود دارند؛ ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ﴾ [الحجر: ۹]؛ «همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم».
سخاوی در «فتح المغیث» و دیگران، عبارات فوق را نقل کردهاند.[۲]
[۱]– مسلم این سخن را در مقدّمۀ صحیح خود، ج ۱، ص ۸۷ آورده است.
[۲]– نک: فتح المغیث، ج ۱، ص ۳۰؛ أخبار الآحاد فی الحدیث النّبوی، صص ۲۲- ۲۴٫