یک لیوان شیر از رزقش باقی مانده بود

روزی شخصی به داخل چاهی سقوط کرد، صدای فریاد و آه ناله اش به آسمان رفت و طلب کمک میکرد، مردم صدایش را شنیدند و به یاری او شتافتند، اورا با مشقت فراوان از چاه بیرون کشیدند…

یکی از حاضرین برای او لیوانی شیر آورد تا گلویی تازه کند، بعد از بدست آوردن هوشیاری از او کیفیت سقوطش در چاه را پرسیدند

مرد شروع کرد به توضیح دادن و توصیف افتادنش در چاه و همچنان که داشت در لبه چاه برای حاضرین توضیح میداد به ناگاه دوباره داخل چاه افتاد و مُرد.

شیخ مغامسی در توصیف این لحظه از داستان فرمود:
این مرد یک لیوان شیر از رزقش باقی مانده بود و چون آن یک لیوان را نوشید و روزیش از این دنیا به پایان رسید در همان مکان در چاه افتاد و جان داد پس ای مسلمانان از رزق و روزی تان نترسید و بدانید که به هر سببی باشد رازق شما الله است و هیچ نفسی طعم مرگ را نخواهید چشید مگر انکه رزق و روزیش را بطور کامل دریافت کند

چه زیبا فرمود امام حسن بصری رحمه الله:
از زمانی که فهمیدم رزقی که الله متعال برای من در نظر گرفته است، به کسی غیر من داده نمی شود، قلبم به آرامش رسید

منبع :مجله اسلامی صواعق