«کتب غیر معتبر درمذهب احناف»
علماء و فقهای احناف، برای کتب غیرِمعتبر فتوا، اوصاف و فاکتورهایی را وضع نمودهاند (تا به ذریعهی آن، بتوانند اینگونه کتابها را بازشناسند)
این اوصاف و فاکتورها را میتوان در چند چیز – که در ذیل بدانها اشاره میگردد – خلاصه کرد:[۱]
- «الکتب شدیده الاختصار» (کتابهای بسیار مختصر): از جمله این کتابها، میتوان به این چند کتاب اشاره نمود: «النهر الفائق» شرح کنز الدقائق، اثر: عمر بن ابراهیم بن نجیم حنفی (متوفی ۱۰۰۵ه . ق)
«الدر المختار شرح تنویر الابصار»، اثر: محمد بن علی حصکفی، علاءالدین (متوفی ۱۰۸۸ ه . ق)؛ و «الرمز الحقائق»، اثر: علامه عینی (متوفی ۸۵ ه . ق).
ابن عابدین میگوید: «… مناسب است که کتاب «الاشباه و النظائر» را نیز به این مجموعه (کتب غیرمعتبر فتوا) بیفزائیم، چراکه در آن، تعابیری بسیار موجز و مختصر(و البته مُخّل) به کاربرده شده که معنا و مفهومش، جز با اطلاع حاصل نمودن از مأخذ و منبع، و مطالعهی حواشی و شروحات آن، درک و فهم نخواهد شد.
و شخص مفتی نیز اگر میخواهد، خویشتن را از افتادن در معرکهی خطا و اشتباه در صادر نمودن حکم، حفظ و حراست نماید، بر وی لازم و ضروری است تا به حواشی (و شروحات آن) مراجعه نماید.
و یادآوری این نکته نیز لازم است که نویسندگان این گونه کتابها، از زمرهی فقهای بزرگواری هستند که همهی علماء و صاحبنظران اسلامی، به علم و دانش و حکمت و فرزانگی ومنزلت و فضیلت آنها گواهی میدهند، و اینکه کتابهای آنها مورد اعتماد فقهاء، در فتوا قرار نگرفته است، به جهت عیب و نقص در نویسندگان و تألیفات آنها نمیباشد، بلکه تنها عیب این کتابها (در عدم اعتماد به آنها در فتوا) شدت اختصار، ترس از عدم فهمِ مقصود عبارات، و افتادن خواننده در خطا و اشتباه به جهت ایجاز و اختصار بیش از حد آنها، میباشد. (پس عیبی در خود نویسندگان و تألیفات آنها نیست، بلکه عیب و نقص آنها، فقط ایجاز بیش از حد و مُخّل فهمِ مقصود و مراد است و بر شخص مفتی لازم است که با خواندن حواشی و شروحات این گونه کتابها، به فتوا و صادر نمودن حکم بپردازد.)
[۱]– ر.ک. مصادر الفقه الحنفی، اثر دکتر حامد ص۹۲-۹۶