اهل سنت و الجماعت معتقدند که دوستی کردن و دشمنی ورزیدن از لحاظ شریعت واجب است بلکه از لوازم شهادت «لا اله الا الله» و شرطی از شرایط آن میباشد، و یکی از اصول بزرگ عقیده و ایمان است که مسلمان باید آن را رعایت کند و نصوص زیادی برای تاکید بر این اصل آمده است، از آن جمله فرموده الهی که میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمۡ أَوۡلِیَآءَ تُلۡقُونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّهِ وَقَدۡ کَفَرُواْ بِمَا جَآءَکُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ﴾ [الممتحنه: ۱].
«ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت بدیشان محبّت میکنید درحالیکه آنان به حقّ و حقیقی ایمان ندارند که برای شما آمده است».
و میفرماید: ﴿قُلۡ إِن کَانَ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ وَإِخۡوَٰنُکُمۡ وَأَزۡوَٰجُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَهٞ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا وَمَسَٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِی سَبِیلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ٢۴﴾ [التوبه: ۲۴].
«بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیلۀ شما، و مالهایی که آن را با کوشش (فراوان) به دست آوردهاید، و تجارتی که از بیرونقی و بیبازاری آن میترسیدید، و خانههایی که آن را میپسندید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد کردن در راه او محبوبتر است، پس در انتظار باشید که خداوند کار خود را میکند، و خداوند نافرمانان را هدایت نمینماید».
و اهل سنت و الجماعت مردم را در پرتو عقیده دوستی و دشمنی به سه دسته تقسیم میکنند:
اول کسانی که مستحق محبت مطلق هستند، آنان مومنانی خالص هستند که به الله به عنوان پروردگار و به رسول او به عنوان پیامبر ایمان دارند و آئینهای دین را در علم و عمل و اعتقاد برپا میدارند و دین و عبادت را فقط برای خدا انجام میدهند، چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰهَ وَهُمۡ رَٰکِعُونَ۵۵ وَمَن یَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ۵۶﴾ [المائده: ۵۵-۵۶].
«تنها خدا و پیامبر او، و مؤمنان یاور شما هستند، کسانیکه نماز را خاشعانه برپا میدارند و زکات را میپردازند. و هرکس خدا و پیامبرش و مؤمنان را به دوستی بگیرد، بیگمان حزب و گروه خدا پیروز است».
دوم کسانی که از جهتی مستحق دوست و محبت هستند و از سویی سزاوار برائت و دشمنی میباشند، آنان مومنان گناهکارند که در مورد آنها هم محبت و هم عداوت میشود، به خاطر ایمان و فرمانبرداری و پرهیزگاری که در آنهاست مورد محبت قرار میگیرند و به خاطر گناه و فسقی که کمتر از کفر و شرک است مورد نفرت واقع میشوند همانند مسلمانی که عمل صالح و ناصالح با هم انجام میدهد و کسی که در انجام واجبات کوتاهی میورزد و مرتکب بعضی از امور حرام میشود که در حد کفر نیستند با چنین افرادی به مقدار خوبی و نیکویی که از آنها برمی اید محبت میشود و به اندازه شرّ و بدیشان مورد نفرت و دشمنی قرار میگیرند و نصیحت کردن آنها واجب است و نباید در برابر گناهشان سکوت اختبار کرد بلکه باید به معروف امر شوند و از منکر نهی گردند و حدود و تعزیرات بر آنها اقامه شود تا از گناهان خود دست بکشند، چنان که رسول خدا صلی الله علیه وسلم با فردی که اسمش عبدالله بود و ملقب به حمار بود چنین کرد، وقتی او شراب خورده بود و او را به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردند و بعضی از صحابه رضی الله عنهم او را نفرین کردند، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «او را لعنت نکنید، آنچه میدانم این است که او خدا و رسول را دوست میدارد»[۱]. اما با این وجود مجازات شرابخوری را به او داد.
سوم کسانی که مستحق دشمنی مطلق و نفرت مطلق هستند: آنها کافران خالصی هستند که کفر و شرک آنها آشکار است از قبیل یهود و نصارا و مشرکین و ملحدین و بتپرستان و مجوسیها و منافقان و پیروانشان از منحرفین و احزاب سکولاریستی، و این حکم نیز بر مرتدینی که منسوب به اسلام هستند و کارهایی انجام میدهند که مسلمان را از دایره ایمان خارج میکند، انطباق مییابد. کارهایی همچون ارتکاب ناقضی از نواقض اسلام یا شریک کردن مخلوقی در عبادت خدا، و یا انجام عبادتی از انواع عبادتها همچون دعا و کمک خواستن و توکل و قربانی و نذر برای غیر از خدا، و یا ناسزا گفتن به خدا و پیامبر یا دینش و یا ترک نماز فرض بدون عذر، و یا جدا کردن دین از زندگی با این اعتقاد که دین مناسب این عصر نیست، و دیگر کارهایی از این قبیل که فرد را بعد از اقامه حجت بر او از دایره دین خارج میکند، سپس مسلمین و حکام آنها باید با این نوع از مرتدین جهاد کنند و راهها را به رویشان ببندند و اجازه ندهند که روی زمین فساد و تباهکاری کنند، خداوند متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ جَٰهِدِ ٱلۡکُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ٧٣﴾ [التوبه: ۷۳].
«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر، و جایگاهشان جهنم است و چه بد جایگاهی است!».
و میفرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ یُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ کَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِیرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِیمَٰنَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُ﴾ [المجادله: ۲۲].
«گروهی را که به خداوند و روز قیامت ایمان میآورند نخواهی یافت با کسیکه با خدا و پیغمبرش مخالفت ورزیده است دوستی کنند هرچند پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا خویشاوندانشان باشند. اینانند که (خداوند) در دلهایشان ایمان را نگاشته است و آنانرا به فیضی از سوی خود توان دادهاست».
[۱]– بخاری.