بعد از عهد طلائی خلفای راشدین رضی الله عنهم معیار حکومتها آنطور که میبایست باقی نماند، اما با توجه با اینهمه زوال عدالت، باز هم خبری از خلفای بنیامیه و بنیعباس آنچنان در اوج معنویت بودهاند که از ارتکاب هرگونه عمل زشت و ناشایست شرمنده و وحشتزده میشدند. از ترس اینکه مبادا وقت موعود الهی بسر رسد. از زمرۀ آن خلفاء، مهدی (از خلفای بنیعباس) را میتوان نام برد، قلبش آماجگاه یاد الهی بود. با مشاهده کردن حالات مذنه (از زنان پارسای بنی امیه) یادوارۀ گریهها و دعاهای عاجزانهاش در اوراق تاریخ موجود میباشد. حسن الوصیف میگوید: یکمرتبه طوفان شدیدی به وقوع پیوست، به دنبال خلیفه بیرون شدم، دیدم که رخسارش را بر زمین نهاده بود و به شدت میگریست و با پروردگارش اینچنین راز و نیاز میکرد: پروردگارا، امت رسولت صلی الله علیه وسلم را محافظت فرما و دشمنانمان را به خاطر نابودی ما شادمان نگردان، اگر میخواهی در عوض گناهانم همه را مورد مجازات قرار دهی، خودم حاضرم (یعنی به خاطر گناهانم دیگران را مورد مجازات قرار نده بلکه خود من را مورد مجازات قرار بده).